توضیحات : داستان کوتاه «به من چه مربوطه» اگرچه انتقادی تند و تیز به وضعیت امنیتی یک جامعه دارد در عین حال دعوتی است زیرکانه و طنازانه به نوع دوستی.
کمال از دوستان دوران کودکی منه! ازم دعوت کرد برای دیدن کتابخانه اش به خانه آنها بروم. خانه کمال کوشک بزرگی در بهترین محلات شهر بود. گفتم:
– خونه قشنگی دارین
– مال خاله جان نصرت مه
کمال مرا به اتاق بزرگی که توی قفسه هاش مملو از کتاب بود، برد:
– چطوره چائی مونو همینجا بخوریم؟
– عالیه
کمال رفت چایی بیاره و من مشغول تماشای کتابها شدم. در این موقع صدای دورگه و لرزانی از بالای پله ها به گوش رسید:
“گروها… ااا…ن… قدم…رو…یک…دو…یک…دو”
یکه ای خوردم و لحظه ای گوش به زنگ ماندم تا از ته و توی قضیه سر در بیاورم…
توضیحات : خنده در تاریکی رمان عجیبی ست . نخست از آنجا که نویسنده خلاصه ی رمانش را در همان چند خط اول داستان می آورد . شاید با خود بگویید که این رمان داستان محور نیست . به سبک تمامی رمان های مدرن و پست و مدرن . ولی این تصور اشتباه ست . داستان به شدت سینمایی و داستان محور می باشد . باز ممکن است با خود بگویید که رمان سبکی فوق العاده غنی و البته شاعرانه دارد و فارغ ازتمامی دل واپسی هایش داستان می گوید و همه ی قلب ها را جذب می کند . اما سبک داستان نیز آن طوری نیست که فکر می کنید . ساده است و طنز با شخصیت پردازی هایی محدود و البته قوی . شاید بزرگترین کشش رمان همین سبکش باشد که به تنهایی صفحات بسیاری از رمان را برای خواننده جذاب می کند.