توضیحات : کتاب روانشناسی تعبیر خواب و بیماریهای روانی یکی از آثار معروف زیگموند فروید می باشد که در آن به معرفی و شرح نظریه خود درباره تعبیر خواب و ذهن ناهوشیار فرد میپردازد. او سعی دارد به رمزگشایی خواب پرداخته و با توجه به نظریههای گذشتگان و پژوهشهای خود پرده از راز خوابهای ما بردارد. رویا و خواب از نظر فروید خاستگاه تحقق آرزوها و امیال سرکوب شده انسان است. اگر به زیگموند فروید یا تعبیر خواب علاقهمند هستید، کتاب «تعبیر خواب» فروید را باید حتماً در کتابخانه خود داشته باشید. این کتاب که یکی از کتابهای اولیه فروید است، به توصیف نظریهها و ایدههایی پرداخته است که زمینه را برای ارائه نظریه روانکاوی مساعد نمود.
توضیحات : این رساله نخستین اثر فروید محسوب میشد که از زبان آلمانی به فارسی ترجمه شد. ضمناً تحریم (هراس از) زنا با محارم نخستین رساله از چهار رسالهی کتاب توتم و تابو میباشد. طبق نظر فروید، بیشتر رفتار های انسان تحت تأثیر عوامل ایجاد شده در ناخودآگاه او شکل می گیرد. باورها، تجارب و بیشتر از همه ضمیر ناخودآگاه انسان، مخصوصاً نوع جنسی و عصبی آن، منبع بعضی بیماری های روانی و اختلالات آن می باشد و با آگاه شدن فرد و توانایی تشخیص آن باور ها و درک تجارب، امکان معالجه شدن این گونه اختلالات روانی، توسط روانکاوی ممکن می شود. به دلیل سوء تعبیر و حتی تحریف بعضی از نظریات و عقاید فروید، بعضی افراد، آشنایی صحیحی از این شخص و نظریات وی ندارند. از نظر فروید بسیاری از آسیب های روانی و اختلالات، ریشه در دوران کودکی افراد دارد و مسائلی که در بزرگ سالی با آن ها برخورد می کند، چندان تأثیری بر روی آن ندارد..
توضیحات : این کتاب حاصل کوششی است که آقای نصرالله باب الحوائجی برای بازنمایی فرویدیسم مبذول داشته اند. آگر هر گونه کار فکری را صرف نظر از لزوم و نتایج اجتماعی آن – باارزش بدانیم، باید این کتاب را متکی بر منابع فراوان است، گرامی بداریم و نویسنده پرشور آن را بستاییم. ولی اگر در نقد اثری علمی به مصالح اجتماعی نیز ناظر باشیم، داوری ما به سود این کتاب نخواهد بود و این هم نباید بر نویسنده یا خواننده حقیقت جو گران آید. چنانکه سالها پیش از نوشته ام، فرویدیسم در فرهنگ اروپا و آمریکا و قاره های دیگر، تاثیر وسیعی به جا گذاشته است. نه تنها روانپزشکی و روانشناسی، بلکه علوم اجتماعی و فلسفه نیز از آن متاثر شده اند. از آن ادبیات و هنرها و آموزش و پرورش و زندگی عملی جامعه ها نیز از نفوذ آن مصون نمانده اند. چنانکه بسیاری از مصطلحات فرویدیسم و مشتقات کلمه فروید مانند صفت فرویدی به معنی “عشقی” یا “جنسی” و فعل “فرویدی ساختن” و اسم “فرویدیانا” به معنی دنیای فرویدی یا “دنیای عشقی” در زبانهای گوناگون راه یافته اند…
توضیحات : اگر دنبال کتابی هستید که مفاهیم ابتدایی روانکاوی به قلم خود فروید بیان شده باشد، کتاب «مفهوم ساده روانکاوی» که ترجمه «The Question of Lay Analysis» هست را مطالعه کنید. فروید با انتشار این کتاب قصد دارد ثابت کند که روانکاوان غیر پزشک نیز در صورتی که واجد صلاحیت لازم باشند و دوره های آموزشی را گذرانده باشند می توانند به روانکاوی بپردازند. این در حالی بود که در اتریش جز پزشکان افراد دیگر اجازه روانکاوی و درمان بیماران را نداشتند.
بیماری عصبی نتیجه زد و خورد بین «خود» و نهاد است اما در حقیقت کشمکش اصلی بین دنیای خارج و نهاد است و این وظیفه اصلی «خود» است که میان آن دو میانجی شود. اصلی که باعث بروز بیماری میشود آن است که «خود» برای از بین بردن این اختلاف شیوه سرکوبی نارسا و نامناسب غرایز را بکار می برد که در این زمان نخود» رشد کافی نداشته است. روانکاوی می خواهد «خود» را تقویت کند پس می بایستی به جستجوی سرکوبی ها رفت و از آنجایی که این سرکوبی ها متعلق به نخستین سالهای زندگی هستند، کار روانکاوی با همان دوره است.
توضیحات : درباره این که چرا انسان متمدن دست به خشونت می زند نظریه های مختلفی وجود دارند. “زیگموند فروید”پایه گذار روانکاوی که هسته مرکزی انگیزش در انسان را غریزه جنسی (لیبیدو) می دانست، سرکوبی این غریزه را ریشه خشونت می دانست . برای مثال فروید در تحلیل روانکاوانه ای از کتاب “قاضی پل شربر” ، خصومت او نسبت به دیگران و دشمن انگاری و تئوری توطئه اش را ناشی از این می دانست که قاضی شربر دارای تمایل سرکوب شده همجنس گرایی بوده است و سرکوب این غریزه باعث شده که وی کسانی را که نسبت به آنها تمایل جنسی دارد را با استفاده از مکانیزم های دفاعی “وارونه سازی” و “فرافکنی” دشمن بیانگارد و بنای خصومت با آنها را داشته باشد.
“آلفرد آدلر” پزشک وینی دیگر، برخلاف فروید خشونت را ناشی از “عقده حقارت” می دانست. از نظر آدلر هر کس بیشتر تحقیر شده باشد تمایل بیشتری برای خشونت دارد. خشونت رفتاری جبرانی است برای این که فرد به خودش و دنیا ثابت کند در موضع قدرت است و موضع ضعف خود را ترک گفته است. “مانس اشپربر” روانکاو آدلری در کتاب “روانشناسی استبداد و خودکامگی” با این شیوه تحلیل خشونت را در نظام های فاشیست ریشه یابی کرده است.
“کارن هورنای” روانکاو آلمانی که از اولین پیروان فروید بود در این زمینه نظر دیگری دارد. او اعتقاد دارد خشونت ریشه در ترس دارد. هر چه کودکی در فضای امن تری رشد کند تمایل او به خشونت کمتر می شود.
بعدها “کارو دو بوآ” و رونالد روهنر” در تحقیقاتی که بر روی فرهنگ های مختلف انجام دادند نظر هورنای را تایید کردند. در هر جامعه ای که کودکان در دوران نوزادی و نوسالی حضور فیزیکی و روانی بیشتری از مادر را تجربه می کنند خشونت کمتر است. حضور بیشتر مادر در نزد کودک در او احساس امنیت ایجاد می کند و آستاه تحریک سیستم “ستیز- گریز” مغز او را بالاتر می برد. چنین کودکی در سراسر عمر دیرتر احساس تهدید و ناامنی می کند و دیرتر از کوره در می رود و دست به خشونت می زند.
توضیحات : این اثر به عنوان بزرگترین دستاورد ادیبانه فروید از آنِ کرانه های بی پروای حدس و گمان است. او در این کتاب که نخستین و مهمترین اثرش در زمینه مردم شناسی است، این فرضیه را بسط می دهد که: گام سرنوشت ساز از تاریخ ابتدایی به تاریخ تمدن را پسرانی بر می دارند که با عصیان علیه پدرِ منفور او را به هلاکت می رسانند. آنگاه نوعی نظام اجتماعی را پدید می آورند که بنیادی ترین عهد و پیمان آن خودداری از هلاکت رقیب و زمینه سازی برای استقرار اخلاق است. به عقیده فروید ارکان اصلی وجه متعالی انسان (دین و اخلاق و حس اجتماعی)، در تکامل نوع انسان و از عقده پدر حاصل شدند: دین و قید و بندهای اخلاقی از فرآیند مهار عقده اودیپ و حس اجتماعی از لزوم برطرف کردن رقابتی که در آن زمان در نسل جوان به قوت خود باقی مانده بود. این کتاب در برگیرنده ۴ مقاله است که نخست جدا از هم منتشر شدند. عناوین آنها عبارتند از:
ترس از زنای با محارم
تابو و دوگانگی عواطف
اعتقاد به تأثیر ارواح، جادو و قدرت مطلق ذهنیات
بازگشت دوره کودکی توتمیسم
توضیحات : کتاب حاضر از جمله کتاب های است که سروصداهای زیادی در زمان انتشار در جهان به پا کرد. این کتاب شامل سه زیر مجموعه : رساله اول: درباره مسائل کلی جنسی و بیماری ها و اختلالات مرتبط با این غریزه طبیعی می باشد. رساله دوم : درباره میل جنسی در دوران کودکی تا زمان بلوغ را شامل می شود. رساله سوم : در مورد میل جنسی در دوران بلوغ می باشد.
توضیحات : از روانکاوی آموختهایم که ماهیت فرایند سرکوب در پایان دادن و محو کردن ایده یا فکری، که امری غریزی را نشان میدهد نهفته نیست، بلکه ماهیت این فرایند جلوگیری از آگاهانه شدن آن ایده است. وقتی چنین امری رخ میدهد، میگوییم که آن ایده در وضعیتِ «ناخودآگاه» است، و قادر هستیم دلیل و بیّنه کارآمدی فراهم آوریم تا نشان دهیم حتی وقتی این فکر ناخودآگاه است، حتی وقتی شامل ایدهای است که در نهایت به آگاهی وارد خواهد شد، میتواند تأثیراتی ایجاد کند. هر چیزی که سرکوب میشود حتماً در ضمیر ناخودآگاه باقی میماند، لیکن باید دقیقاً از همین اول خاطرنشان کرد که امور سرکوبشده همه ضمیر ناخودآگاه را تشکیل نمیدهند. ضمیر ناخودآگاه حیطهای گستردهتر دارد و امور سرکوبشده بخشی از ناخودآگاهاند.