توضیحات : سیمین خلیلی معروف به «سیمین بهبهانی» فرزند عباس و حاج میرزا حسین حاج میرزاخلیل مشهور به میرزا حسین خلیلی تهرانی که از رهبران مشروطه بود عموی پدر او و علامه ملاعلی رازی خلیلی تهرانی پدربزرگ اوست. است. پدرش عباس خلیلی به دو زبان فارسی و عربی شعر میگفت و حدود ۱۱۰۰ بیت از ابیات شاهنامه فردوسی را به عربی ترجمه کرده بود و در ضمن رمانهای متعددی را هم به رشته تحریر درآورد که همگی به چاپ رسیدند. مادر او فخرعظما ارغون دختر مرتضی قلی ارغون از بطن قمر خانم عظمت السلطنه بود. فخر عظما ارغون فارسی و عربی و فقه و اصول را در مکتبخانه خصوصی خواند و با متون نظم و نثر آشنایی کامل داشت و زبان فرانسه را نیز زیر نظر یک مربی سوئیسی آموخت. او همچنین از زنان پیشرو و از شاعران موفق زمان خود بود و در انجمن نسوان وطنخواه عضویت داشت و مدتی هم سردبیر روزنامه آینده ایران بود. او همچنین عضو کانون بانوان و حزب دموکرات بود و به عنوان معلم زبان فرانسه در آموزش و پرورش خدمت میکرد. سیمین بهبهانی ابتدا با حسن بهبهانی ازدواج کرد و به نام خانوادگی همسر خود شناخته شد ولی پس از وی با منوچهر کوشیار ازدواج نمود. او سالها در آموزش و پرورش با سمت دبیری کار کرد.
توضیحات : دیوان پروین، شامل ۲۴۸ قطعه شعر میباشد، که از آن میان ۶۵ قطعه به صورت مناظره است. اشعار پروین اعتصامی بیشتر در قالب قطعات ادبی است که مضامین اجتماعی را با دیدهٔ انتقادی به تصویر کشیدهاست. در میان اشعار پروین، تعداد زیادی شعر به صورت مناظره میان اشیاء، حیوانات و گیاهان وجود دارد.درون مایه اشعار او بیشتر غنیمت داشتن وقت و فرصت ها، نصیحت های اخلاقی، انتقاد از ظلم و ستم به مظلومان و ضعیفان و ناپایداری دنیاست.در شعر پروین استفاده هایی از سبک شعرای بزرگ پیشین نیز شده است.
توضیحات : اعترافنامه دختران بد دومین دفتر شعر لیلا فرجامی است ک در سال ۲۰۰۶ توسط نشر باران در سوئد به چاپ رسیده است. از فرجامی شعر ها و ترجمه های زیادی در مجلات داخل و خارج کشور به چاپ رسیده است و همچنین اشعارش تا کنون به زبانهای فرانسه ترکی و سوئدی و هلندی ترجمه شده است. این شاعر طی سالهای اخیر به روان درمانی، هنر درمانی و بازی درمانی با اطفال آسیب دیده و معلولین اشتغال دارد . این مجموعه شعر که شامل ۶۰ قطعه شعر است اینگونه آغاز میشود: «تنهها میافتند و برایت مهم نیست/ جنگلها میسوزند و برایت مهم نیست/ مادرت میرود و شیرینی پستانهایش را به بخارهای خیابانی خلوت میسپاری که نیمه شب/ پر از صدای جنینهاییست که از پشت بام آسمان/ بیاختیار به خرابههای درندشت شهرت میافتند./ پدرت میمیرد و شانهی پر از موهای سفیدش را در جیب پشت شلوارت میگذاری/ و دندانهای زرد مصنوعیاش را در لثههای زخم خاک چال میکنی/ سوت میزنی/ میخوانیم/ سوت میزنی/ میبوسیم/برایمان مهم نیست… لیلا فرجامی متولد تهران و ساکن کالیفرنیای جنوبی است. اوحدود ۸ سال است که به رواندرمانی، هنردرمانی و بازیدرمانی اطفال آسیب دیده ومعلولین میپردازد.