توضیحات : ضرب المثل آلمانی همانند دیگر ضرب المثل های استفاده شده به زبان های مختلف جایگاه ویژه ای در ادای مفهوم یک مطلب دارد و در واقع ضرب المثل ها در هر زبانی استفاده های بسیار گسترده ای دارند که این استفاده ها در زیبا تر شدن متن ها، نوشته ها و صحبت کردن کمک کننده است. در زبان آلمانی نیز ضرب المثل های بسیار گوناگونی وجود دارد که معانی متعددی می دهد و به شیوا تر شدن کلام و سخن می انجامد.
توضیحات : یک روز صبح شنل قرمزی از مادرش خواست که اگر ممکن است به او اجازه دهد تا به دیدن مادر بزرگش برود چون خیلی وقت بود که آنها همدیگر را ندیده بودند . مادرش گفت : فکر خوبی است . سپس آنها یک سبد زیبا از خوراکی درست کردند تا شنل قرمزی آنرا برای مادر بزرگش ببرد. وقتی سبد آماده شد ، دخترک شنل قرمزش را پوشید و مادرش را بوسید و از او خداحافظی کرد . مادرش گفت : عزیزم یکراست خانه مادربرگ برو و وقتت را تلف نکن در ضمن با غریبه ها حرف نزن . در جنگل خطرهای فراوانی وجود دارد. شنل قرمزی گفت : مادرجون ، نگران نباش . من دقت می کنم. اما وقتی در جنگل ، چشم او به گلهای زیبا و دوست داشتنی افتاد ، نصیحتهای مادرش را فراموش کرد . او تعدادی گل چید و به پرواز پروانه ها نگاه کرد و به صدای قورباغه ها گوش داد . شنل قرمزی از این روز گرم تابستانی خیلی لذت می برد و متوجه نزدیک شدن سایه سیاهی که پشت سرش بود ، نشد .