توضیحات : رشد سریع و گاه ناهنجار مراکز شهری، افزایش جمعیت شهرها و گسترش ساختوسازهای نامناسب باعث واردشدن زیان به بافتهای تاریخی و بیهویتی شهر میشود. تهران نیز در 100سال اخیر تغییر و تحولات زیادی را تجربه کرده و از شهری کوچک با جمعیت حدود 15هزار نفر در ابتدای قرن به یکی از بزرگترین شهرهای جهان با جمعیت حدود 9میلیون نفر تبدیل شده است. به موازات این رشد جمعیت که تغییرات زیادی را به آن تحمیل کرده، روند مدرنیزاسیون تحت تاثیر روندهای جهانی چهره شهر را تحت تاثیر قرار داده است.
توضیحات : سید محمود پاکزاد (متولد ۱۳۰۳ خیابان ری تهران، درگذشت ۱۳۸۰، تهران) از اولین عکاسانی است که تاریخ خیابانهای تهران را مصور و مستند و زندگی مردم و شهرهای ایران را ثبت کرده است. آرشیو ملی ایران در بیستمین سالگرد درگذشت این عکاس برجسته کشور، تعدادی از عکسهای اهدایی پاکزاد به سازمان اسناد ملی در سال ۱۳۷۸ را منتشر کرده است.
پاکزاد در شرحی که از زندگی خود در ابتدای کتاب «طهران قدیم» آورده، به چگونگی جمعآوری عکسهایش اشاره کرده است: «سال ۱۳۶۰ که کارها یک کمی کساد شد به فکر افتادم عکسهایی را که قدیم گرفته بودم چاپ کنم. چند تا از عکسها را چاپ کردم و پشت ویترین گذاشتم و دیدم باز مثل همان نان و پنیر مردم را پشت ویترین میخکوب میکند و گاهی هم میآمدند و از عکسها میخریدند. کم کم مشتریها زیاد شدند و ما هم تمام کارهای دیگر را کنار گذاشتیم و به چاپ عکسهای قدیم پرداختیم. من در واقع از همه چیز عکس میگرفتم؛ از تمام کاروکسبهای تهران، مغازهها، اشیا، خیابانهای معروف، بیمارستانها و سینماها. در سال ۱۳۷۷ خودم را بازنشسته کردم و مغازه را فروختم.
تا به حال شاید ۲۰ هزار تا از این عکسها را چاپ کردم و الان هم به طور مرتب از تهران از تغییرات ساختمانها، خیابانها و راههایش عکس میگیرم. تا به حال از تلویزیون، مرکز اسناد رسمی و خیلی جاهای دیگر به سراغ این عکسها آمدهاند و هر سال تقویم عکسهای ما تا آمریکا و اروپا میرود و همان عکسهایی که من بیدلیل و فقط برای تمرین میگرفتم حالا به منبع بسیار خوبی برای شناسایی تاریخ شهر تهران تبدیل شده است. در آخر به این نتیجه رسیدم که عکاسی اقیانوس بیکران است که من پس از سالها تجربه دانستم که انگشتی بر آن تر کردهام و یک عکس خوب برلیانی است پربها.»
توضیحات : استاد ابوالقاسم حالت ، در ۱۲۹۸ هجری شمسی در تهران زاده شد از جوانی ، زبانهای عربی ، انگلیسی و فرانسه را آموخت و از سال ۱۳۱۴ به سرون شعر روی آورد . پس از تحصیلات متوسطه به استخدام شرکت نفت در آمد. همکاری خود با مجله ی فکاهی توفیق را از سال ۱۳۱۷ آغازید و تا آخرین شماره ی این مجله در آن قلم زد . به گفته ی خود او ، گاهی تا روزی ۱۰ ساعت در این مجله به سرودن شعر طنز انتقادی در قالبهای مثنوی و رباعی و بحر طویل …مشغول بود . اشعارش را با نام خروس لاری ، شوخ ، ابوالعینک و فاضل مآب ، امضا می کرد. او در آن سالها با مجلات امید ، تهران مصور و پیام ایرانی هم همکاری داشت . بهار او را به کنگره نویسندگان ایران دعوت کرد . او با موسیقی هم آشنا بود و ترانه سرایی هم می کرد . اولین سرود جمهوری اسلای را او سرده است . ( شد جمهوری اسلامی به پا…) او از سال ۱۳۲۳ هر هفته چند حدیث از مولا علی را به صورت رباعی ترجمه می کرد و بعدها در مجله ی دانستنیها ، ترجمه ی انگلیسی احادیث را هم در کنار رباعی می نوشت
حاجی که روزی ریش را کرده جدا
بیریشی او نبوده از روی رضا
وقت سحر اشتباهی اندر حمام
مالیده به ریش نوره را جای حنا
کنجکاوی ز عالمی پرسید
کز چه نام آدمی است بشر ؟
خنده ای کرد و در جوابش گفت
چون دو ثلثش درست باشد – شر