توضیحات : روزی و روزگاری، در جنگلی پر از درختهای سوزنی، چهار بچه خرگوش همراه مادرشان در حفره ای شنی زیر ریشه های یک درخت زندگی می کردند. اسمهای آنها ، فلاپسی ، ماپسی ، دم پنبه ای و پیتر بود. یک روز صبح مامان خرگوشه گفت: عزیزان من ، حالا شما می توانید بیرون بروید و در مزرعه ها بگردید ولی یادتان نرود که وارد باغ آقای مک نشوید. پدرتان هم در آن باغ دچار مشکل شده بود. بروید و بگردید ولی شیطونی نکنید. من هم می خواهم برای خرید بیرون بروم …
برچسب ها : . بئاتریکس پاتر, خرگوش, داستان, قصه, قصه کودکان, کتاب کودکانه, محمدرضا حقیری
عالیه .،اگه امکانش هست کتاب به زبان آذری هم تو سایت بزارین .
تشکر
سلام خسته نباشید خیلی سایت خوبی دارید بی نهایت ازتون ممنونم موفق باشید
sسایت با حالی داریدخواهش میکنم در رابطه با ارایشگری کتابهای به ایمیلم ارسال کنید با تشکرفراون
salam lotf konid jadidtarin pdf shodeharo baram mail bezanid mamnooonam
09386517728
DATE: 08/04/2009 12:07:11 ‘ب.ظ’
باسلام وتشکر.درصورت امکان کتب حاوی موضوعات برق را هم دراختیار بگذارید
DATE: 08/04/2009 12:07:11 ‘ب.ظ’
سلام
من کتاب هواپیماهای جنگنده و بمب افکن را بصورت pdf و همچنین بصورت کتاب تصویری موبایل تهیه کرده ام.
کتابهای موبایل دیگری نیز چون انجیل، اوستا و … درست کرده ام.
خوشحال خواهم شد در صورت تمایل، آنها را در وبلاگتان قرار دهید. (اگر ممکن است با نام بردن منبع)
این کتب را می توانید از وبلاگ من به آدرس http://www.WarWithIgnorance.blogfa.com دانلود کنید.
امیدوارم موفق باشید.
با تشکر