توضیحات : در دینهای یکتاپرست جهان، مفهوم خدا به یک وجود برتر که آفریننده جهان هستی دانسته میشود، اطلاق میگردد. از جمله دینهای یکتاپرست میتوان دینهای ابراهیمی (مسیحیت، یهودیت و اسلام) را نام برد. در این دسته از ادیان صفات گوناگونی به موجودیت خدا نسبت داده میشود، از جمله خشم، مهربانی، جاودانگی، آمرزندگی، فرزانگی و غیره. این بینش مذهبی بر این باور است که خداوند موجود برتر و بی نیازیست که جهان و انسان را آفریده است.کتاب مفهوم خدا یکی از آثار مهم در زمینه ی دین پژوهی است.
توضیحات : اجازه دهید با این جمله حرفم را آغاز کنم که این کتاب کاملاً به جا و درست و به موقع، وارد زندگی شما شده است. ممکن است اکنون متوجه حرفم نشوید؛ ولی هرگاه آنچه انتظارش را داشتید دریافت نمودید، آن وقت به فواید و آثار اعجاب انگیز این کتاب پی خواهید برد. هر چیزی در زندگی به موقع خود اتفاق می افتد، ورود این کتاب به زندگی شما از آن جمله بوده و لذا به هیچ وجه استثنا به شمار نمی آید. آن چیزی که در اینجا پیدا می کنید همان چیزی است که مدتها بود به دنبالش می گشتید و آرزوی آن را داشتید. آنچه در اینجا با آن روبه رو می شوید، ناچیزترین و شاید اولین تماس واقعی شما با خداوند می باشد. خداوند از طریق من، هم اکنون با شما صحبت خواهد کرد . البته چند سال پیش این چنین موضوع، را مطرح نمی کردم، و دلیل که الآن آن را بر زبان می آورم، این است که شخصاً چنین گفتگویی را داشته و بنابراین می دانم که این کار ممکن است. نه تنها این ممکن است، بلکه چیزی است که تمام مدت در حال اتفاق افتادن است، درست در همین جا و در همین لحظه.
توضیحات : کتابی که زندگی شما را متحول خواهد ساخت. به تو تجربۀ خارق العاده ای را مژده می دهم. تو می توانی با خدا گفتگویی داشته باشی. بله . بله . می دانم می خواهی بگویی … چنین چیزی امکان ندارد. تو احتمالاً تصور می کنی ( یا اینطور به تو آموخته شده)، که چنین چیزی ممکن نیست. به عقیده تو، هر کس می تواند با خدای خود درد دل کند، این، کاملاً عملی است، ولی نه اینکه با او سخنی بگوید . منظورم این است که، خدا جوابی به تو نمی دهد، اینطور نیست؟ حداقل به شکل مکاملۀ معمول روزمره!
این تصوری است که من هم روزی داشتم. و بعد محتویات این کتاب بر من حادث شد. باور کنید واقعیت را می گویم. این کتاب توسط من به رشته تحریر در نیامده، این کتاب بر من حادث شده، و با خواندن آن بر شما هم حادث خواهد شد، زیرا همگی ما به سوی حقیقتی هدایت می شویم که برای آن ساخته شده ایم، و آمادگی آن را داریم. زندگیِ من روند آرامتری داشت اگر سکوت اختیار می کردم. ولی این کتاب به این دلیل بر من حادث نشد . با وجود ناراحتی ها و دردسرهایی که این اثر ممکن است برایم تولید کند، (ممکن است کافر، حقه باز، متظاهر نامیده شوم، چون با این حقایق در گذشته آشنایی نداشته ام و یا اصولاً آدم مقدسی نبوده ام )، امکان ندارد روندی را که آغاز کرده ام متوقف سازم، و اصولاً میلی هم به این کار ندارم . فرصتهایی برای دور نگاه داشتن خود از همه این چیزها برایم پیش آمد، ولی از آنها استفاده نکردم . تصمیم دارم به آنچه غریزه ام دیکته می کند عمل نمایم، نه آنچه دنیای اطرافم به من حکم می کند …