توضیحات : داستان درباره ی دختری فوق العاده جذاب به اسم فیبی سامرویل هست که پدرش صاحب یک تیم فوتبال بوده “فوتبال اونا فرق داره . فوتبالی که ما میدونیم برای اونا میشه soccerولی منظور از فوتبال در اینجا فوتبال آمریکایی هست که کمی خشن هست و توپی بیضی شکل داره .” که بعد از مرگش ، وصیت میکنه که تنها درصورتی فیبی وارث اون تیم میشه که بتونه اون سال تیم رو برنده ی لیگ کنه ! وگرنه تیم به پسر عموش میرسه . مشکل اینجا است که فیبی هیچی از فوتبال نمیدونه و به دلایلی از پدرش دور بوده و با هم اختلاف داشتن . تا اینکه با سرمربی تیم به اسم دن کالبو آشنا میشه . که اولش زیاد از هم خوششون نمیاد . هردوشون هم سرسخت و کله شقن ، و با اینکه با هم دعوا میکنن ولی با این حال جذب هم میشن . چیزی که دن درباره ی فیبی فکر میکنه اینه که اون دختریه که فقط قیافه داره ، ولی هیچ کس واقعاً نمیدونه که فیبی پشت این چهره ی جذابش واقعاً چه کسیه …