توضیحات : شخصی به نام میرزا محمد معصوم به دستور میرزای عمده الحجابی، که از بستگان امیری مخاطب به عمده الحجاب بوده، این رساله را در سال ۱۰۸۸ هجری تالیف و شخصی به نام محمدحسین بهجت شاید در همان سال این را کتابت و استنساخ نموده است. این رساله در اصل مجموعه تواریخ است که از طرف شعرای تاریخ گو در ضمن وقایع گوناگون سروده شده است، از این رو میتوانیم این رساله را “تواریخ وقایع عهد صفوی” بنامیم. مولف وقایع و تواریخ را مختصرا بیان و اشعار تاریخگویان را نقل نموده و به قدر امکان از سرایندگان آن تواریخ اسم برده است.
توضیحات : در تاریخ هر کشور بسیار کسان می توان یافت که اگر زمام قدرت را در دست نمی گرفتند، سرنوشت آن ملت چه بسا دگرگونی بسیار یافت و امروز آن نبودند اکه اکنون هستند.
اژدهای ما، شاه صفی، نیز از جمله کسانی است که اگر سالها بر سراسر ایران فرمان نرانده بود، موجبات انقراض و اضمحلال حکومت صفویان به آن سرعت و به آن فضاحت فراهم نمی آمد و شاید چهره تاریخ ما به نوعی دیگر ترسیم می شد. اژدهای ما در شباب جوانی و تجربه نیاموختگی بر اریکه قدرت تیکه زد و چون کشورمداری و مردم داری نمی دانست. برای حفظ مقام و منصبی که شایسته آن نبود، به خشونت و زور دست یازید و پیر و جوان، دوست و دشمن، خویشاوند و بیگانه، همه را از دم تیغ خونریز گذرانید؛ تا آنجا که نه در دودمان صفوی فردی شایسته باقی ماند که آینده ای بهتر نوید دهد و نه در میان بزرگان و نیک خواهان کاردان بایسته ای برجای ماند تا روشنابخش بیراهه ای که در پیش بود، باشد.
روزی که اژدها به خواب ابد فرورفت، کودک ده ساله ای بر مردمی حکومت یافت که هنوز عظمت گذشته خویش را از یاد نبرده بودند و شایسته بسا بیش از آن نیز بودند. مردمی که باید همواره بر تارک جهانیان چون گوهری تابان بدرخشند و از پرتو خود همجواران را روشنی بخشند.
توضیحات : کتاب حاضر که اینک در دسترس خوانندگان محترم قرار می گیرد، مشتمل است بر تاریخ اوضاع سیاسی و اجتماعی و صنعتی و ادبی پنج قرن اخیر ایران یعنی از زمان تاسیس سلسله سلاجقه تا آغاز دوره صفویه. در این پنج قرن کشور ایران دچار یک رشته انقلابات داخلی و تهاجمات شده که هر چند نتیجه ظاهری آن هرج و مرج و کشت و کشتار فراوان بود، ولی موجب تحولات اجتماعی عمیق نیز گردیده است. ظهور سلاجقه در تاریخ ایران به منزله یکی از نهضت های عظیم سیاسی به شمار می رود. در زمان همین سلسله است که وحدت ملی و حاکمیت اداری در کشور برقرار گردید؛ زیرا بنا به شرحی که در پایان فصل سلاجقه ثبت شده است برای مدت مدیدی به حکومت ملوک الطوایفی و طغیان و عطیان گردنکشان که در گوشه و کنار مملکت هر روز علم استقلال برافراشته و یا داعیه سلطنت و امارت داشتند، پایان داده شد. در چنین دوران تاریخی است که شهریاران سلجوقی نیز توانستند برخلاف فرمانروایان آل بویه و سلاطین غزنوی، حوزه متصرفات خود را از شر مداخلات نابجای خلفای بغداد هم رهایی دهند…
توضیحات : کتاب حاضر که حوادث دوران بین زندگانى شیخ صفى الدین اردبیلى تا پایان حکمرانى شاه صفى را در بر مىگیرد، در واقع بخش سوم از کتابى است در تاریخ عمومى موسوم به «تاریخ سلطانى» اثر سید حسن بن مرتضى حسینى استرآبادى که در روزگار شاه سلطان حسین صفوى ( ١١٠۶ - ١١٣۵ ) مىزیسته و در سال ١١١۵ هجرى قمرى این کتاب را بنام او تصنیف کرده است. در بیان موضوع کتاب و انگیزۀ تألیف آن نویسنده در دیباچه چنین آورده است: «سبب تألیف این کتاب صریح شریف و خطاب فصیح منیف که قوىئیل سال ترکى مصادف هزار و یکصد و پانزده هجرى، سال دهم جلوس میمنت مأنوس نوّاب کامیاب سپهر رکاب نقاوۀ مصطفوى، تازهنهال بوستان مرتضوى، خلاصۀ سلاطین صفوى. . .
بعضى از دوستان تکلیف نمودند که به انضمام تشخیص احوال ملایکه و شیاطین و حکومت بنى الجان و کیفیت آفرینش عالم تا حضرت خاتم صلى الله علیه و آله و سایر فواید مرقومه به عنوان کتاب در تحت هر باب به بیاض برده شود. لهذا به قلم تحریر درآورده، منظور نظر دوستان گردید و به «تاریخ سلطانى» موسوم شده مشتمل بر سه باب که در صفحۀ روزگار به یادگار باقى مانده و متوقع است که اگر سهوى یا ترکى واقع شده باشد به قلم اصلاح در آورده و این کمینه را به دعا و فاتحه یاد نمایند….
باب سیم-در بیان انساب سلاطین صفیۀ صفویه ادام اللّه اقبالهم الى یوم القیام تا زمان نواب خاقان رضوان مکان شاه صفى نوّر اللّه مرقده و مراقد آبائه العظام.» بنا بر مقدمۀ بالا، باب سوم این اثر که موضوع کتاب حاضر را تشکیل مىدهد شامل شرح حال نیاکان شاه اسماعیل و رویدادهاى دوران وى و شاه طهماسب و اسماعیل دوم و شاه خدابنده و شاه عباس و شاه صفى است.
مؤلف در دیباچۀ اثر خود اشاره مىکند که از این کتابها به قدر مقدور استفاده کرده و مطالب را بر سبیل اجمال و اختصار آورده است. در واقع عرضۀ مطالبى به این تفصیل و گستردگى به نحوى خلاصه و فشرده، همراه با نقل قولها و ذکر مآخذ و منابع یکى از محسنات تاریخ سلطانى است. امتیاز دیگر این کتاب در اینست که مؤلف در بیان مطالب از بکار بردن عبارات پیچیده و متکلف که شیوۀ نگارش اغلب مصنفین و تاریخنویسان عهد صفوى است پرهیز کرده و کتاب خود را با عباراتى ساده و در خور فهم خوانندۀ روزگار خود عرضه کرده است و در عین حال از آوردن اشعار مفصل و عارى از لطف ادبى که متون تاریخى آن زمان مشحون از آنهاست بجز مواردى بسیار اندک خوددارى ورزیده است.