توضیحات : کتاب حاضر نظریات تمام مکاتب مختلف جهان و فلاسفه ای را که در زمینه ارائه مدل انسان کامل سخن گفته اند، بررسی نموده و بالاخره در درس سوم انسان کامل از دیدگاه: افلاطون – ارسطو (یونان باستان) ارائه شده است.
انسان کاملی را که افلاطون مطرح می سازد، از یکسوی با سیستم سیاسی و اجتماعی وی در ارتباط است و از دیگر سوی با نظام فکری و فلسفی وی. از همینجاست که برای دستیابی به جهان بینی افلاطون در مورد زندگی و انسان کامل، باید نگاهی هر چند کوتاه بر طرز فکر سیاسی و فلسفی وی انداخت.
توضیحات : «سیاست» ارسطو درباره خانواده و تدبیر منزل و بندگی و مالکیت و زناشویی، نظریات افلاطون و نقد حکومتهای اسپارت و کرت و کارتاژ، قانون اساسی و مسائل مربوط به آن، انواع گوناگون دموکراسی، الیگارشی، جمهوری یا حکومت حدوسط میان آن دو، علل انقلابات در حکومتها، روش تشکیل دموکراسیها، الیگارشیها و روش پایدارداشتن آنها و درباره حکومت کمال مطلوب بحث میکند. مباحث کتاب بر مبنای روش استقرایی است و ارسطو به تاریخ و اوضاع و احوال و طرز حکومت کشورهای مجاور یعنی به واقعیات نظر دارد و تنها به دنبال مدینه فاضله نیست.
توضیحات : اگر در قرن سوم و چهارم و پنجم قبل از میلاد شور و شوق برای کسب دانش و فن داشتید و می خواستید که علم ریاضی و پزشکی و فلسفه و تاریخ و غیره را در بهترین وجه موجود بیاموزید باید راه یونان پیش می گرفتید و پیش بقراط و سقراط و افلاطون و ارسطو و فیثاغورث می رفتید. اما اگر در قرون اولیه میلادی به دنبال این دانش و فن بودید باید به رم و امپراتوری روم سفر می کردید. در قرن دوم و سوم و چهارم و پنجم هجری پیشرفته ترین دانش و فنون در امپراتوری اسلامی و در بغداد و ری و خراسان و اندلس یافت می شد و طالبان دانش باید به الکندی و فارابی و ابن سینا و رازی و ابوریحان و ابن هیثم و خوارزمی رجوع می کردند. امروزه نیز آنان که طالب پیشرفته ترین علوم و فنون هستند باید به غرب مراجعه کنند. اینها همان دوران تمدن یونان و تمدن روم و تمدن اسلامی و تمدن غرب است. راستی چرا تمدن یونان به وجود آمد و چرا از بین رفت؟ چرا تمدن روم به وجود آمد و چرا از بین رفت؟ چرا تمدن اسلامی ظاهر شد و چرا افول کرد؟ چرا تمدن غرب ظاهر شد؟ در این کتاب نویسنده بر ان است که به این پرسش ها پاسخ دهد و با توجه به تجربه تاریخی، مسیر تمدن و مسیر انحطاط را بنمایاند.
توضیحات : در مورد تاریخ فلسفه غرب کمتر کتاب تالیفی به فارسی وجود دارد.و اصلا تألیف چنین کتابی جرأت بسیاری می خواهد،البته به صورت فیلسوف محور و یا موضوع محور کتب بسیاری تالیف شده است،اما کتابی که بخواهد به سیر فلسفه در غرب بپردازد،نادر است. و کتابی که علاوه بر این مساله از عمق مناسبی برخوردار باشد نادرتر! عبدالحسین خسروپناه که اکنون ریاست انجمن حکمت و فلسفه ایران را بر عهده دارد و دانش آموخته ی فلسفه شرق(اسلامی) است و نسبت به فلسفه ی غرب نیز مطالعات بسیاری دارد و مدرس دانشگاههای مطرح کشورمان است،در این کتاب کوشیده به تاریخ فلسفه غرب و تحلیل این فلسفه و فیلسوفان آن بپردازد،که الحق کار درخشانی کرده است و برای دانشجویان فلسفه و محققین بسیار کارآ خواهد بود،مخصوصا کسانی که بخواهند به فلسفه ی تطبیقی بپردازند.
توضیحات : دوران نوجوانی هم از نظر نوجوانان و هم از نظر والدین، از قدیم ، دورانی دشوارتر از سالهای کودکی قلمداد شده است. ۳۰۰ سال پیش از تولد مسیح ، ارسطو چنین اظهار داشت که نوجوانان پرشور و آتشی مزاجند و آماده اند که خود را به دست غرایز بسپارند. در اوایل قرن حاضر ج. استانلی هال، موسس انجمن روانشناسی آمریکا و پدر مطالعه علمی درباره نوجوانی، این دوران را با قدری احساسات توصیف کرد. درست در زمانی که نوجوان با سرعت بی سابقه ای بلوغ جسمانی را می گذراند ، اجتماع از او می خواهد که مستقل باشد، روابطش را با همسالان و بزرگسالان تغییر دهد و سازگاری جنسی و آمادگی شغلی داشته باشد. نوجوانان علاوه بر کنار آمدن با همه این تغییرات رشدی باید بکوشند تا هویتی برای خود کسب کنند .