توضیحات : الیور یک پسر بچه است که توی نوانخانه بزرگ شده . اون قدر بهش ظلم می شه که از اون شهر فرار می کنه و راهی لندن می شه و اونجا به دست یک یهودی می افته که تیمی از بچه های دزد و ولگرد را اداره می کنه و الیور را نیز تحت حمایت خود قرار می دهد . اولیور کودکی خوش ذات و مهربان است که قادر به دزدی نیست و سرنوشت نیز اتفاقات زیادی را سر راه او قرار داده است …
توضیحات : «مک دونالد» سال ها دبیر بخش ادبی روزنامه «بوستون گلوب» بوده است و بسیاری از منتقدان ادبی آمریکا او را یکی از استادان مسلم ژانر ادبیات طنز جنایی در آمریکا می دانند. وی به نوشتن مجموعه رمان های دنباله دار جنایی علاقه داشت. مجموعه داستان های «فلچ» از معروف ترین مجموعه رمان های جنایی کشور آمریکا است و وی به همین خاطر نیز جوایز زیادی از نصیب خود کرده است. وی نوشتن این مجموعه را از سال ۱۹۷۴ شروع کرد. مجموعه رمان های «فلچ» ده ها میلیون نسخه در سراسر جهان فروش کرده است و جایزه ادبی «ادگار» را برای نویسنده اش به ارمغان آورده است. وی همچنین در سال ۱۹۹۲ بهترین نویسنده خارجی در جایزه ادبی مسکو شناخته شد.
توضیحات : میخائیل شولوخوف به سال ۱۹۰۵ در روستای کروجلنین در نزدیکی وشنسکایا در حومه جنوبی رود دن متولد شد. پدرش روستایی سادهای از نژاد روس و مادرش از اهالی اوکراین بود. در سال ۱۹۱۸ به سبب در گرفتن جنگ داخلی در ناحیه دن ناچار درسش را ناتمام گذارد و به ارتش سرخ پیوست تا در نبردهایی در برابر آخرین بازماندگان از هواخواهان ارتش سفید شرکت جوید. تاثیر این تجربه در آثار وی بطرز محسوسی آشکار است. وی نویسندهای واقعباور بود و در داستانهایش به مردم و انقلاب اکتبر پرداختهاست. رمان حماسی «دن آرام» از مهمترین آثار وی به شمار میرود که در چهار جلد از سال ۱۹۲۸ تا ۱۹۴۰ به نویسندگی آن مشغول بود. از معروفترین داستانهای کوتاه او داستان خال است که در دهه چهل شمسی در کتاب هفته ترجمه و چاپ شد. از دیگر آثار وی «آنها برای سرزمین پدریشان جنگیدند» و «زمین نوآباد» میباشد. شولوخف در سال ۱۹۴۱ برنده جایزه استالین و در سال ۱۹۶۰ برنده جایزه لنین در شوروی شد و در سال ۱۹۶۵ جایزه نوبل ادبیات به وی اهدا شد.
توضیحات : پوارو پرسید: جناب دکتر مورلی تشریف دارند؟ هرکول پوارو در تمام این مدت خدا خدا میکرد که مثلا دکتر مورلی بنا به دلایلی آن روز به مطب نیامده باشد یا تصمیم گرفته باشد آن روز مریض دیگری نپذیرد یا مثلا سرما خورده و حال و حوصله دندان کشیدن نداشته باشد. متاسفانه دعاهای پورارو مستجاب نشد. پسرک خود را عقب کشید و پوارو را به داخل دعوت کرد و در را بست. پوارو فهمید که سرنوشت آن روز سر سازگاری با او ندارد.
توضیحات : داستان از آنجا شروع میشود که آنتونی کید به عنوان کارمند یک تور سیاحتی در آفریقا مشغول کار است و توسط دوست خود جیمی ماک گراث تشویق به ماجراجویی و کنار گذاشتن شغل فعلیاش میشود. کنت استیل پیچ که زمانی در راس امور هرزوسلاواکی بوده، در یک شب مورد حمله افراد ناشناس قرار میگیرد و جیمی به کمک او میآید و به پاس این کمک، کنت استیل پیچ قبل از مرگش خاطراتش را به او واگذار میکند تا به ناشری بفروشد و مبلغ هزار لیره پول را برای خود بگیرد…
توضیحات : این رمان، در زمان انتشارش، از دو منظر قابل توجه بود؛ نخست اینکه کریستی، بعد از مدتها، به سوی روایت اول شخص، باز میگردد و داستان ماجراجوییهای هرکول پوآرو را بدین گونه روایت میکند. دلیل دوم این است که پوآرو در این اثر، هیچگاه به صحنه جرم نمیآید و با شاهدان ماجرا برخوردی ندارد. وی معتقد است این معما، به گونهای است که تنها باید با تفکر بدان پاسخ داد. داستان این کتاب از جایی آغاز میشود که یکی از شخصیتهای اصلی داستان، به نام شیلا، با جسدی روبهرو میشود و از ترس به خیابان فرار میکند. در همانجا است که با مرد جوان غریبهای مواجه میشود و او نقشی کلیدی در تحقیقات بعدی، پیرامون این قتل ایفا میکند. در بخشی از این داستان میخوانیم: «شیلا لبخند کمجانی زد و رفت نزدیک کاناپه. یکباره ایستاد و عقب رفت. مردی کف اتاق افتاده بود. چشمانش نیمهباز و بیفروغ بود. لکه قرمزی روی کت خاکستریاش دیده میشد. شیلا ناخواسته خم شد. دست گذاشت روی گونههای مرد. یخ بود. دستهایش هم همینطور. دست کشید روی لکه کتش و بعد دستش را با وحشت عقب کشید. در همین موقع صدای در حیاط را شنید… در باز شد و زنی مسن و قد بلند آمد تو… شیلا صدای خفهای از خود بیرون داد. چیزی شبیه به خرخر. زن آمد نزدیکتر و با صدای بلند گفت: کسی اینجاست؟ زن آمد کنارش و صدای شیلا برید. بعد جیغ زد: ـ نه، نه. مواظب باش. لگدش کردی… بیا این طرف… مرده.» در این داستان، بیش از بیست شخصیت حضور دارند. با اقتباس از این داستان فیلمی سینمایی نیز ساخته شده که کارگردان اثر، تغییراتی جزیی در متن داستان ایجاد کرده بود.
توضیحات : داستان ماشین نویس ها و ببر که توسط پرویز صیاد ترجمه شده و توسط انتشارات مرکز نمایش پدید در ۱۳۴۶ چاپ و منتشر شده است. در همان سال توسط خود صیاد کارگردانی شد و در سالن انجمن ایران و آمریکا ( محل فعلی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ) به روی صحنه رفت.
توضیحات : قرنطینه رمانی است با فراز و نشیبهای زیاد ، در قرنطینه ای چهل روزه شخصیتهای متعددی که هر کدام نشانگر طبقه ای از جامعه هستند با چالشهای خود درگیر هستند و برای گرفتن حاجات خود به قرنطینه امده اند جای دور افتاده در فلسطین در اطراف جریکو (یهودیه) و هر کدام با در راه رسیدن به حاجت خود با فراز و نشیبهای زیادی روبه رو می شوند .
توضیحات : مجموعه ۸ جلدی آنی شرلی سرگذشت دختری یتیم اما سرزنده و شاد است که با پشتکار به تحصیل ادامه میدهد. آنی شرلی دخترکی کک مکی است که موهای سرخی دارد و در یتیم خانه بزرگ شده است. او باهوش است، قوه تخیل بی حد و مرزی دارد و با امید و پشتکار و مهربانی های ساده اش ، سعی می کند زندگی جدیدی را آغاز کند. هرچند برای ورود به این دنیای تازه باید سختی های بسیاری را پشت سر بگذارد، ولی آینده در نظرش آنقدر زیبا و امید بخش است که برای رسیدن به آن ، با هر مشکلی کنار میآید و با هر شرایطی سازگار می شود.
توضیحات : کتاب شرح چند سال از زندگی بالارد در زمان کودکی و نوجوانی است که در زمان جنگ جهانی دوم در اردوگاه های ژاپنی ها در چین گذشته است . جیم فرزند یکی از خانوده های ثروتمند انگلیسی بوده که در چین در ناز و نعمت زندگی می کرده است …. در زمان جنگ جهانی دوم در مراحل به اوج رسیدن جنگ روزی جیم به همراه پدر و مادرش در شهر است که ناگهان به آنها حمله شده و از هم دور می افتند به این ترتیب او در ۱۱ سالگی به تنهایی در دوران سخت جنگ در اردوگاه های جنگی زندگی می کند …..
توضیحات : رمان عاشقانه ویکتوریا با آن که ماجرایش در عصر جدید روی می دهد،تاثیری از شعر شوالیه گری می بخشد. رمان ویکتوریا/کنوت همسون شخصیت های اصلی اثر،دو تن (ویکتوریا و یوهانس) هستند.یوهانس،شاعر و در حقیقت یکی از نسخه بدل های شخص هامسون است.خنیاگری است که بانوی خود ویکتوریا،دختر صاحب قصر را می ستاید.تضاد اجتماعی که بین پسر آسیابان قصر و دختر ارباب وجود دارد از اجزا سنت رمانتیک به شمار می رود.ولی هامسون به موضوع کاملا رفعت می بخشد و از سودا،تصویری فراموش نشدنی می سازد.
توضیحات : گدازادهای به نام تام کانتی و شاهزادهای به نام ادوارد در یک روز به دنیا میآیند؛ اما تام کودکی عادی نیست و شب و روز خواب پادشاهان را میبیند. روزی ادوارد، او را به قصر میبرد و وقتی با هم آشنامی شوند لباسهایشان را عوض میکنند. بعد شگفتزده میشوند، چون قیافههایشان کاملاً شبیه به هم است. شاهزاده به خانهی فقیرانهی تام میرود و تام در قصر میماند آیا پدر تام، میتواند ادوارد را به گدایی و دزدی وادار کند؟ آیا اینک که پادشاه مرده است، کسی باور خواهد کرد ادوارد پادشاه واقعی است؟