توضیحات : روسو در کتاب «قرارداد اجتماعی» از منافع ویژهای که تضاد با آنها تشکیل جامعه را واجب کرده انتقاد میکند. او در این کتاب، مسئله اخلاق را بر اساس ساختارهای اجتماعی شرح میدهد. استدلال روسو جهت برقراری قراردادی بنیادین با جایگزین کردن اخلاق برابری و قانونی به قرارداد و حقوقیست که طبیعت با نابرابری جسمی بین انسانها موجب شده است. در این مقاله، نگاه انتقادی در وهله نخست متوجه موقعیت کنونی جهان و در مرحله بعد یادآوری اهمیت واحد اخلاقی است که جامعه را به عنوان مجموعهای واحد تشکیل میدهد و در آن قانون افراد را به یکدیگر مرتبط میکند.
وسو برای دفاع از این نظر از استدلالهای مختلفی بهره میگیرد. استدلالهای روسو که در چند زمینه از جمله طبیعت انسانی، مذهب، اخلاق و قانون است پیرامون یک ایده اصلی ست بین منافع مختلفی که ارتباط اجتماعی را شکل میدهند وجه مشترک وجود دارد و اگر موردی نبود که همه منافع به آن مربوط شوند، هیچ جامعهای وجود نداشت. بر همین نفع مشترک است که جامعه باید اداره شود و قرارداد اجتماعی اثراتی دارد که بدون آنها غیرممکن است که جامعه به حیاتش ادامه دهد. استدلال روسو با شروع از قدیمیترین جوامع و تنها شکل طبیعی آن یعنی خانواده مسیری منطقی میپیماید. روسو سعی در نشان دادن این دارد که با اتمام نیاز بچهها به پدرشان ارتباط طبیعی تغییر میکند و اعضای خانواده همگی به طور یکسان مستقل میشوند.
توضیحات : کتاب حاضر درباره اندیشه سیاسی فیلسوفان غربی از «افلاطون» تا «هابرماس» نوشته شده است. در این بررسی بسیاری از مسائل ایدئولوژیکی اندیشمندان سیاسی یونان بوستان مطالعه و ایدئولوژیهای جدید سیاسی در دولتهای بزرگی چون: اسکندر کبیر، امپراتوری رُم و… شرح داده شده است. و نیز چند ویژگی مهم تحولات اجتماعی دوران میانه قرن پنجم تا سیزدهم م با تحلیل فلسفه «توماس آکونیاس ایتالیایی» توضیح داده شده است. همچنین در کتاب درباره فروپاشی روابط فئودالی در قرن پانزدهم و شانزدهم اطلاعاتی ارائه و درباره یکی از جدال انگیزترین چهرههای تاریخ عقاید سیاسی یعنی «ماکیاولی» مطالبی آورده شده است. در ادامه آرا و خطابهها و عقاید «فوتسه» که وجوه اشتراک زیادی با عرفان دارد، تحلیل و با بیان تضادهای آشکار ایدئولوژیک در سده هفدهم وارد مبحث رشد و تحول آرای سیاسی از قرن هجدهم تا نوزدهم شده و در این مسیر آرای «ژان ژاک روسو» با اندیشمندان سیاسی عصر روشنگری مقایسه گردیده است. در پایان ضمن پرداختن به ایدئولوژیهای سیاسی مدرن: «کنسرواتیسم (محافظهکاری) لیبرالیسم، سوسیالیسم، مارکسیسم، آنارشیسم، ناشیسم و نازیسم و کمونیسم، علل سقوط کمونیسم بررسی و ایدئولوژی «نئوکنسرواتیسم» با معرفی برجستهترین عضو این مکتب یعنی «ایرونیگ کریستول»، تبیین گردیده است.