توضیحات : فرهنگ دوست داشتن، تلاشی کوچک برای کشف اسرار بزرگ سرزمین عشق و کوششی برای گسترش فرهنگ دوستی است. مهمترین دغدغه جاهلان، تبدیل جنایت به فرهنگ عمومی بشر شده است. انسانی که در طول زندگی خود، در پی دعوا، شتاب، تقلید، مسابقه، جایزه و دریافت امتیاز است، نمیتواند مرکز عشقورزی خود را فعال کند، و در دام نفرتاندوزان، از حیات معنوی، محروم خواهد شد. بودن، خود بودن، و عشق ورزیدن به تنهایی، ارزشمند است. بدون مبنای عشق، نمیتوان امیدی به مفید بودن داشت. هنرمندی میتواند راوی رابطه لیلی و مجنون باشد؛ ولی از عشق، هیچ نداند. فراگیری هنر عشقورزی، یکی از نیازهای اصلی انسان در هر جایی از دنیا و در هر حرفهای به شمار میرود که فراگیری آن، به فراموشی سپرده شده است.