توضیحات : مترلینک در سال ۱۸۶۲ در شهر گنت در قسمت فلاندر کشور بلژیک متولد شد. زبان آلمانی و فرانسه را در خانواده فراگرفت و در مدرسه زبان لاتین آموخت. وی تحصیلات مقدماتی را در مدرسه سن بارب به پایان برد و جهت فراگیری رشته حقوق، فلسفه و حشره شناسی وارد دانشگاه گردید و مدارج آن را با موفقیت پشت سر نهاد و پس از فارغ التحصیلی به سال ۱۸۸۴ به عضویت کانون وکلای دادگستری شهر کان درآمد و بعد به ریاست این کانون رسید.
اما محیط آنجا نتوانست روح کاوشگر او را آرام سازد، لذا به سال ۱۸۸۷ به فرانسه رفت. ولی چند ماه پس از ورودش به فرانسه به علت مرگ پدر مجبور به ترک آنجا شد و دوباره به شهر کان مراجعت نمود. مرگ پدر اثر عجیبی در وی گذاشت و عاملی گشت که غور او را در فلسفه هستی و حیات زیاد کرد و از آن پس شروع به نوشتن نمایشنامه کرد که اولین اثرش با موفقیت همراه نبود. وی مجدداً به سال ۱۸۹۶ به پاریس رفت و در آنجا تحت تاثیر آثار بزرگان مکتب سمبولیسم قرار گرفت. وی به سال ۱۹۰۰ با زنی به نام ژرژت لبلان (Georgette Leblance) آشنا شد که حکایت مادی و معنوی این زن در وی اثر فراوان داشت. او دو بار جایزه ادبیات نمایشی فرهنگستان زبان و ادبیات فرانسه را به خود اختصاص داد و به سال ۱۹۱۱ جایزه ادبی نوبل را دریافت نمود. اما به خاطر دلبستگی ملی، عضویت در فرهنگستان فرانسه را که به وی پیشنهاد شده بود نپذیرفت. مترلینک دراوج محبوبیت و شهرت به سال ۱۹۲۰ به آمریکا رفت و تا پایان جنگ جهانی دوم و اشغال بلژیک توسط هیتلر به سال ۱۹۴۰ در آمریکا ماند….
به طور خلاصه حقیقت آن است که حافظه ى ما – یعنى عاملى که طى زندگى مان افراد بشر را از یکدیگر جدا مى سازد – احتمالا مى تواند چند هفته یا چند سال پس از مرگمان نیز به فعالیت خودش ادامه دهد و بنابر این مى توان فهمید که چرا ارواح ادعائى عموما فرار و وحشت زده و گریزپا هستند: علت این امر آنست که وجودشان معلول رشد و نمو فوق العاده حافظه – که فطرتا موجودى فرار است – مى باشد و به همین دلیل هم ارواح مزبور قادر نیستند درباره ى منشا و مبدا خود توضیحى بدهند.
علت اینکه به اصطلاح ارواح احضار شده به کمترین حوادث زندگى ابراز علاقه مى کنند،همیشه مانند اشخاص خواب آلود خرف و منگ هستند ، لا ابالی و سربه هوا جلوه مى کنند ،جاهل و ابله به نظر مى رسند و هزاران بدبختى دیگر( از قبیل آنچه که اشاره کردیم )دارند ، همان نیروى شدید و فوق العاده ى ایشان است که از منبع خود جدا شده اند و تا زمان فناى مطلق سرگردان خواهند بود…
توضیحات : عجایبالمخلوقات و غرایبالموجودات، با نامهای دیگر عجایبنامه و جام گیتینمای، کتابی است به زبان فارسی نوشتهٔ محمد بن محمود بن احمد طوسی (همدانی). مؤلف این اثر را میان سالهای ۵۵۱-۵۶۲ ق به نام ابوطالب طغرل فرزند ارسلان فرزند طغرل سلجوقی در ده رکن و قانون نوشت. در رکنهای دهگانهٔ کتاب مطالبی در چندین باب آمدهاست:
۱. عجایب اجرام سماوی، فرشتگان، قطبین، سیارات و کرات، آفتاب، ماه، خواص کواکب، بروج دوازده گانه
۲. عجایب پدیدههایی که میان آسمان و زمین به وقوع میپیوندند و عجایب آتش
۳. عجایب زمین: دریاها، رودها، چشمهها، چاهها، زمین و اقالیم آن، کوهها، سنگها و جواهرات و صخرهها
۴. عجایب کشورها و اقلیمها، مساجد و کلیساها
۵. عجایب درختان، میوهها و علفها،
۶. عجایب صورتها، اشکال منقوره و منقوشه، طلسمها، مجسمهها، قبور پیامبران و پادشاهان، گنجینهٔ شاهان
۷. عجایب شرف انسان و آفرینش وی: عقل، روح، ارواح حیاتی، طبقات مردم، اقوام، عقاید، قبیلهها و اقشار نجبا، نبوت، کیمیا، طب (خواص و طرز کار بدن، تغذیه و علم موالید، جبر و اختیار، علم نفس، تعبیر رؤیا، بعثت و قیامت
۸. عجایب (موجودات ماوراءالطبیعی)، اجنّه، اشباح، عفریتها، غولها، نسناس و…،
۹. عجایب پرندگان (مرغان)
۱۰. عجایب جانوران: انواع آنها، جانوران وحشی، دریایی، مارها و زهرها
قصد مؤلف از تألیف این اثر به نقل از مقدمه، این بوده که میخواستهاست دیگران را از عجایب و غرایب دنیا آگاه سازد بی آنکه تن به سفر بدهند. طرح ساختی این اثر به تقلید از طبقهبندی کتاب طبیعیات ارسطو شکل گرفتهاست، اما محتوای آن علمی نیست و مؤلف به غیر از گفتارهایی از پیامبر و پارهای حکایات تاریخی، به توصیف جهانی خیالی پرداخته و میان قصهها و اساطیر گم شدهاست. کتاب پر از حکایات گوناگون است و به همین سبب منبعی مهم برای مطالعه ادبیات عامیانه در ایران به شمار میآید. منابع کتاب عجایبالمخلوقات دو دستهاند. یکی آثاری که پیش از آن در رشتههای گوناگون به رشتهٔ تحریر درآمدهاند و دیگر مطالبی که به استناد گفتههای جهانگردانِ آن روزگار، نظیر ابن فضلان، آورده شدهاند. خود مؤلف نیز اشاره کردهاست که «ما این کتاب را جمع کردیم آنچه دیدیم در کتاب مسطور و آنچه شنیدیم از جوالان و سیاحان»