توضیحات : کتاب حاضر، پژوهشی است در باب سکههای ضرب شده در شهرهای مختلف ماوراء النهر، خراسان و ایران (سمرقند، بخارا، خوارزم، استرآباد، بامیان، بغداد، هرات، اصفهان، کرمان، مشهدو شهرهای دیگر) در دوره سلسله تیمور و تیموریان که طی آن پژوهشگر اطلاعاتی درباره سیاست پولی، مالی و اقتصادی تیموریان به دست داده است .این پژوهش که بر اساس سکههای محفوظ در بخش سکهشناسی موزه دولتی تاریخی ازبکستان صورت گرفته ذیل نه فصل با این عناوین تدوین شده است . اوضاع تاریخی در آسیای مرکزی پیش از روی کار آمدن تیمور – سیاست پولی مالی امیر تیمور و سکههای وی – سکههای محمد سلطان محمد جهانگیر و خلیل سلطان از اخلاف تیمور – سکههای شاهرخ – نشستن الغ بیک بر تخت سلطنت سمرقند و سکههای او – حکمفرمایی اخلاف تیمور در ماوراءالنهر بعد از قتل میرزا الغ بیک و سکههای آنها – حکمرانی اخلاف تیمور در خراسان و سکههای آنها 8 ; ارز ملی ازبکستان مستقل و سکههای ضرب آن به مناسبت سالروز تولد امیر تیمور و میرزا الغ بیک – کاتالوگ سکههای تیمور و خاندان او .
توضیحات : انجمن ادبی دبیرستان پهلوی همدان که در سال 1314 تاسیس شده بود مرامش این بود که درباره اوضاع تاریخی ایران باستان از دوره هخامنشیان تا حکمرانی ساسانیان و آغاز حمله اعراب به ایران یک سلسله رمانهای جالب تهیه کند برای این منظور از آقای شکرائی رئیس معارف همدان تقاضا شد یک رساله در باب یکی از سلسلههای سلاطین ایران به رشته تحریر درآورد و اولین رساله راجعبه سلسله تیموری بود که در سال 1316 توسط انتشارات انجمن ادبی دبیرستان پهلوی همدان منتشر شد.
توضیحات : ملا نصرالدین شخصیتی داستانی و بذلهگو در فرهنگهای عامیانه ایرانی، افغانی، ترکیهای، عربی، کردی، قفقازی، هندی، پاکستانی و بوسنی است که در یونان هم محبوبیت زیادی دارد و در بلغارستان هم شناختهشده است. ملا نصرالدین در ایران و افغانستان بیش از هر جای دیگر بعنوان یک شحصیت بذله گو، اما نمادین محبوبیت دارد. درباره وی داستانهای لطیفهآمیز فراوانی نقل میشود. اینکه وی شخصی واقعی بوده یا افسانهای مشخص نیست. برخی منابع او را واقعی دانسته و همروزگار با تیمور لنگ یا حاجی بکتاش دانستهاند. در نزدیک آقشهر از توابع قونیه در ترکیه محلی است که با قفلی بزرگ بسته شده و میگویند که قبر ملا نصرالدین است. او را در افغانستان، ایران و جمهوری آذربایجان ملا نصرالدین، در ترکیه هوجا نصرتین (خواجه نصرالدین)، در عربستان جوحا (خواجه) مینامند و در بین کردها به (ملا مشهور) معروف است. مردم عملیات و حرکات عجیب و مضحکی را به او نسبت میدهند و به داستانهای او میخندند. قصههای او از قدیم در شرق رواج داشته و دانسته نیست ریشه آنها از کدام زبان آغاز شده است.
توضیحات : سقوط اصفهان به روایت کروسینسکی کتابی است که بر اساس گزارشهایی، از راهبان یسوعیای که در هنگام سقوط صفویه به دست محمود افغان ساکن اصفهان بود، تهیه شده و در سال ۱۷۲۸ شش سال پس از سرنگونی صفویان منشر کرد. این کتاب که در نخستین دهههای عصر روشنگری منشر شد، تاثیر بسیاری در کسب آگاهی فیلسوفان سیاسی مانند منتسکیو، ولتر، ادوارد گیبون از تحولات ایران داشت و بسیار مورد توجه فیلسوفان سیاسی قرار گرفت. کتاب سقوط اصفهان یک رمان تاریخی می باشد که تاریخ را با تمام زیر و بم هایش بازسازی می کند. نویسنده این کتاب درباره اثر خود می نویسد : خواننده در ضمن مطالعه ی صفحات اول سعی می کند سرنخی بدست آورد،تا وقایع تاریخی و غیر تاریخی را از هم جدا کند.اما کم کم این وسواس را کنار می گذارد، و در امواج حوادث غرق می شود وبا آنها پیش می رود ، ودیگر با واقعی بودن یا تخیلی بودن رویداد ها کاری ندارد.
توضیحات : آگاهی دربارهٔ بخارا به روزگار پیش از اسلام اندک است. در عهد باستان، ایرانیان در اطراف رود زرافشان جایگاهها و شهرهایی داشتند. داستان بنای بخارا با افسانه آمیخته است. در بعضی نوشتههای کهن بخارا دیه و جایگاه پادشاهان بوده که گویا افراسیاب آن را بنا کرده است. پس از آن، به صورت شهر درآمد و پادشاهان در فصل زمستان بدین شهر میآمدند. مغان گفتهاند که در بخارا آتشکدهای برپا بود و گویا گور افراسیاب به دروازهٔ معبد بر در شهر بخارا بوده است. وجود اشیائی از عصر مفرغ، نشانهای بر وجود زیستگاههایی در بخارا طی هزارهٔ دوم پیش از میلاد است. نام واحهٔ بخارا در کتیبهٔ داریوش در بیستون، «تاریخ» هرودت و نیز در اوستا نیامده است. میتوان چنین تصور کرد که بخارا در روزگار هخامنشیان جزو ساتراپنشین سغدیانا (سغد) بوده است. در سال ۳۳۰ ق.م. در تصرف اسکندر مقدونی درآمد. بعد جزء دولت یونانی باختری گردید. در سدهٔ ششم م. ترکها آن را متصرف شدند و در سدهٔ هفتم چینیها. در سال ۷۰۵ م. اعراب آن را تصرف کردند و تا سدهٔ نهم در تصرف خلفای اموی و عباسی بود.بخارا از بزرگترین شهرهای ماوراءالنهر و یکی از کانونهای دانش و ادب ایران پس از اسلام است. در ۱۰۰۰ م. در تصرف سامانیان درآمد و پایتخت سامانیان بود. در ۱۰۲۷ سلجوقیان آن را تصرف نمودند. در ۱۲۱۹ توسط چنگیز فتح و ویران شد و در ۱۳۸۳ در تصرف تیمور لنگ درآمد. بعد در ۱۵۰۵ در تصرف ازبکان (شیبانیان) و بالاخره در ۱۶۰۰ م. در تصرف استراخان و جانشینان او که نیز از نژاد ازبکاند درآمد و باز بتصرف ایران درآمد و در دوران قاجار روسها بتصرف آن دست زدند. پس از آن اگرچه در تصرف خانات بخارا بود ولی در حقیقت جزیی از خاک روسیه محسوب میگردید.