• دانلود کتابهای الکترونیک مختلف و متنوع با کمترین حجم ممکن
  • قرار گرفتن کتابها در سرور اختصاصی پارس بوک با لینک مستقیم
  • امکان ارسال لینک کتابهای جدید به ایمیل شخصی شما
  • رکورددار تعداد اعضا با بیش از 170 هزار عضو فعال
  • به روز رسانی مداوم سایت با کتابهای جدید ( هر روز یک کتاب جدید )

جاده عشق

دانلود کتاب معجزه عشق

تاریخ : ۲۶ آبان ۱۴۰۲

توضیحات :  شب از نیمه میگذشت. ابرهای سیاهی سرتاسر آسمان را فرا گرفته و غرش رعد و شراره برق، مستعد بودن هوا را برای باریدن اعلام می نمود. دیری نگذشته بود که باران با شدتی زیاد و قطراتی درشت شروع به باریدن نموده و در اندک مدتی طبقه نازکی از آب سطح زمین را پوشانید. اسبهای دلیجان مسافرتی که از قم بطرف تهران در حرکت بود بر اثر صدای رعد متوهم شده و با سرعت هر چه تمامتر بدویدن پرداخته بودند. چقدر مسافرت در این مواقع مخصوصاً در این وقت شب سخت و دشوار است. ولی با گرمای طاقت فرسای روزهای دراز تابستان مگر برای اشخاص مسافر حرکت ممکن است؟ چاره منحصر بفرد برای راحتی مسافرین حرکت در شباهنگام بوده ولی البته چنین شبهائی نیز پیش آمد می کند. مسافرین دلیجان که عبارت از یک زن و یک شوهر و یک مادر با دختر زیبای خود بودند. با توهم باین وضعیت هوا نگریسته و هر آن منتظر قطع شدن باران و باز شدن هوا بودند. سرعت دلیجان نیز بیشتر بر واهمه آنها میافزود. دخترک زیبا که گوئی تا بحال از تمام قضایا، غریدن رعد، زدن برق، آمدن باران و از همه اینها بیخبر بود ناگهان سر زیبای خود را که تا بحال پائین انداخته و بنقطه نامعلومی از کف دلیجان مینگریست بلند نموده و مادر خود را مخاطب قرار داده گفت:

دانلود کتاب جاده عشق

تاریخ : ۲۶ شهریور ۱۳۹۱

توضیحات : اگر از من سوال شود که این کتاب را چگونه نوشتی و این داستان زائیده یک تخیل قوی است ؟ جوابی برای گفتن ندارم و نمی توانم به طور قطع بگویم آری یا خیر ! اگر از من سوال شود که آیا من ھمان شخصیت درون داستان ھستم و این اتفاقات زندگی من است ؟ بایستی در پاسخ بگویم ھم آری و ھم خیر ! اگر از من سوال شود که این حوادث آیا یک رویا بوده یا حقیقت ھم داشته ؟ نمی توانم بدرستی پاسخ این سوال را بگویم و مرز بین رویا و حقیقت را مشخص کنم. اگر از من سوال شود که برای چه این کتاب را نوشتی و منظور تو از این نوشته ھا چیست ؟ من نمی توانم به طور قطع بگویم که منظوری از این نوشته ھا دارم یا خیر! ولی این را می دانم که بعضی شب ھا بی اختیار قلم بر می دارم و بسرعت این مطالب که تراوشات ذھنی و یا قلبی من است را یادداشت می کنم وسایر شبھا نمی توانم اندک مطلبی به ادامه آن اضافه کنم!