توضیحات : قصه حسین کرد شبستری در دوره صفویه جریان دارد. «حسین کرد» یکی از چوپانزادگان و پهلوانان ایران است، که در آغاز مهتر و شاگرد پهلوان مسیح تکمهبند تبریزی از پهلوانان دربار شاهعباس صفوی بود. حسین کرد پس از اختلاف با همسر مسیح، تبریز را ترک میکند و در اصفهان به جمع پهلوانان شاه عباس میپیوندد. زمانی که حسین کرد مالیات هفتساله ایران را از پادشاه هند گرفت و به دربار شاه آورد، شاه عباس به او خلعت فراوان داد و از آن پس، حسین کرد از نزدیکان شاه شد. جایگاه او در میان پهلوانان شاه عباس همچون جایگاه رستم در جمع پهلوانان شاهنامه است. پهلوانان داستان به سرپرستی سید میرباقر آجرپز در خدمت شاه عباس به سر میبرند و با دشمنان شاه که بیشتر ترکان عثمانی و ازبک هستند مبارزه میکنند. قصه حسین کرد سالهای بسیار یکی از قصههای مورد پسند مردم ایران بوده در قهوهخانهها و گذرگاهها نقل میشدهاست. در این قصه میتوان گنجینهای ارزشمند از ویژگیهای زبانی فرهنگی و اجتماعی مردم ایران در زمان روایت داستان را یافت.
توضیحات : کتاب حاضر که حوادث دوران بین زندگانى شیخ صفى الدین اردبیلى تا پایان حکمرانى شاه صفى را در بر مىگیرد، در واقع بخش سوم از کتابى است در تاریخ عمومى موسوم به «تاریخ سلطانى» اثر سید حسن بن مرتضى حسینى استرآبادى که در روزگار شاه سلطان حسین صفوى ( ١١٠۶ - ١١٣۵ ) مىزیسته و در سال ١١١۵ هجرى قمرى این کتاب را بنام او تصنیف کرده است. در بیان موضوع کتاب و انگیزۀ تألیف آن نویسنده در دیباچه چنین آورده است: «سبب تألیف این کتاب صریح شریف و خطاب فصیح منیف که قوىئیل سال ترکى مصادف هزار و یکصد و پانزده هجرى، سال دهم جلوس میمنت مأنوس نوّاب کامیاب سپهر رکاب نقاوۀ مصطفوى، تازهنهال بوستان مرتضوى، خلاصۀ سلاطین صفوى. . .
بعضى از دوستان تکلیف نمودند که به انضمام تشخیص احوال ملایکه و شیاطین و حکومت بنى الجان و کیفیت آفرینش عالم تا حضرت خاتم صلى الله علیه و آله و سایر فواید مرقومه به عنوان کتاب در تحت هر باب به بیاض برده شود. لهذا به قلم تحریر درآورده، منظور نظر دوستان گردید و به «تاریخ سلطانى» موسوم شده مشتمل بر سه باب که در صفحۀ روزگار به یادگار باقى مانده و متوقع است که اگر سهوى یا ترکى واقع شده باشد به قلم اصلاح در آورده و این کمینه را به دعا و فاتحه یاد نمایند….
باب سیم-در بیان انساب سلاطین صفیۀ صفویه ادام اللّه اقبالهم الى یوم القیام تا زمان نواب خاقان رضوان مکان شاه صفى نوّر اللّه مرقده و مراقد آبائه العظام.» بنا بر مقدمۀ بالا، باب سوم این اثر که موضوع کتاب حاضر را تشکیل مىدهد شامل شرح حال نیاکان شاه اسماعیل و رویدادهاى دوران وى و شاه طهماسب و اسماعیل دوم و شاه خدابنده و شاه عباس و شاه صفى است.
مؤلف در دیباچۀ اثر خود اشاره مىکند که از این کتابها به قدر مقدور استفاده کرده و مطالب را بر سبیل اجمال و اختصار آورده است. در واقع عرضۀ مطالبى به این تفصیل و گستردگى به نحوى خلاصه و فشرده، همراه با نقل قولها و ذکر مآخذ و منابع یکى از محسنات تاریخ سلطانى است. امتیاز دیگر این کتاب در اینست که مؤلف در بیان مطالب از بکار بردن عبارات پیچیده و متکلف که شیوۀ نگارش اغلب مصنفین و تاریخنویسان عهد صفوى است پرهیز کرده و کتاب خود را با عباراتى ساده و در خور فهم خوانندۀ روزگار خود عرضه کرده است و در عین حال از آوردن اشعار مفصل و عارى از لطف ادبى که متون تاریخى آن زمان مشحون از آنهاست بجز مواردى بسیار اندک خوددارى ورزیده است.