توضیحات : بخشی از مقدمه: انسانِ امروز از موعظه شنیدن گذر کرده؛ زبانِ موعظهگران را با کمال میل در طبقهی سفیهان گذاشته. اما او قدمی به پیش برداشته؟ انسانِ امروز غوطهور در افکارِ فلاسفهی پُست مدرن از وظیفهشناسی دور گشته، قدرتِ چگونه اندیشیدن را از دست داده، اعمال زشتش را زیبا دیده و از خویشتن با ناتوانی خدا ساخته! و من می دانم این از کجا به ما رسید … (به سخن من گوش فرا دهید. خاصه مرا با دیگران اشتباه نگیرید … آیا سخنِ مرا دریافتهاند؟)
توضیحات : سالها قبل در سرزمینی در شرق دور در نیمه شبی خلوت در خانواده ای ثروتمند کودکی چشم به جهان گشود. این کودک در همان گریه اول خود با ترسی عجیب چشم به جهان گشود که هیچکس غیر از مادرش این موضوع را نفهمید. اما بعدها مشخص شد که کودک کور به دنیا آمده بود. سالها گذشت و این پسر بزرگ شد تا اینکه یک روز … این کتاب در سال ۱۳۶۲ ترجمه و چاپ شده بود.
توضیحات : بعد از راضی شدن خبرچین یا همون جنی که با راوی سر و سرّی داشت، اولین حکایت مربوط به کرامت شد. جنگلبان بود و بعد مسافت تا ُپست جنگلبانی باعث می شد تا جیره و مواجب شو دو ماه یک بار بگیره؛ از این رو آفتاب نزده راهی شد. به ُپست رسید. پست بان پس از مقدمه چینی، توبیخ نامه ای که از مرکز ارسال شده بود را به وی داد. کرامت از مفاد نامه ی سراسر از دروغ و افترا مطلع گشت. غر زد و سرگردان و واله پس از دیدن الیاس و قرض گرفتن و تسویه با بقال و خراز، دست از پا درازتر به کلبه اش برگشت. بچه هایش انتظار داشتند تا پدر را با دستان پر ببینند. از پس اون همه افکار غلط تموم تنش دم بدم گُر می گرفت؛ نمی دونست دردشو به کی بگه که درمونش کنه. فردای آنروز قصد کرد بره شهر واسه گرفتن حقش، این شد که به برادر زنش پیغام داد تا در غیابش از سر و همسرش مراقبت کنه. چند روز بعد بجای محمد عبدل اومد و از بلایای مشابهی که سر پدرش (برادر زن کرامت) اومده بود، تعریف کرد.
توضیحات : اِما نام رمانی از جین آستن است که درباره عشقی سو تعبیر شده، نوشته شده است. این رمان ابتدا در دسامبر ۱۸۱۵ میلادی (برابر با آذر یا دی ۱۱۹۴ شمسی خورشیدی) منتشر شد. مانند سایر رمانهایش، آستن در این داستان هم به دغدغهها و مسائل زندگی زنان در دوره جورجی انگلستان میپردازد. قبل از نوشتن داستان آستن نوشت «میخواهم قهرمان زنی بیاورم که هیچ کس غیر از خودم خیلی دوستش نخواهد داشت». در اولین خط داستان، شخصیت اسمی رمان را اینگونه معرفی میکند: «اما وودهاوس، شیک، باهوش و ثروتمند». البته اما به نوعی لوس است، خودش را در روابط خیلی دست بالا میگیرد، از خطرات مداخله در امور دیگران غافل است و رفتار دیگران را نیز سو تعبیر میکند.
توضیحات : آن هنگام که عصای تارتاروس انتخاب میکند، از میان بازماندههای دو قوم باستانی، آخرین پیشگویی اولین پیشگو به حقیقت میپیوندد. سرنوشت تغییر میکند و دروازههای آینده به روی محارم بسته میشوند. حقیقتی تلخ شکل میگیرد، و حقیقت تازه میشود. در آن دم که خود را در دنیایی ناشناخته میبیند، دنیایی پر از شگفتی و خیال که در آن هر کاری ممکن است، به واسطه قدرتی ناخواسته، قدرتی را میدزدد. در آن دم، تقدیر همگان عوض میشود؛ سیاهی از اعماق بیدار و …
توضیحات : افسانه خودش را در قبال خواهر و برادرش مسئول می دانست. آنها با از دست دادن پدر و مادرشان روزهای سختی را می گذراندند در این میان افسانه که خواهر بزرگ بود وظیفه خودش می دانست که ازخواهر و برادرش مواظبت کند انگار او مثل مادرش تکین زندگی پر رمز و رازی را پیش رو داشت. حوادثی که در جریان زندگی این خانواده رخ داد بقدری مشکوک و پیچیده است که برای همیشه سر به مهر باقی خواهد ماند. مرگ تکین ابهامات زیادی داشت. اظهارات همسرش در این باره بقدری عجیب بودکه هیچکس حرفهایش را باور نکرد.خودش نیز پس از این حادثه تعادل روانی اش را از دست داد و در تیمارستان بستری شد. او از رابطه بین همسرش و فردی که قیافه اش مرئی نبوده! و هیچکس نمی توانسته ببیندش! حرف میزد.
توضیحات : “اما” بازاریاب جوانی است که بعد از خرابکاری به ماموریتی که برای انجام آن فرستاده شده در بازگشت با خوش شانسی در قسمت فرست کلاس هواپیما می نشیند و وقتی که احساس میکند هواپیما در حال سقوط است از شدت اضطراب بی اختیار شروع به گفتن تمام رازهای زندگیش به مسافر صندلی کناری می کند ،ولی هواپیما سقوط نمی کند .و بدشانسی اما زمانی شروع می شود که هفته بعد متوجه می شود مسافر صندلی بغل دستیش در هواپیما که تمام رازهای اما را می داند کسی نیست جز …
توضیحات : کتاب پرندگان مرده مجموعه داستان های کوتاه گابریل گارسیا مارکز می باشد.در این مجموعه ۱۸ داستان کوتاه گنجانده شده است. داستانها اغلب به سبک رئالیسم جادویی نوشته شدهاند و ریشه اغلب آنها را میتوان در رمان صد سال تنهایی این نویسنده بزرگ یافت.