توضیحات : مجموعه قصه های شیرین بر اساس ضرب المثلهای معروف ایرانی. گویند روزی یکی از ملوک بارعام داد و حکماء و بزرگان شهر را دعوت نمود. در آن میان حکیمی برخاست و پس از تعریف و تمجید از پادشاه گفت: سخنی حکیمانه می گویم و آن این است: بهتر است نیکوکار را پاداش دهی و بدکار را به حال خود بگذاری و در مجازات او هیچ رنجی نکشی که او خود به مکافات عمل خویش می رسد. پادشاه از این سخن بسیار خوشش آمد به طوریکه انعامی به گوینده داد و دستور داد او هر هفته به بارگاه بیاید و سخنان حکمت آمیز بگوید…
توضیحات : کوتاه، ضربهزننده و مؤثر؛ اینها سه ویژگی جملات و عباراتی به نام ضرب المثل است. زبان و ادبیات فارسی، بخشی از شیرینی و روانیاش را مدیون همین ضربالمثلهاست که از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. استفاده از ضربالمثل کمک میکند به جای اینکه منظورمان را در چند جمله بیان کنیم، خیلی کوتاه و مؤثر، مفهوم مد نظرمان را به طرف مقابل انتقال دهیم. ضربالمثلها انواع مختلفی دارند؛ بعضیهایشان یک بیت یا مصرع از یک شعر هستند؛ تعدادی از آنها هم عبارت یا بخشی از یک جمله است؛ مانند «گربه را دم حجله کشتن».
توضیحات : ضربالمثل گونهای از بیان است که معمولاً تاریخچه و داستانی پندآموز در پس بعضی از آنها نهفته است. بسیاری از این داستانها از یاد رفته اند، و پیشینهٔ برخی از امثال بر بعضی از مردم روشن نیست؛ با در مورد پیدایش و رواج امثال و اصطلاحات مثلی هیچ گونه اطلاعی در دست نیست. جملاتی که امروزه به عنوان امثال و حکم شناخته شده و در تکلم عموم جاری است، ابتدا گفتار لحظهای و ترواش برقآسای اندیشه انسان سخنگو بوده که به لحاظ مؤثربودن، دقیقبودن و دلنشینبودن آن در ذهن شنونده حک و سپس تکرار شدهاست. اولین گوینده یک عبارت مثلی به همان اندازه ناشناس است که گویندگان و نویسندگان اشعار فولکلوریک و اساطیر باستانی. اینحال، در سخن بهکار میرود. شکل درست این واژه «مَثَل» است و ضرب در ابتدای آن اضافه است. به عبارتِ دیگر، «ضرب المثل» به معنای مَثَل زدن (به فارسی: داستان زدن) است.