توضیحات : عصر سلطنت ناصرالدین شاه، عصر تاریک و شرم آوری از تاریخ ایران است. عصری است مملو از ظلم و ستم و جنایت و دوره ای است آکنده از جهل و بی خبری. توده های وسیع مردم بیسواد بودند و نادان و شاه و درباریان از این بیسوادی و جهل حداکثر استفاده را می بردند. میرغضبهای شاه آماده بودند تا هر زمان که او فرمان دهد جان انسانهایی را بگیرند و اجساد آنها را «برای عبرت دیگران» در جلوی یکی از دروازه های شهر بیاویزند.
ناصرالدین شاه در میان درباریان متملق و چاپلوس و فاسد محصور بود. کار چاپلوسی برای این پادشاه بدانجا رسیده بود که شمس الشعرا در روزهای عید در قصیده ای که برای شاه می خواند ادعا می کرد:
«اینکه خورشید و سیارات که دور زمین در گردش هستند و بین آنها تصادمی روی نمی دهد و هر یک مدار خود را طی می نماید، از قدرت ناصرالدین شاه است. خورشید بی اجازه شاه سر از خاور برنمی آورد، ظلمت شب به خواست این شاه است که رعایا آرمیده به دعاگویی ذات همایونی مشغول باشند. گندم برای نان فقرا به امر شاه می روید. هرکس نانی میخورد و آبی می نوشد و در نفس کشیدن آزادی مطلق دارد، مکلف است تمام امور دنیوی و اخروی را کنار گذاشته در بقای عمر و طول سلطنت این سلطان عادل به دعاگویی اشتغال ورزد.»
ناصرالدین شاه پادشاهی بود هوسباز که به آزادی و حقوق انسانی و قانون و قانونگذاری مطلقاً اعتقاد نداشت و آنچنانکه در داستانهای واقعی این مجموعه خواهید خواند، گربه ای به نام ببری خان را همچون زنجیر عدالت نوشیروان وسیله ای برای دادخواهی مردم ساخته بود…
توضیحات : کتاب تاریخ بی دروغ نوشته میرزا علی اصغر خان قاجار ملقب به ظهیرالدوله یکی از رجال مشهور دوره قاجار است. این کتاب از لحاظ اهمیت کتاب های تاریخی این دوره، در درجه اول قرار دارد و به علت ذکر حوادث تاریخی دوره ی ناصری و مظفری و بررسی تحلیلی روند حوادث، بسیار مهم و ارزشمند بوده و حقایق تاریخی فراوانی در آن نهفته است . علیخان ظهیرالدوله از رجال دوره عهد ناصری و مظفری داماد ناصرالدین شاه قاجار و وزیر تشریفات دربار بود.
توضیحات : خاطرات تاج السلطنه، دختر ناصرالدین شاه و توران السلطنه که در ۱۳۰۱ ه. ق ( ١٨٨۴ م) زاده شد، از سودمندترین و مهم ترین زندگى نامه هاى بازمانده از روزگار قاجاریان است. خاطرات وى، سرگذشت او را از آغاز زندگى تا هنگام جدایى اش از شوهر خود در برمى گیرد. او این خاطرات را به درخواست معلم و پسرعمویش، بهگمان در ١٩٢۴ نوشت و در آنها، از رویدادهاى بیرون و درون کاخ پدرش گزارش داد.
ویژگى هاى نثرى این کتاب را چنین مىتوان برشمرد: تصویرسازى و توصیف منظره ها؛ کنجکاوى درباره حالات و خصال و ویژگى هاى شخصیت ها؛ بافتمان دستورى ناساگار برخى از جمله هاى آن با نثر رایج در آن روزگار. به هر روى، تأثیرپذیرى نویسنده از داستان ها (رمان ها) و قصه هاى فرنگى به زبان اصلى یا با ترجمه فارسى، در نثر وى آشکارا رخ مى نماید؛ چنانکه خاطرات او را نه گزارشى به سبک نویسندگان روزنامه ها، که داستان تاریخى بلندى درباره روزگار زندگى وى باید خواند. این کتاب به چند دلیل مهم است: نویسنده خاطرات که خود دختر شاه دوران و از زنان دربار و پردگیان حرم سلطنت و دارنده جایگاهى بلند در آن جا بود و درونمایه تاریخى آن. نویسنده به دلیل آسودگى از گزندهاى سیاسى و اجتماعى، در سنجش با دیگران از آزادى بیشترى در سخن گفتن درباره روىدادها برخوردار بوده است. این اثر همچنین، نمونه اى گویا از برخورد مظاهر مدنیت و فرهنگ شرق و غرب در آن دوره و گزارنده حالات و تأثیرات و پىآمدهاى آن در طبقات زبرین جامعه و رسانهاى درباره آداب و آیین هاى خاتون هاى حرم به شمار مىرود. آرا و عقاید نویسنده در این کتاب، گستره فراوان اطلاعات او را نشان مى دهد. وى از مشروطیت، حقوق زنان، آزادى، مساوات و قانون در این اثر دفاع کرده است.