توضحیات : امروزه برخی چین را ابرقدرت شرق مینامند؛ کشوری که میرود نامش را در زمره یکی از کشورهایی که قواعد بازی سیاست و اقتصاد را در قرن 21 تعیین میکنند تثبیت کند. اگر شوروی در قرن 20 عنوان ابرقدرت شرق را یدک میکشید اما نتیجه بی پرواییها و بلندپروازیهای این کشور در سال 1991 نمایان شد یعنی زمانی که 15 کشور از دل ابرقدرت سابق زاده شدند. اما چین با احتیاط بیشتری به پیش میرود و رهبرانش از الگوی شوروی درس عبرت گرفت هاند. چین حتا جامه ابرقدرتی شرق را بر قامت خود کوچک میبیند و درصدد است تا طرحی نو درسازد. نویسندگان این کتاب معتقدند که چین از آمریکا پیشی خواهد گرفت و جامه » هژمون « بر تن خواهد کرد. آنها بر این باورند که اقتصاد چین با نرخ رشد بالایی در حال پیشرفت است اما آمریکا به دلیل جنگهای پرهزینه در عراق و افغانستان و کسری بودجه و درگیری در بسیاری از پرونده های جهانی عملا وارد دور ه ای از فرسایش شده است. دقیقا بخاطر همین نگرانی بود که ترامپ ظهور کرد و سیاست های تاز ه ای را در پیش گرفت.
به نظر من و به دلیل ساختارهای اقتصادی متفاوت چین و آمریکا هرگز چین توانایی پیش گرفتن از امریکارا ندارد