• دانلود کتابهای الکترونیک مختلف و متنوع با کمترین حجم ممکن
  • قرار گرفتن کتابها در سرور اختصاصی پارس بوک با لینک مستقیم
  • امکان ارسال لینک کتابهای جدید به ایمیل شخصی شما
  • رکورددار تعداد اعضا با بیش از 170 هزار عضو فعال
  • به روز رسانی مداوم سایت با کتابهای جدید ( هر روز یک کتاب جدید )

عزیز نسین

دانلود کتاب آدمهای بی شناسنامه

تاریخ : ۱۵ دی ۱۴۰۲

توضیحات :  مجموعه داستان‌های طنزآمیز ترکی نوشته عزیز نسین با ترجمۀ رضا همراه. توی بیشتر بندها یکنفر هست که شبها برای زندانی ها قصه بگوید. بمحض اینکه هوا تاریک می شود و زندانی ها شامشان را می خوردند از زور بیکاری و بدبختی اطراف قصه گو جمع می شوند و با شنیدن داستان های سرگرم کننده ساعتی غم و غصه زندان را فراموش می کنند.

دانلود کتاب گوسفندی که گرگ شد

تاریخ : ۲۲ مرداد ۱۴۰۲

توضیحات : داستان در مورد یک چوپان بود و یک گوسفند، یک برّه. چوپان از شیر گوسفند میخورد و پشم و اضافی شیر و کره و ماست و پنیرش را می فروخت و زندگی را به خوبی می گذراند. تا اینکه یه روز به گوشت گوسفند طمع کرد. چاقوش را تیز کرد و آروم آروم به گوسفند نزدیک شد. برّه بی گناه که مشغول چرا بود به گمان اینکه چوپان اومده تا باهاش بازی کنه، براش نی بزنه یا پشم نرمش را نوازش کنه سرش را بلند کرد امّا دید چشم های چوپان را خون پر کرده. به دستهاش نگاه کرد و برق چاقو را دید. ترسید. غقب عقب رفت. به چوپان گفت : – میخوای چیکار کنی؟ تو چوپان منی، باید ازم نگهداری کنی. میخوای منو بکشی؟ چوپان چیزی نگفت چون چیزی نمی شنید. خون جلوی چشم هاش را گرفته بود. تند کرد که به گوسفند برسه. گوسفند فرار کرد. دوید و دوید. چوپان به سگش گفت گوسفند را بگیره. گوسفند دور شده بود و سگ به دنبالش می رفت و چوپان هم در پی اونها. گوسغند التماس می کرد: – تو که شیر و پشم من را داری، دست از سرم بردار. منو نکش. یاد روزهای خوب گذشته امان بیافت.

دانلود کتاب پهلوان پنبه

تاریخ : ۱۷ مرداد ۱۴۰۲

توضیحات :  یکی از مجلات خارجی، از چند نفر نویسندگان سوال کرده بود: «اولین نوشته ات چطور به چاپ رسید؟». من یکی از این نویسندگان بودم که بخاطر اینکه اولین نوشته ام که قرار بود چاپ شود، به چاپ نرسید، میخوام شرح آن را برایتان بازگو کنم. در استانبول روزنامه ای به نام “کوراوغلی” منتشر میشد. عده زیادی هوادار داشت و همینکه به بازار می آمد، هر کسی یک شماره از آن را می خرید و مدتی با خواندن نوشته های آن کیف می کرد و می خندید. من یکی از مشتری های دائمی این روزنامه بودم و تمام مطالب آن را می خواندم و دوست داشتم که بتوانم داستانها و مطالبی را بنویسم که در این روزنامه چاپ شود…

دانلود کتاب دم سگ

تاریخ : ۱۵ خرداد ۱۴۰۲

توضیحات :  از روستاهایی که دیدن می کردم، چیزی مایه تعجب من شد. در آن روستاها سگهای بزرگی وجود دارند ولی شگفت انگیز اینکه همه شان فاقد دم هستند. رو به معلم روستا کرده و پرسیدم:

– اغلب روستائیان گوشهای سگها را به خاطر اینکه آنها زیرک و پر تحرک باشند، از ته می برند و نمک می زنند و یا فلفل می ریزند. ولی تابحال ندیده و نشنیده ام که دم سگی را ببرند تا طبق خواسته شان شود.

معلم جواب داد:

– شاید نژاد و تیره این سگها بدینگونه هستند.

در اولین روستایی که بدان قدم نهادیم، به خانه ای رفتیم و رو به پیرمرد صاحبخانه کرده و پرسیدم:

– چرا این سگها بی دم هستند؟ آیا تیره شان اینگونه است؟…

دانلود کتاب چگونه خودکشی کردم

تاریخ : ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲

توضیحات :  مجموعه ۹ داستان طنز با عناوین:

پیامهای تبلیغاتی ، دماسنج حساس ، اگر تو نبودی ، چگونه خودکشی کردی؟ ، مع مافیه ، اسرار دولت را پنهان ساختم ، زنده باد علم ، قهرمان دموکراسی ، بشریت نجات یابد

از داستان دماسنج حساس:

دوستی دارم که باید او را دوست تصادفی نام ببرم. روزی در اداره نشسته و از بس ناراحت و کسل بودم که نمیدانستم چه کنم. با دستانم گیسوانم را شانه می زدم که فردی وارد اتاق شد و سراسیمه به سویم دوید و از گونه هایم بوسید و گفت:

– استاد شما یک قهرمان هستید!

من خودم نیز چنان تحت تاثیر حرفهای او قرار گرفته بودم که خودم را استاد و قهرمان می پنداشتم که اصلا تصور نکردم که شاید او مرا به باد مسخره گرفته است…

دانلود کتاب خر صدراعظم

تاریخ : ۷ فروردین ۱۴۰۲

توضیحات :  یکی بود، یکی نبود. در روزگاران قدیم در یکی از سرزمین های جهان یک پادشاهی بود. این پادشاه نیز مانند تمام پادشاهان روی زمین، نسبت به زمان خود چندین سازنده و نوازنده و اتاق و کنیزکان و شاگردان و چاپلوسان و غیره داشت. این پادشاه نیز مانند پادشاهان هر زمان و هر مکان، هر وقت فرصتی از کارهای مهم مملکتی از قبیل شرکت در جشنهای افتتاحیه، سان گرفتن، ایراد نطق های نوشته دیگران و سیاحت پیدا می کرد، به شکار می پرداخت. پادشاه علاقمند به شکار به علت حساسیت زیاد به هوای بارانی، قبل از رفتن به شکار حیوانات مخصوصی که بصورت خصوصی در جنگل خصوصیش پرورش داده می شدند، منجم باشی را صدا زده و از او چکونگی هوا را می پرسید…

دانلود کتاب خری که مدال گرفت

تاریخ : ۵ شهریور ۱۴۰۱

توضیحات : صدای یک پیرمرد لاغر مردنی از میان انبوه جمعیت، همهمه داخل سالن قطار را در هم شکست «برادر ما آدم نمی‌شم!» بلافاصله دیگران نیز به حالت تصدیق «البته کاملا صحیح است، درسته، نمی‌شیم.» سرشان را تکان دادند. اما در این میان یکی دراومد و گفت: «این چه جور حرف زدنیه آقا…شما همه را با خودتون قیاس می‌کنین! چه خوب گفته‌اند که: «کافر همه را به کیش خود پندارد» خواهش می‌کنم حرف‌تونو پس بگیرین.» من که اون وقت‌ها جوانی بیست و پنج ساله بودم با این یکی هم‌صدا شدم و در حالی که خونم به جوش آمده بود با اعتراض گفتم: – آخه حیا هم واسه ادمیزاد خوب چیزیه! پیرمرد مسافر که همان جوراز زور عصبانیت دیک دیک می‌لرزید دوباره داد زد: – ما آدم نمی‌شیم. مسافرین داخل قطار نیز تصدیق کرده سرشون را تکان دادند. خون دوید تو سرم. از عصبانیت رو پا بند نبودم داد زدم: – مرتیکه الدنگ دبوری! مرد ناحسابی! مگه مخ از اون کله وامونده‌ت مرخصی گرفته، نه، آخه می‌خوام بدونم اصلا چرا آدم نمی‌شیم. خیلی خوب هم آدم می‌شیم…اینقدر انسانیم که همه مات‌شان برده…مسافرین تو قطار به حالت اعتراض به من حمله‌ور شدند که: – نخیر ما آدم نمی‌شیم…انسانیت و معرفت خیلی با ما فاصله داره… هم صدایی جماعت داخل قطار و داد و بیداد آن‌ها آتش پیرمرد را خاموش کرد و بعد رو کرد به من و گفت: – ببین پسرجان، می‌فهمی، ما همه‌مون «آدم نمی‌شیم!» دوباره صداش رو کلفت کرد: «می‌شه به جرات گفت که حتا تا آخر عمرمون هم آدم نخواهیم شد.»

دانلود کتاب مگر تو مملکت شما خر نیس؟

تاریخ : ۱۹ تیر ۱۴۰۱

توضیحات :   مگه تو مملکت شما خر نیس مجموعه‌ای از 18 داستان‌ کوتاه اثر عزیز نسین است که عناوین آن‌ها به شرح زیر می باشد:

مگر تو مملکت شما خر نیس؟ / بله قربان / قابل نداره / گرانترین تخت خواب دنیا / مگر ما هم آدمیزایم؟ / همه ش دو دقیقه معطلی داره / راه و روش کاسبی / خودشونم نمی دونن برای چی دعوا می کنن / وظیفه میهنی / حسابدار / زنهای منطقی خطرناکند / خیابان ما / شهردار انتخابی / ساکت شو… فضولی موقوف / موی بیتلی / نگذارید بچه گریه کند / زنگ اول، بالای شهر… زنگ دوم پایین شهر / اعترافات یک احمق

دانلود کتاب آدم را به زور دیوانه می کنند

تاریخ : ۱۳ آذر ۱۴۰۰

توضیحات :  عناوین داستانهای این مجموعه عبارتند از:

آدم را به زور دیوانه می کنند – صندلی اداره – ما انسانهای ورزشکار – چکمه های یک پاشای بازنشسته – پادشاه کود – هدایای ارزنده و فوق العاده – آژانس میدان تیر – تو باز به وضعیت شکر کن – پیانویی که مثل عروس – واقعا تمدن چه چیز جالبی استاز داستان آدم را به زور دیوانه می کنند:

شخصی که عینک به چشم دارد:

– دوستان این تصمیم اتفاقی نیست، در موردش بحث و مشاوره زیادی انجام گرفته است و باید دقت بیشتری نیز مبذول گردد.

یکی از حاضرین که جوانتر از بقیه بود گفت:

– بلی، باید درباره اش دقیقا فکر کنیم. نباید با دست خود گرفتاری تولید کنیم…

دانلود کتاب یک خارجی در استانبول

تاریخ : ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰

توضیحات :  مَحمَت نُصرَت معروف به عَزیز نَسین (۲۰ دسامبر ۱۹۱۵- ۶ ژوئیه ۱۹۹۵) نویسنده، مترجم و طنزنویس اهل ترکیه است. پس از خدمت افسری حرفه‌ای، نسین سردبیری شماری گاهنامه طنز را عهده‌دار شد. دیدگاه‌های سیاسی او منجر به چند بار به زندان رفتن شد. بسیاری از آثار نسین به هجو دیوان‌سالاری و نابرابری‌های اقتصادی در جامعهٔ وقت ترکیه اختصاص دارند. آثار او به افزون از ۳۰ زبان گوناگون ترجمه شده‌اند. بسیاری از داستان‌های کوتاه او را ثمین باغچه‌بان، احمد شاملو، رضا همراه و صمد بهرنگی به فارسی ترجمه کرده‌اند.

در سال‌های پایانی زندگی، عزیز نسین به مبارزهٔ روزافزون با آن‌چه نادانی و افراطی‌گری دینی می‌خواند پرداخت. او به آزادی بیان و حق انتقاد بدون چشم‌پوشی از اسلام معتقد بود. بعد از فتوای خمینی برای قتل سلمان رشدی، نسین ترجمهٔ کتاب آیات شیطانی را آغاز کرد. این مهم منجر به مورد هدف قرار گرفتن وی از سوی گروه‌های افراطی اسلامی شد. در ۱۹۹۳ هتلی را در شهر سیواس آتش زدند و سبب مرگ ۳۷ نفر در واقعهٔ کشتار سیواس شدند. خود نسین از این جریان جان سالم بدر برد.

عناوین داستانهای این مجموعه عبارتند از:
یک خارجی در استانبول – دست زنتو ببوس – بیمارستان عشق – استاد امین – کوفته های مغزدار – عزیزم به پسند – از آب و از هوا – حسابدار – دموکراسی ممنوع – تمبرهای غیبی – آقا صبری – افسار تمدن – خانه سرحدی – کارت دعوت – دزد نان – به شرط چاقو

دانلود کتاب قطعات یدکی تمدن – عزیز نسین

تاریخ : ۲۷ فروردین ۱۴۰۰

توضیحات :  مَحمَت نُصرَت معروف به عَزیز نَسین (۲۰ دسامبر ۱۹۱۵- ۶ ژوئیه ۱۹۹۵) نویسنده، مترجم و طنزنویس اهل ترکیه است. پس از خدمت افسری حرفه‌ای، نسین سردبیری شماری گاهنامه طنز را عهده‌دار شد. دیدگاه‌های سیاسی او منجر به چند بار به زندان رفتن شد. بسیاری از آثار نسین به هجو دیوان‌سالاری و نابرابری‌های اقتصادی در جامعهٔ وقت ترکیه اختصاص دارند. آثار او به افزون از ۳۰ زبان گوناگون ترجمه شده‌اند. بسیاری از داستان‌های کوتاه او را ثمین باغچه‌بان، احمد شاملو، رضا همراه و صمد بهرنگی به فارسی ترجمه کرده‌اند.

در سال‌های پایانی زندگی، عزیز نسین به مبارزهٔ روزافزون با آن‌چه نادانی و افراطی‌گری دینی می‌خواند پرداخت. او به آزادی بیان و حق انتقاد بدون چشم‌پوشی از اسلام معتقد بود. بعد از فتوای خمینی برای قتل سلمان رشدی، نسین ترجمهٔ کتاب آیات شیطانی را آغاز کرد. این مهم منجر به مورد هدف قرار گرفتن وی از سوی گروه‌های افراطی اسلامی شد. در ۱۹۹۳ هتلی را در شهر سیواس آتش زدند و سبب مرگ ۳۷ نفر در واقعهٔ کشتار سیواس شدند. خود نسین از این جریان جان سالم بدر برد.

دانلود کتاب ما آدم نمیشیم – عزیز نسین

تاریخ : ۱۳ فروردین ۱۴۰۰

توضیحات :    این کتاب شامل 11 داستان سه پلشک، رفقا فقط دوستان پولدار می‏خواهند، مالیه‏ چی‏ های نابغه، بچه‏ ی عجیب، غم مردم اشتها را کور می‏کند، انشاءالله گربه است، زنده باد قانون، خانه‏ ی ما، بالاخره اعتراف کردند، سکسکه و از کجا آورده‏ ای است.

صدای یک پیرمرد لاغر مردنی از میان انبوه جمعیت، هم همه داخل سالن قطار را در هم شکست «برادر ما آدم نمی‌شیم!» بلافاصله دیگران نیز به حالت تصدیق «البته کاملا صحیح است، درسته، نمی‌شیم.» سرشان را تکان دادند. اما در این میان یکی دراومد و گفت: «این چه جور حرف زدنیه آقا…شما همه را با خودتون قیاس می‌کنین! چه خوب گفته‌اند که: «کافر همه را به کیش خود پندارد» خواهش می‌کنم حرف‌تونو پس بگیرین.»

من که اون وقت‌ها جوانی بیست و پنج ساله بودم با این یکی هم‌صدا شدم و در حالی که خونم به جوش آمده بود با اعتراض گفتم:

– آخه حیا هم واسه آدمیزاد خوب چیزیه!

پیرمرد مسافر که همان جور از زور عصبانیت دیک دیک می‌لرزید دوباره داد زد:

– ما آدم نمی‌شیم.