توضیحات : در ادبیات سیاسی ایران بسیار معمول است که تورم را ریشه فشارهای اقتصادی به مردم میدانند. بارها این عبارت را شنیدهایم که «مردم زیر بار تورم له شدهاند.» دولتها هم که از حساسیت عمومی نسبت به این مقوله آگاه هستند، سعی میکنند که حداکثر فشار را برای کاهش تورم اعمال کنند، حتی اگر سیاستهای ضد تورمی منجر به رکود یا بیکاری در اقتصاد شود. با مشاهده واقعیتهای فوق یک ناظر بیرونی میتواند به راحتی به این نتیجه برسد که در تصور بسیاری از مسوولان و مردم ما این است که نهایت منطقی سیاستهای کاهش تورم یعنی تورمهای نزدیک به صفر نویدبخش دستیابی جامعه به رفاه بالا و رهایی مردم از مشکلات اقتصادی است. متاسفانه این تصور کاملا بیپایه بوده و ناشی از خلط دو مفهوم مهم «قدرت خرید» و «افزایش نسبی قیمتها» است که مفاهیمی کاملا متفاوت ولی مرتبط به هم هستند.
توضیحات : حتما برای شما نیز زیاد پیش آمده است که یک مقاله اقتصادی را بخوانید یا یک خبر اقتصادی را از تلویزیون بشنوید اما خیلی نتوانید با آن ارتباط برقرار کنید. شاید بخواهید سرمایه گذاری کنید یا برای آینده مالی خود برنامه ریزی نمایید، اما در میان تحلیل های متنوع اطرافیان و سایت ها امکان تصمیم گیری مناسب را از دست داده اید.
شاید با یک مثال ساده بتوان راحت تر موضوع را روشن کرد. هنگامی که این کتاب الکترونیکی را می نویسم تابستان ۹۷ است و مثالی که خواهم زد به این زمان تعلق دارد. اگرچه به اعتقاد من چنین نمونه هایی همیشه مصداق خواهد داشت. در بهار با یکی از سازندگان آپارتمان صحبت می کردم او می گفت در حال ساخت بوده و در بهار ۹۶، به بسیاری از آشنایان خود پیشنهاد خرید یکی از واحدهای آن مجتمع را داده بود. تقریبا هیچ کس حاضر به خرید نشده و همه گفته بودند با سود ۲۰% بانکی، سرمایه گذاری بروی ملک کار اشتباهی می باشد. اما در ابتدای تابستان ۹۷ آن ساختمان تقریبا ۶۰% رشد قیمت پیدا کرده بود و به نوعی می توان گفت، افرادی که در بانک سرمایه گذاری کرده بودند ۴۰% ضرر متقبل شده اند. حال شما فرض کنید فردی ۵۰۰ میلیون در بانک سپرده گذاری کرده باشد، ۴۰% این مبلغ برابر با، ۲۰۰ میلیون خواهد بود.