توضیحات : اگر از من سوال شود که این کتاب را چگونه نوشتی و این داستان زائیده یک تخیل قوی است ؟ جوابی برای گفتن ندارم و نمی توانم به طور قطع بگویم آری یا خیر ! اگر از من سوال شود که آیا من ھمان شخصیت درون داستان ھستم و این اتفاقات زندگی من است ؟ بایستی در پاسخ بگویم ھم آری و ھم خیر ! اگر از من سوال شود که این حوادث آیا یک رویا بوده یا حقیقت ھم داشته ؟ نمی توانم بدرستی پاسخ این سوال را بگویم و مرز بین رویا و حقیقت را مشخص کنم. اگر از من سوال شود که برای چه این کتاب را نوشتی و منظور تو از این نوشته ھا چیست ؟ من نمی توانم به طور قطع بگویم که منظوری از این نوشته ھا دارم یا خیر! ولی این را می دانم که بعضی شب ھا بی اختیار قلم بر می دارم و بسرعت این مطالب که تراوشات ذھنی و یا قلبی من است را یادداشت می کنم وسایر شبھا نمی توانم اندک مطلبی به ادامه آن اضافه کنم!
توضیحات : اریک فروم در کتاب درخشانش با عنوان «هنر عشق ورزیدن» مینویسد: عشق با دو چیز شناخته میشود: عمق ارتباط متقابل و شادی. و در ادامه تبیین میکند که هر گاه رابطه یا حسی را دیدیم که از این دو خالی است، نام عشق را باید از آن باز پس بگیریم. باز هم بحث بر ارزشگذاری و بی اهمیت شمردن رابطههای متنوع انسانی نیست. طیفی از کششها یک زن و مرد را به هم نزدیک میکند اما تنها یکی از آنها عشق نام دارد. دوستی، محبت، مهرورزی، جاذبههای روحانی، جاذبههای جسمانی و … هزار جور نام دیگر را میتوان برای هر یک از این کششها پیدا کرد اما یکی و تنها یکی عشق نام دارد و اریک فروم به ما میگوید که شاه علامتها چه هستند
توضیحات : این کتاب راههای رسیدن به خوشبختی و دوری از مشکلات را به شکلی ساده به شما نشان میدهد. قرنهاست که انسانها بر سر تعریف خوشبختی دعوا دارند. مدرنیته گرا ها آنرا احساسی در امتداد خوشحالی ( Happiness) تعریف می کنند، مذهب گرا ها آنرا عاقبت به خیری، عرفان گرا ها آنرا نزدیکی و انس با خدا، برخی آنرا عشق، برخی پولداری، برخی آنرا خوش گذرانی و برخی سلامتی و برخی همین زندگی روزمره را خوشبختی می شمرند ( که این دسته غالبا کلی گو هستند ) برخی نیز تعریفات مخصوص به خود را دارند و برخی اصلا آنرا تعریف نمی کنند. تعریف مدرنیته گرا ها، جامع تر است، زیرا که در بر گیرنده سایر تعاریف نیز می شود. گرچه صورت مسئله از تعریف خوشبختی به تعریف خوشحالی تغییر پیدا می کند، اما می توان گفت برای هر کس خوشحالی هر چه باشد، خوشبختی احساس پایداریست که در امتداد آن شکل می گیرد. جدای از مسئله تعریف خوشبختی، آنچه مهم است این است که ما الان احساس خوشبختی می کنیم یا خیر!؟ مهم اینست که ما (مردم دنیا) چند درصدمان در طول زندگی دنیا آن احساسی که به آن خوشبختی می گوییم بدست می آوریم. اصلا آنرا بدست می آوریم یا نه!