توضیحات : مل بیکرزفلد مدیر فرودگاه بینالمللی و پر ترافیک لینکلن است که گرفتار کولاک شدید برف شده و تمام تلاش خود را میکند تا فرودگاهش بر روی پروازها بسته نشود. کاپیتان ورنون دمرست شوهر خواهر مل است که با او درگیری داشته و دو مرد روابط خوبی با یکدیگر ندارند. همان شب قرار است که کاپیتان دمرست به طور آزمایشی با پروازه شمارهٔ ۲ هواپیمایی ترنس گلوبال به مقصد ایتالیا پرواز نماید تا گواهینامهٔ بالاتر خلبانی خود را دریافت دارد. در بین مسافران هواپیما یک مقاطعهکار بازنشسته به نام گوئررو نیز هست که کیف کوچکی را با خود حمل میکند. او که تمام دارایی باقی ماندهٔ خود را صرف بیمه کردن خویش نموده است امید دارد تا با مرگش تمام حق بیمهٔ عمرش به همسرش برسد و به همین منظور میخواهد که هواپیما را منفجر کند. اما پس از پرواز هواپیما نقشهاش برملا شده و در حین کشمکش برای گرفتن کیف حاوی بمب از او ضامن آن رها شده و بمب منفجر میشود. گوئررو به خارج از هواپیما کشیده میشود و هواپیما که دچار آسیب شدید شده، چارهای جز فرود اضطراری در فرودگاه برف گرفتهٔ مل را ندارد. اما تنها باند موجود فرودگاه به سبب خارج شدن و گیر کردن هواپیمای دیگری در گل و شل بسته شده و تلاشها برای بازکردن آن بی نتیجه ماندهاست. سرانجام جو پترونی لحظهای پیش از فرود پرواز شمارهٔ ۲ موفق به حرکت دادن هواپیمای در گل گیرکرده شده و بوئینگ ۷۰۷ ترنس گلوبال موفق به فرود میشود.
توضیحات : آیریش داستان نویس امریکایی در سال ۱۹۰۳ بدنیا آمد. وی دارای داستانهایی چون کابوس،پسرکی در تعقیب طبهکار،عروس سیاهپوش،پنجره رو به حیاط ،پری دریائی میسیسیپی و نردبان خطر میباشد. این نویسنده در سال ۱۹۶۸ درگذشت. برخی از آثار آیریش توسط فیلم سازان بزرگ دنیا به روی صحنه رفته اند. تروفودر ۱۹۶۷ مصاحبهای با آلفرد هیچکاک انجام داد و آن را به صورت کتاب منتشر کرد و در آن احترام عمیقش را به هیچکاک نشان داد. در ادامه همین دلبستگی بود که تروفو دو فیلم بعدی خود را مستقیماً با الهام از هیچکاک ساخت: “عروس سیاه پوش” به سال ۱۹۶۷، که افسانهای تعلیقدار از انتقام است که در آن ژان مورو پنج مرد را، که در قتل تصادفی شوهرش در شب عروسی دست داشتند، تعقیب میکند و با بیرحمی آنها را میکشد. این فیلم اقتباسی از رمان ویلیام آیریش است. هیچکاک “پنجره رو به حیاط ” آیریش را به سال ۱۹۵۴ به فیلم تبدیل کرد. “عروس سیاهپوش” یک الگوبرداری دقیق و کتابی است از آثار هیچکاک و فیلم دوم، “پری دریائی میسیسیپی” به سال ۱۹۶۹، نیز از رمان ویلیام آیریش اقتباس شده است. تروفو این فیلم را به ژان رنوار تقدیم کرده و در آن اشارههایی به فیلمهای رنوار دارد.