توضیحات : در رژیم های فردی و منارشیستی بزرگترین قدرت در دست مقربان شاه است و چون فرمانروا روابط قانونی و رسمی با مردم ندارند، چشم و گوش شاه همین مقربان هستند. پیرامون شاه اگر خدایی ناکرده آموزگارانی خدعه گر داشته باشند، در اندک مدتی شاه را چون نگینی در دست خواهند گرفت، به هر سو بخواهند، او را خواهند چرخاند. دشمنی دیرین این دو تن با امامقلی خان و دست اندرکار بودن معلمی زیرک و نقشه کش و کینه توز، به مانند واترز، عینک بدگمانی را بر چشمان شاه صفی نهاد. او را هر روز به امامقلی خان بدبین و از وجودش بیمناک ساخت…
توضیحات : این کتاب, تحقیقی است درباره مبارزات ضد استعماری “امیرکبیر” که در هفت بخش سامان یافته است. در ابتدای کتاب تصویری از اوضاع و احوال کشور قبل از زمامداری امیرکبیر ترسیم میگردد; سپس اقدامات و اصلاحات و مبارزات او بر ضد استعمار و عمال استعمار بازگو میشود و پس از آن, وضع کشور پس از سقوط امیرکبیر و تجدید استعمار بررسی و ارزیابی میگردد. در بخش اول به “عوامل خاص تربیت امیرکبیر” اشاره شده است. بخش دوم به اوضاع “پیش از امیر” مربوط میشود که شامل دو فصل “آثار شوم پیمان ترکمان چای” و “در راه احراز کرسی صدارت” است. بخش سوم تحلیلی از “سیاست داخلی امیرکبیر” که این موضوعات را “تمرکز قدرت یا مبارزه با ملوک الطوایفی”, “تنظیم بودجه یا مبارزه با استعمار اقتصادی”, “تشویق صنعت و تکثیر ثروت”, “تقویت بنیه دفاعی”, “نهضت فکری و علمی”, “امیرکبیر و مذهب”. بخش چهارم با عنوان “سیاست خارجی امیرکبیر” از این مباحث تشکیل شده “امیر و نفوذ استعمارگران”, “جلوگیری از مداخله خارجی در امور داخلی”, “جاسوسی به نفع اجانب”, “استفاده از مذهب”, “امام زمان”, “اسناد جاسوسی”, “امیرکبیر و اقلیتهای مذهبی”, “امتیار بیگانه, یا دزدی رسمی”, “امتیاز حکومت بر خلیجفارس”, “افغانستان”, “کارشکنی بریتانیا و نقشههای دیگر امیر”. پایان کار و سرنوشت امیرکبیر موضوع بخش پنجم کتاب است. در بخش ششم نیز قضاوتهای دیگران و سخنان و نوشتههای صاحب نظران درباره امیرکبیر آمده است. آخرین بخش کتاب نیز به اوضاع ایران پس از امیرکبیر اختصاص یافته “عقبگرد در سیاست خارجی”, “امتیاز رویتر یا استعمار بی پرچم” و “دوران امتیازات”. کتاب با فهرست مطالب و اعلام به پایان میرسد.
توضیحات : سیمون بولیوار ناجی بزرگ و قهرمان نامی آزادیخواهی قاره آمریکای جنوبی، در خانواده ای اشرافی در شهر کاراکاس در ونزوئلا (ونیز کوچک) تولد یافت، اجدادش از مأموران برجسته و عالیرتبه کشور اسپانیا بودند، خود سیمون نیز اگر میخواست در طبقه خود باقی بماند مسلماً بمقامات بلندی میرسید، ا ما سمیمون بلیوار از زندگی آسوده اشرافی دست کشید و در راه استوار آزادی آمریکای جنوبی رنج های فراوان برد و کوشش های بسیار کرد. سیمون بلیوار چندین سال در پایتخت های اروپائی، مخصوصاً در مدارس حقوق مادرید مطالعه کرد. در پاریس شاهد مراحلی از جریانات انقلابی، پس از انقلاب کبیر فرانسه بود. در ۱۸۰۱ ازدواج کرد و بکشور خود ونزوئلا بازگشت، اما بزودی همسرجوانش درگذشت، بلیوار پس از سه سال اقامت در ونزوئلا در ۱۸۰۴ به اروپا رفت. سه قرن یعنی از ۵۰۰ تا ۱۸۰۰ اسپانیا برکولونی های خود در قاره آمریکای جنوبی با خشونت و بدرفتاری و تعدی فرمان میراند. درنده خوئی با مهاجران اروپائی و با بومیان این سامان بقدری شدید و طاقت فرسا بود که مردم این قاره را به فکر رهائی خود از چنگال ستم و استثمار اسپانیائی انداخت، زیرا زندگانی را فرمانروایان اسپانیائی چنان بر مردم این کولونی ها تنگ و تلخ کرده بودند که زندگانی آنان کمی بهتر از زندگی بردگان بود.