توضیحات : از مسائلی که در بررسی یکی بود و یکی نبود باید به آن دقت کرد٬ این است که اهمیت این کتاب بیشتر از قوت داستانهای آن در تقدم آن نسبت به نمونههای دیگر است. نثر او هنوز برای داستان کاملاً آماده نیست و حال و هوای گزارشی نثر مشروطه را دارد اما به هر ترتیب این کتاب نقطهٔ شروع تغییر در داستاننویسی ایرانی است. جمالزاده خود در مقدمهاش ذکر میکند که این مجموعه را محض تفریح خاطر از مشاغل جدیتر نوشتهاست. « او هیچگاه از داستان کوتاه نام نمیبرد و همواره از رمان سخن میگوید. این نکته٬ نشان میدهد که داستان کوتاه به عنوان یک نوع مستقل ادبی در آن سالهای زیادنویسی و رواج تحقیقات فاضلانه در متون ادبی کلاسیک٬ چقدر بیاعتبار و ناشناخته بودهاست.»
از شاخصههای یکی بود و یکی بود طنز جمالزاده است. بهطور کلی در رمانهای اولیه نویسنده با لحن جدی و صریح به انتقاد از وضعیت سیاسی و اجتماعی میپردازد ولی در داستان کوتاههای اولیه نویسندگان از سلاح طنز استفاده میکنند تا در برابر قدرت بایستند و شاید این یکی از علل توفیق بیشتر آنها باشد. «رمانهای اولیه (شمس و طغرا٬ تهران مخوف٬ زیبا و مانند آنها) همزمان با داستانهای کوتاه (یکی بود و یکی نبود و آثار دیگر) بلکه پیشتر از آن نوشته شدهاند؛ در حالی که داستان کوتاه از جهت حضور مایههای فراوان طنز موفقتر بوده است.»