توضیحات : دوران هلنی، به دورانی اطلاق میشود که پس از حملهی اسکندر به شرق آغاز شده و از فتوحات او تا استقرار سلطه روم تا آسیای صغیر و مصر به طول میانجامد. در کتاب “هلنیسم ” میخوانیم، هلنیسم یا یونانی مآبی فرهنگ مردم آریایی، هندوان ، ایران زمین و آسیای کوچک است که پس از یورش اسکندر مقدونی به آسیای کوچک و جنوب غربی ایران همراه سپاهیان و جانشینان اسکندر به یونان رفته است و تاریخدانان غربی آن را وارونه کردهاند تا خود را وارث تمدنی بزرگ جلوه دهند.
کتاب حاضر کاوشهایی در رابطه به هلنیسم و ریشهی آن به خواننده عرضه میدارد و با استناد به شواهد تاریخی و آثار باستانی نشان میدهد که یونانیان هندسه را از مصریها، نوشتن و حساب کردن را از فینیقیها و نجوم را هم از سریانیها یا آرامیها آموختند. پروفسور “پوپ ” خاورشناس آمریکایی مینویسد ” دنیای غرب از ایران باستان اگاهی مختصری دارد که آن نیز از روی گزارشهای خصمانه و پرغرض یونانیان است. ” تاریخدانان غربی نیز از بی مایه بودن فرهنگ یونان باستان و دروغ بودن افسانهی اسکندر، آن چنان که دروغ پردازان و ستایشگران نوشتهاند، باخبرند اما به روی خود نمیآورند و میگویند: دشوار است که تاریخ نوشته را برهم بزنیم و از نو تاریخ بنویسیم.!
توضیحات : امپراتوری عثمانی یک قدرت سیاسی امپراتوری بود که از ۱۲۹۹ تا ۱۹۲۲ میلادی در منطقه مدیترانه حکومت میکرد. این امپراتوری در اوج قدرت خود ( قرن ۱۶ میلادی) مناطق آسیای صغیر ، اکثر خاورمیانه، قسمتهایی از شمال آفریقا، قسمت جنوب شرقی اروپا تا قفقاز را شامل میشد. قلمرو رسمی حکومت عثمانی در اوج قدرت به ۵/۶ میلیون کیلومتر مربع میرسید. امپراتوری عثمانی سالها چون ابرقدرتی بر گوشهای از جهان دربرگیرندهٔ، سرزمین کردستان، سرزمینهای عربی، آسیای صغیر و بالکان فرمانراندند. با شکست در جنگ جهانی اول امپراتوری عثمانی فروپاشید و جای خود را به ترکیه داد. پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی و پیدایش کشور ترکیه این نواحی به دست کشورهای پیروز در جنگ، بعضا تقسیم و یا مستقل گردیدند.