توضیحات : داستان کوتاه «به من چه مربوطه» اگرچه انتقادی تند و تیز به وضعیت امنیتی یک جامعه دارد در عین حال دعوتی است زیرکانه و طنازانه به نوع دوستی.
کمال از دوستان دوران کودکی منه! ازم دعوت کرد برای دیدن کتابخانه اش به خانه آنها بروم. خانه کمال کوشک بزرگی در بهترین محلات شهر بود. گفتم:
– خونه قشنگی دارین
– مال خاله جان نصرت مه
کمال مرا به اتاق بزرگی که توی قفسه هاش مملو از کتاب بود، برد:
– چطوره چائی مونو همینجا بخوریم؟
– عالیه
کمال رفت چایی بیاره و من مشغول تماشای کتابها شدم. در این موقع صدای دورگه و لرزانی از بالای پله ها به گوش رسید:
“گروها… ااا…ن… قدم…رو…یک…دو…یک…دو”
یکه ای خوردم و لحظه ای گوش به زنگ ماندم تا از ته و توی قضیه سر در بیاورم…
برچسب ها : . آثار عزیز نسین, داستان ترجمه شده, داستان ترکی, سبک داستان ساده, عزیز نسین, کتابهای عزیز نسین
میخواهم از داشتن کتاب های الکترونیک وازموضوعات مفید آن بهره مند شوم
خیلی زیاد علاقه ای به مطالعه کردن دارم. و این یک سهولت بسیار خوب است
سلام پارس بوکی عزیز
سال نو مبارک.
همراهی شما در سال جدید افتخار ماست.