توضیحات : شاید کمی عجیب و غیر واقعی به نظر برسد ولی بطور اتفاقی و دور از انتظار نوشته تایپ شده طولانی در چندین صفحه که بصورت باز لابلای وسایل جا مانده از مالک قبلی آپارتمانی که اخیرأ تهیه کرده بودم پیدا کردم .چون نوشته فوق باز و بصورت تایپ شده بود. احساس کردم نوشته ای از یک مقاله علمی یا متن یک داستان و حکایت باشد برای همین چند خطی از آن را همان جا مطالعه کردم . نوشته طولانی که از قرار معلوم صاحب آپارتمان برای همسر سابق خود نوشته بود .
با خواندن چند صفحه ای از آن با حکایت عجیب و پر ماجرای روبرو شدم . نامه دل نوشته پر از رنج و سختی شخصی بود که بعد از جدایی برای همسرش نوشته بود متوجه شدم آنها با وجود عشق و علاقه فراوانی که با هم داشتند بعد از ازدواج با سختی ها و ناملایمات زیادی مواجهه می شوند که هرگز نتواستند و یا نخواستند که مشکلات بوجود آمده را حل کنند این سختی ها چنان بوده که بعد از چند سال زندگی مشترک از همدیگر جدا شوند برای همین خیلی علاقمند شدم که نویسنده نامه را یافته وضمن تحویل آن اگر کاری از دستم بر آید برایشان انجام دهم با پیگیریهای فراوان موفق شدم با نویسنده نامه ملاقاتی داشته باشم .
او در مورد نامه اینگونه توضیح دادند .در آخرین ملاقاتی که باهمسر سابقم در همان منزل داشتیم نامه را به او تحویل دادم و لی اینطور به نظر می رسد که او بدون اینکه نگاهی به نامه بیندازد نامه را عمدأ همانجا جا گذاشته است .لازم است این نکته را بگویم که متن نامه دل نوشته ای از رنج و سختی های است که در مدت زندگی مشترک با همسر سابقم داشتم حالا که در دسترس شما قرار گرفته از جانب من اجازه دارید نامه را خوانده و نظر خودتان را که برایم ارزشمند خواهد بود بیان کنید . بعد از خواندن نامه که سخت تحت تاثیر سختی ها ومشکلاتی این زوج جوان قرار گرفته بودم مناسب دیدیم با همکاری و موافقت ایشان نامه را انتشار دهم
توضیحات : چوبک هنرمندیاش را در خلق داستانهای کوتاه در عرصه ادبیات داستانی به نمایش گذاشت. داستانهایش با درونمایهای یگانه بهصورت موجز و خلاصهوار است که مبین پیچیدگیها و پستی بلندیهای زندگی روزمره در اجتماع و عصرش بوده است. در کل تراوشات اندیشه و تفکر چوبک در باب بعضی از واقعیات محض نظیر مرگ و زندگی در داستانهایش با گفتگوهای شخصیتهای ساختگیاش نمایان میگردد. حال به طور اجمالی به بیان دیدگاه چوبک در باب مرگ و پیامدهای حاصل از آن میپردازیم. در کل چوبک مرگ را در همه افراد چه متمول و چه گدا و فقیر، بهسان حاج معتمد در داستان روز اول قبر و چه جهان سلطان در داستان سنگ صبور همه را یکسان میپندارد چراکه غمبارگی و عذاب و رنج توأم با نارضایتی حتی برای حاج معتمد که به مال و مکنت فراوانی رسیده بود نیز وجود دارد. اما از نظر چوبک حاصل مرگ میتواند نوعی عبرتپذیری و دست برداشتن از بسیاری کردارهای نادرست حتی در برههای از زمان کوتاه را دربر گیرد. یعنی با یاد مرگ انسان میتواند عاقبتاندیشانهتر به پیرامونش بنگرد و از آن بهره صحیحتری ببرد. مرگ را نشانه و نمونه قاطعی برای عبرت انسانهای طمعکار و رذل میپندارد و رهایی از تعلقات و وابستگیهای پرمشقت دنیوی که پیرامون ما را فراگرفته و گاه توأم با زرقوبرقهای هوسانگیز است. که اگر عاقبت همه ما بدانجا ختم میشود و این امر نیز تا به امروز کاملاً محقق گشته است پس چرا خوب نباشیم و به حقوق یکدیگر تجاوز کنیم.