توضیحات : در دوره ای که کسی به مخیله اش نیز خطور نمی کرد که مجازاتها را نقد کند و وقوع جرایم را تابع عوامل دیگری غیر از خواست مجرم بداند، ابوالحسن عمیدی نوری، جوان تازه نفسی که به تازگی از مدرسه حقوق فارغ التحصیل شده بود، رساله جرم و مجازات را نوشت و مجازات ها را به چالش کشید. عمیدی نوری، بعدها روزنامه نگار حرفه ای شد، به پارلمان راه یافت و چندی نماینده مجلس بودف خاطرات روزانه خود را نوشت و در نهایت در سال 1359 به دلایل نامعلومی توسط دادگاه انقلاب تیرباران شد.
توضیحات : «جرم و مجازات»، اولین مکتوب فارسی در حوزۀ تاریخ تحولات تئوریک مجازات و حقوق کیفری و طلیعۀ «جرم شناسی» در ایران می باشد. ابوالحسن عمیدی نوری، 4 سال پس از تصویب اولین قانون جزا در تاریخ ایران، رساله ای در رد مجازات نوشت که هیچگاه دیده نشد. عمیدی نوری، قبل از آنکه یک قاضی یا حقوقدان باشد، نویسنده و روزنامه نگار بود و همین، راه را برای موفقیت روزافزون وی تا پست معاونت سیاسی نخست وزیری سرلشگر زاهدی فراهم کرد. بعد از انقلاب، عمیدی نوری به طرز عجیب و نابهنگام و مبهم، در سن 75 سالگی و در سال 1359 توسط دادگاه انقلاب به «اعدام» محکوم شد و اینگونه بود که اولین نظریه پرداز غیرحرفه ای جرم شناسی و فرد جسور در رد مجازات ها، به جوخۀ آتش سپرده شد. کتاب جرم و مجازات را انتشارات حصار عدل، در تاریخ 1308 خورشیدی (1929 میلادی) چاپ و منتشر کرد و هیچگاه دیگر چاپ نشد.
توضیحات : مردی را به اشتباه بازداشت کردهاند. او مجرم نیست. مردی که مجرم نیست از زندان آزاد میشود. یکنفر همهجا داد میزند من قاتلم، من کردم، من بودم که سینما را آتش زدم. این دو با هم راه میافتند توی خیابانها، قدم میزنند، بستنی میخورند، اختلاط میکنند. هیچکس حرفهای آنها را باور نمیکند. هیچکدام مجرم نیست. شاید هم هر دونفر مجرماند. یکی مجرم است و آن دیگری شریک جرم.