توضیحات : حوادث داستان مربوط به یک سال پس از درگذشت رزماری بارتن است. وی یک سال قبل در شب جشن تولدش که در آن شش تن حضور داشتند به طرز غم انگیزی فوت می کند، به این ترتیب که پس از نوشیدن لیوانی نوشیدنی تلوتلوخوران روی زمین افتاده و دیگر بر نمی خیزد. به زمان و مکان مرگ بطور روشن اشاره ای نمی شود اما علت مرگ بسیار جالب توجه و باور نکردنی است: تشخیص پزشک قانونی خودکشی با سم سیانوژن ناشی از اختلالات روانی است آنهم بعد از یک آنفولانزا!….اما بعدها که سم سیانور در کیف وی پیدا می شود و وصیت نامه وی خوانده می شود صورت قضیه تغییر می کند…به هر حال نه ماه پس از درگذشت رزماری، جورج بارتن مرتبا یادداشت هایی دریافت می کند مبنی بر اینکه رزماری خودکشی نکرده، بلکه به قتل رسیده است و این ماجرا سبب می شود کسانی که آن شب در مهمانی حضور داشتند بار دیگر دور هم جمع شوند…
توضیحات : زنده به گور داستان کوتاهی است به قلم صادق هدایت که در اسفند ۱۳۰۸ در پاریس نگاشته شد. هدایت در این اثر حالات روحی یک بیمار روانگسیخته را به تصویر میکشد. داستان حاوی خاطرات جوانی تنها و بدبین است که در پایان با خوردن تریاک دست به خودکشی میزند. بسیاری این اثر را پارهای از زندگی خود هدایت میدانند. این اثر به چندین زبان زنده دنیا از جمله فرانسه و انگلیسی ترجمه شده است.
توضیحات : افسردگی عبارت است از احساس غم، دلسردی، یا ناامیدی به مدت حداقل ۲ هفته در اغلب روزها و اغلب ساعات روز، به علاوه علایم همراه. علایم شایع : از دست دادن علاقه؛ بیحوصلگی و دلزدگی؛ ناتوانی از لذت بردن احساس ناامیدی؛ بیحالی و خستگی بیخوابی؛ خواب زیاد یا ناراحت گوشهگیری اجتماعی؛ احساس بیارزش بودن ومورد نیاز نبودن بیاشتهایی یا پرخوری؛ یبوست از دست دادن میل جنسی مشکل داشتن در تصمیمگیری؛ مشکل داشتن در تمرکز یکباره به گریه افتادن بدون توضیح مشخص احساس گناه شدید به خاطر وقایع بیاهمیت یا خیالی تحریکپذیری؛ بیقراری؛ افکار خودکشی
توضیحات : پرده ها کنار می رود جسد جوشوا بر روی زمین افتاده ،( هم همه و سر وصدا ) جمعیتی که شامل یک نفر پزشک قانونی چند پلیس که یکی مشغول عکس گرفتن هستند بالای سر او ایستاده اند ؛ نوار زردی از سمت چپ صحنه تا امتداد سمت راست صحنه کشیده شده است . پس از چند لحظه از سمت راست صحنه کارآگاهی با بارانی بلند وارد صحنه می شود و پس از گفتگویی کوتاه با پزشک قانونی ( تماشچیان گفتگوی این دو نفر را نمی شنوند ) قدم زنان در حال خارج شدن از صحنه است در همین لحظه همه جمعیت بر روی صحنه سکوت می کنند و فقط کارآگاه ناگهان بر می گردد )
کارآگاه : ببخشید آقای دکتر گفتید علت مرگ چی بود .( داد می زند)
پزشک قانونی : ( با مکث ) خودکشی ……… خودکشی با دندان نیش !
( پرده ها بسته می شوند و موزیک آغاز می شود )
( پرده ها باز می شوند و موزیک هم چنان در حال پخش است )