توضیحات : در خراسان زلزله بسیار بدی رخ می دهد و بسیاری از روستاها با خاک ویران میشوند . در روستایی به نام لاجورد متوجه میشوند که مردی به نام باباخان از این فرصت استفاده کرده و همسر خود فاطمه را به قتل رسانده است . باباخان چند بار قبل از این ماجرا تصمیم به طلاق همسر خود داشته است . در این جا طی اتفاقاتی می بینیم که او در یک دادگاه یکسان با همان دلایل یک بار متهم شده و یک بار بی گناه شناخته میشود.
توضیحات : آنچه در نمایش «کلفتها» میبینیم ظاهرا از ماجرایی واقعی گرتهبردرای شده است. جنایت دو خواهر خدمتکار به نام پاپن که بانوی خود را کشته و قطعهقطعه کردهاند. شعر آنار خدمتکار ژان کوکتو در پس این داستان جنایی، «ژان ژنه» موضوع مورد علاقهی خود را مییابد و میپرورد. تقابل جامعهی مطرود و محترم در آمیزهای از عشق و نفرت؛ اما چنان که لوسین گلدمن نشانه داده است«اگر چه قشر اجتماعی ژنه از جامعهی محترم طرد شده است اما ژنمه این طردشدگی را به درون انسان سوق میهد.» انسان طرد شده، جامعهی محترم را در وجود خود باز میپرورد و در آن واحد به آن عشق و هم نفرت میورزد. آنچه برای ژنه در ماجرای خواهران پاپن جالب توجه است، همین وجه وجودی و هستیشناسانه طردشدگی است. در واقع ژنه قصه را تطهیر کرده، فقط جوهر آن را نگاه داشته و آن را به صورت یک رمز ارائه کرده است. او تم طردشدگی را در کلفتهای میپروراند. پس ظاهر جنایی نمایش واپس مینشیند و صحنهی نمایش به صحنهای جادویی و قساوتبار برای عریان ساختن دوگانگی انسان فرودست بدل میشود.