توضیحات : نوشتن در تاریکی نمایشی از محمد یعقوبی است که در آبان و آذر ۱۳۸۹ پس از فراز و نشیبهای بسیار و حذف صحنهها و دیالوگها در سالن چهارسوی تئاترشهر بر صحنه رفت. این نمایش به دلیل استقبال مخاطبان در هفتههای آخر در دو سانس اجرا میشد. چند دوست روزنامهنگار با هم به تعطیلات شمال میروند. سپس صحنههایی از بازجویی نیما ، سفر شمال و سفر آلمان به تناوب اجرا شده و با صحنه با چشمبند یاران، پس از مرگ نیما پایان مییابد. این نمایش که پیش از این قرار بود با نام «ماهی دات بلاگفا» اجرا شود با ترفندهایی در شیوه اجرایی پس از شش بار بازبینی و با تغییر و حذف صحنههایی از شورای نظارت مرکز هنرهای نمایشی مجوز اجرا گرفت. به گفته محمد یعقوبی، «پیش از این مشکلی که با شورا داشتم، در واژه ها بود. اما در این نمایشنامه ماهیت چند صحنه مشکل ساز شده بود. از من خواستند یکی از لوکیشن های اصلی ام را به دلیل این که تداعی گر مکانی واقعی در کشور ماست حذف کنم، بنابراین دیگر لب زدن یا عدد ۲۵ به دادم نمی رسید. موقعیتی بود که نمی دانستم با آن چه کنم. برای برخورد با ممیزی در این نمایش سراغ ویدئو پروجکشن رفتم . این ایده دو روز پیش از اجرا به ذهنم رسید. در شکل واقعی اجرا میان صحنه های شاد و پرنشاط شمال و صحنه های سنگین و پرسکوت علی سرابی و مهدی پاکدل نوعی تعادل برقرار شده بود اما با تغییراتی که در نمایشنامه ایجاد شد، این تعادل از میان رفت. بنابراین تلاش کردم با استفاده از پروجکشن و سکوت و سکونی که با آن ایجاد می شد، این تعادل را برقرار کنم.»
توضیحات : نمایش به عنوان یک شیوه ارتباطی خاص ، در ابعاد گوناگون زندگی بشر را تحت تأثیر خود قرار داده است . تجربه نشان داده که این هنر در اعصار مختلف ابزار مناسبی برای برقراری تعاملات فرهنگی و مناسبات فکری، ملمو س ترین قالب برای طرح مضامین فلسفی و عقیدتی و مهم ترین طرق تعمق در موضوعات انسانی و کیهانی بوده است. نمایش پدیده ای فراگیر و جهانشمول است . امروزه زندگی انسان به واسطه دستاوردهای تکنولوژیک ارتباطی، در محاصره و سیطره رسانه های نمایشی قرار گرفته است. صرف نظر از این رسانه های هم سو و وحدت یافته با اصول ارتباطی نمایش، می توان اشکال گوناگون بیان نمایشی را در هر جامعه ای سراغ گرفت. هرچند ممکن است این اشکال بیانی با قالب مرسوم و پذیرفته شده نمایش تفاوت داشته باشند ، اما مؤلّفه های ماهوی چون نمایشگری (بازنمود) و مشاهده از جمله مشترکات بنیادین همه آن ها به حساب می آید. به نظر می رسد نتوان جامعه ای را تصور کرد که در آن شکلی از بیان نمایشی حتی در ابتدای ی ترین سطح وجود نداشته باشد یا انسانی را یافت که در طول دوران زندگی خود در معرض پدیده نمایش قرار نگرفته و نتواند تعریفی ساده و پیش پا افتاده از نمایش ارائه دهد.