توضیحات : در کتاب منازل الاخره به حقیقت مرگ میرسیم و اینکه مرگ پایان زندگانی انسان نیست، بلکه آغاز مرحلهای جدید از زندگانی اوست. مرگ دروازهای گشوده به سوی حیات آخرت است. این کتاب به ما میگوید که آیا هنگام آن نرسیده است که با فراهم ساختن ره توشه آخرت، خود را برای کوچ ناگزیری که در پیش داریم آماده کنیم؟ آیا هنگام آن نرسیده است که از ملاحظه عمر رو به کاهش خویش و از دیدن مردن دیگران پرده فراموشی و غفلت را درهم بدریم و به خود آییم و برای سفر مرگ خویش زاد و توشه برگیریم؟
کتاب شریف با نگاهی حدیث شناسانه به همه منزلگاههایی که بر سر راه مسافران آخرت قرار گرفتهاند، در صدد نشان دادن تصویری روشن از هر یک از این منزلگاهها برآمده و کوشیده است تا ضمن برشمردن اهمیت و خطرات هر جایگاه، ابزاری برای نجات از هول و وحشت هر کدام، و وسیلهای برای دستیابی به سلامت و مصونیت در هر مقام، ارائه دهد و خواننده کتاب را به اندیشه تدارک و جبران خطاهایی که در گردنههای خطرناک سفر آخرت موجب سقوط به دامن عذاب و عقاب الهی هستند، وادارد.
توضیحات : چرا باید اسیر حرص و طمع و خواسته های غلط و ناتمام ذهنمان باشیم؟ چرا نمی توانیم در این فرصت میهمانی با شکوه در داخل گرمابه باشیم؟ و از آب گرم و پاکیزه آن بهره ببریم؟ چرا باید جزو هیزم کشان حمام باشیم به خیال آنکه پیشرفت و ترقی می کنیم؟ پس کی از این پیشرفتها و ترقیهایمان بهره خواهیم برد؟ دویدن و نرسیدن تا کی؟ به هر چیزی که می رسیم ، درمی یابیم آن چیزی نبوده که بدنبالش می گشتیم؟ کی به رضایت و آرامش و خرسندی خواهیم رسید؟ آیا این نرسیدنها و له له زدنهای دائمی دلیلی بر خواسته های غلط ذهن خودمان نیست؟ آیا در طول این زندگی گرانقدر چند روزه بدنبال تعبیر و تفسیر ذهن خودمان از واقعیات نیستیم؟ چرا نمی توانیم زندگی را در آرامش ، یکدلی و بینش سپری کنیم؟ آیا باید چشم به قضاوتهای دیگران بدوزیم و تشنه تعریف و تمجید آنها باشیم؟ آیا امکان ندارد بدون حرص ورزی به امکانات رفاهی دست یافت؟ چرا ذهن بجای اینکه اندیشه های واقعی داشته باشد به خیال اندیشی روی آورده است؟ تفاوت اندیشه واقعی و خیالی چیست؟ آرامش یعنی چه؟ آیا توقف ذهن از اندیشه گری می تواند آرامش را در پی داشته باشد؟