توضیحات : کتاب اندیشههای رضا شاه کبیر نوشته دکتر فتح الله بینا منتشر شده در تهران به تاریخ اول اردیبهشت ۱۳۲۹ خورشیدی است. خود نویسنده در مقدمه توضیح مفصل و جامعی از محتوای کتاب آورده نگاه کلی کتاب معطوف است به تغییر حکومت از نظام مشروطه قاجار به پهلوی و اوضاع شرایط داخلی ایران و نیز ایران در عرصه جهانی و مقایسه آن با شرایط دول اروپایی از جمله فرانسه و همچنین تاثیر جنگ جهانی دوم بر ایران و نقش ایران در این بین. نگاه میهن پرستانه و شاه دوستی نویسنده در سراسر کتاب موج میزند این احساسات در نثر کتاب هم تاثیر گذاشته و در بسیاری موارد آن را به صورت بیانه های مهیج ادبی درآورده…
توضیحات : در سالروز آغاز احداث راهآهن سراسری (۲۳ مهر)، سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، کتابچه «راهآهن در ایران» که بنگاه راهآهن دولتی ایران چاپ کرده و در آرشیو ملی ایران نگهداری میشود را منتشر کرده است. قانون اجازه ساخت خطوط آهن اصلی، قانون استخدام خارجیها و اختصاص اعتبار برای ساخت راهآهن و…از جمله اسنادی است که آرشیو ملی ایران منتشر کرده است.
ساعت ۸ صبح روز یکشنبه ۲۳ مهرماه ۱۳۰۶ بر حسب دعوتی که از طرف وزارت فواید عامه به عمل آمده بود، در بیرون دروازه گمرک با حضور وزراء، رجال، نمایندگان مجلس، سفرا، امرای ارتش، مدیران جراید و… در محوطه حسینآباد تهران، رضاشاه پهلوی کلنگ نقرهای را بر زمین زد و ساخت ایستگاه مرکزی راهآهن آغاز شد. زیرساختهای شبکه راهآهن از ۲۳ مهر آغاز شد و تکمیل آن ۱۱ سال به طول انجامید. منابع مالی ساخت راهآهن بر اساس مصوبه مجلس و از مالیات بر قند و چای تامین شد. پیش از شروع ساخت راهآهن، دولت وقت قانون انحصار قند و شکر و چای را وضع و در نهم خرداد ۱۳۰۴ به تصویب مجلس شورای ملی رساند. به موجب این قانون مقرر شد از هر ۳ کیلو قند و شکر، ۲ ریال و از هر ۳ کیلو چای، ۶ ریال مالیات اخذ و درآمد حاصله از آن صرف هزینه ساختمان راهآهن سراسری شود.
راهآهن سراسری در ۲۷ مرداد ۱۳۱۷ به پایان رسید و دو خط شمال و جنوب در ایستگاه سمیه به یکدیگر متصل و در چهارم شهریور ۱۳۱۷ این خط با تشریفات خاصی رسماً افتتاح و بهرهبرداری آن شروع شد و اینچنین بود که آرزوی دیرین ایرانیان برآورده شد.
توضیحات : اکنون که آییین بزرگداشت صدمین سال زادروز رضاشاه کبیر در پیش است، به منظور یک بررسی اجمالی تاریخ معاصر ایران دست خوانندگان این کتاب را می گیریم و همراه آنان به گذشته برمی گردیم و قسمتی از رویدادهای پنجاه سال تاریخ ایران را (از سال تولد تا تاجگذاری رضاشاه) با دیدی گذرا از نظر می گذرانیم. در این بررسی کوتاه به فضای تاریک سیاسی و محیط نابسامان اقتصادی و اجتماعی ایران پیش از کودتا راه می بریم و با آشنایی با آن فضای تاریک و محیط نابسامان به راز کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ و نیز به ارزش این قیام نجات دهنده آگاه می شویم.
توضیحات : دکتر فتح الله بینا تحصیلات خود را در رشته پزشکی دنبال کرده اما به گفته خود در مقدمه همین کتاب «نگارنده پس از دانش پزشکی دوستدار تاریخ و ادبیاتم؛ هنگام فراغت را به گلچینی گلزار بی پایان ادب و فراگرفتن پندهای بی پایان تاریخ می گذرانم… نگارنده تاریخ را به دیده پزشکی و روانشناسی نگریسته، به فلسفه آن و پی بردن به عللی که منجر به حوادث مهم تاریخی گشته اند و نتایجی که از بررسی آن حاصل می شود بیش از شرح وقایع علاقمندم…»
با همین دیدگاه است که در کتاب حاضر به تحلیل شخصیت رضا شاه و اقدامات او می پردازد؛ مقایسه ای نیز میان تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران و فرانسه انجام می دهد و داستان به تخت نشستن و افول اقبال دو نظامی- سیاستمدار مقتدر (ناپلئون بناپارت و رضا پهلوی) را با دیدگاه و سبک خاص خود روایت می کند.
توضیحات : کتاب رضا شاه اثر صادق زیبا کلام است؛ صادق زیباکلام در این کتاب گفته سالها پیش روایت او از رضاشاه با روایتهای جمهوری اسلامی یکسان بوده و وی را فردی ساخته و پرداخته بریتانیا و عامل اجرای سیاستهای این کشور در ایران میدانسته است: «وقتی تاریخ مصرفش تمام شد، فرزندش، محمدرضا پهلوی را به جای وی آوردند. همانند بسیاری از ایرانیان، اینها مجموعه آگاهیهای من از رضاشاه بود.» نویسنده در کتاب تازه خود گفته است در زمان حضورش در بریتانیا بین سالهای ۱۳۶۳ تا ۱۳۷۰ خورشیدی که دوره دکترای خود را با موضوع «انقلاب اسلامی ایران» میگذراند، با دسترسی به منابع و کتابهای معتبر درباره رضاشاه، دیدگاهش درباره او همچون «یک حبه قند در استکان چایی گرم» به سرعت شروع به اضمحلال کرد.
توضیحات : رضاشاه در طول زندگی خود و حتی پس از آن به دلایل مختلف به نامهائی چند خوانده شده است. در جوانی به نام ناحیهای که از آن برخاسته بود «رضا سوادکوهی» نامیده میشد. با ورود به نظامیگری به «رضاخان» و سپس، با ذکر درجه نظامیاش، به «رضاخان میرپنج» شناخته شد. بعد از کودتای ۱۲۹۹ و به دستگرفتن وزارت جنگ و فرماندهی کل قوا، او را «سردار سپه» میخواندند. پس از رسیدن به سلطنت و انتخاب نام خانوادگی پهلوی به «رضاشاه پهلوی» شناخته شد. در سال ۱۳۲۸ با تصویب مجلس شورای ملی به او لقب «کبیر» داده شد و از آن پس هوادارانش او را «رضاشاه کبیر» میخوانند.