توضیحات : کتاب جمهور اثر سترگ فلسفی افلاطون است که از مشهورترین و تأثیرگذارترین متون کلاسیک فلسفه سیاسی در غرب به شمار میآید. کتاب شامل ۱۰ نمایشنامه به صورت گفتگو میان سقراط و افراد دیگر است و در آن به مسایلی از قبیل عدالت، نوع حکومت و حقیقت پرداخته شدهاست.
کتاب اول: مباحثه در خانهای واقع در نزدیکی دروازه پیرائوس شهر آتن صورت میگیرد. صاحبخانه پیرمردی ثروتمند و آریستوکرات به نام کفالوس است. در میان جمع علاوه بر سقراط، پولمارخوس پسر کفالوس، گلاوکن و آدیمانتوس برادران افلاطون، و تراسیماخوس سوفسطایی نیز حضور دارند.
کتاب دوم: کتاب دوم با سخنان گلاوکن آغاز میشود. او نظر عوامالناس راجع به عدل و ظلم را نقل میکند، و از طرف آنها وظیفهٔ دفاع از ظلم را عهدهدار میشود.
کتاب سوم: افلاطون در کتاب سوم چگونگی تربیت پاسداران را پی میگیرد. یکی از ابزارهای تربیت در کودکی، داستان است. داستانسرا باید چهرهای نیک از خدا نشان دهد. همچنین است داستانهایی که دربارهٔ آدمیان میگویند.
کتاب چهارم: دو چیز سبب فساد همهٔ حرفهها میگردد یکی توانگری و دیگری تنگدستی.«توانگری سستی و زیاده روی و بیکارگی بار میآورد، و تنگدستی سبب میشود که حاصل کارها بی ارزش گردد و مردمان فرومایه و ناراضی شوند.»
کتاب پنجم: افلاطون در کتاب پنجم جمهوری نظر خودش را در بارهٔ زنان و کودکان بیان میکند. و از آنجایی که خود میداند نظر غریبی دارد، میگوید:«کسی باور نخواهد کرد که آنچه میگوییم اولاً قابل اجرا است، و در ثانی، به فرض قابل اجرا بودن، بهتر از روشی است که امروز متداول است.» افلاطون در قابل اجرا بودن نظریهٔ خود تردید دارد، نه در سودمندی آن.
کتاب ششم: فیلسوفان همواره عاشق شناختن آن هستی یگانهٔ ابدی هستند که دستخوش کون و فساد نیست. چون طالب دانایی هستند لذت روحی را بزرگترین لذتها میدانند و به لذت جسمانی بیاعتنایند. فیلسوف معتدل و خویشتندار است و از فرومایگی و دلبستن به چیزهای کوچک، به کلی بری است.
کتاب هفتم: در کتاب هفتم، افلاطون مثال معروف تمثیل غار را بیان میکند.
کتاب هشتم: افلاطون پس از اینکه میگوید کشور عادل کشوری است که در آن طبقات گوناگون نقشهای شایستهٔ خود را انجام میدهند، و نیز فرد عادل کسی است که در او انگیزههای متفاوت در هماهنگی هستند، در کتاب هشتم به سراغ نمونههایی از بیعدالتی در کشور و افراد میرود.
کتاب نهم: روحیهٔ مناسب با حکومت استبدادی در کسی پیدا میشود که «به سبب استعداد فطری یا روش زندگی، یا به هر دو علت، به میخوارگی گراید یا دچار شهوتی تسکین ناپذیر شود، یا به دیوانگی مبتلا گردد.»
کتاب دهم: از هر چیز سه نوع وجود دارد؛ مثلاً در مورد تختخواب، یک نوع تخت خوابیست که خدا میسازد و بنا بر ضرورت بیش از یکی هم نمیسازد. نوع دوم تختی است که نجار و درودگر میسازد و روگرفتی سایهوار از تختخواب خداست، و نوع سوم یعنی تخت هنرمند نقاش، روگرفتی به تصویر کشیده شده از روگرفت نجار است؛ یعنی نقاش از تخت درودگر تقلید میکند. پس تقلیدِ تقلید است.
توضیحات : ﻛﺘﺎب ، ﺣﺎﺿﺮ ﺣﺎﺻﻞ ﺑـﻴﺶ از ﻫـﺸﺖ ﻣـﺎه ﻣﻄﺎﻟﻌـﺎت ﻏـﺮب ﺷﻨﺎﺳـﻲ و ﻣــﺮدم ﻛﺎﻧﺎدا ﺷﻨﺎﺳــﻲ در ﻛــﺸﻮر ﺳــﺖ .دوره ، در ﻃــﻮل اﻳــﻦ ﭼﻬــﺎر ﻣــﺎه ﺑــﺎ ﺧﺎﻧﻮاده ای ﻛﺎﻧﺎداﻳﻲ زﻧﺪﮔﻲ ﻛﺮدم ﺗﺎ ﺑﺎ ﻧﻔﻮذ در ﻋﻤﻖ ﺟﺎﻣﻌـﻪ ﻛﺎﻧـﺎدا ، ﺑـﻪ درﻛﻲ ﺻﺤﻴﺤﻲ از وﺿﻌﻴﺖ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻏﺮﺑﻲ ﺑﺮﺳﻢ . آﻧﭽﻪ ﻣﺘﻮ ﺟﻪ ﺷﺪم، ﺗﻮﻫﻢ و ﺧﻴﺎﻻت ﻧﺎدرﺳﺘﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺮدم ﻣﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﺑـﻪ زﻧـﺪﮔﻲ در ﻏـﺮب دارﻧـﺪ و ﻣﺘﺄ ﺳﻔﺎﻧﻪ ﺑﺴﻴﺎری از اﻳﺮاﻧﻴﺎن ﻣﻘﻴﻢ ﻛﺸﻮرﻫﺎی ﻏﺮﺑﻲ، ﻫﻴﭻ ﮔﺎه در ﻣﻮرد اﻳﻦ واﻗﻌﻴﺖ ﻫﺎ ﺻﺤﺒﺖ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﻨﺪ وﻟﻲ ﻣﻲ داﻧﻨﺪ ﺑـﺴﻴﺎری از اﻳﺮاﻧﻴـﺎن در ﻛـﺸﻮر ﺧﻮدﻣﺎن زﻧﺪﮔﻲ ﺑﻬﺘﺮ ی ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ آن ﻫﺎ دارﻧـﺪ . اﺑﺘـﺪای ﻛﺘـﺎب ﺑﻴـﺸﺘﺮ در ، ﻣﻮرد ﻣﺸﺎﻫﺪاﺗﻢ در ﺷﻬﺮ ﻣﻮﻧﺘﺮال ﻛﺎﻧﺎدا ﻣـﻲ ﺑﺎﺷـﺪ و ﭘـﺲ از آن، در ﻣـﻮرد ﺟﻮاﻣﻊ ﻏﺮﺑﻲ اﺳﺖ . ﮔﺮﭼﻪ ﻛﺸﻮر ﻛﺎﻧﺎدا ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻧﻤﻮﻧﻪ، ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗـﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ، وﻟﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺪاﻧﻴﻢ ﻛﻪ ارزش ﻫﺎ و ﺟﻮاﻣﻊ ﻏﺮﺑﻲ ﺑﺴﻴﺎر ﺑﻪ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺷﺒﺎﻫﺖ دارﻧﺪ و از ﻃﺮﻓﻲ اﻳﻨﺠﺎﻧﺐ ﺑﺎ اﻓﺮاد ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﻲ ا ز ﻣﻠﻴﺖ ﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠـﻒ ﻛﺸﻮرﻫﺎی ﻏﺮﺑﻲ، ﻣﺼﺎﺣﺒﺖ و ﻣﺠﺎﻟﺴﺖ داﺷﺘﻪ ام ﻛﻪ اﻳﻦ ﺗﺠﺮﺑﻴﺎت در اﻳـﻦ ﻧﻮﺷﺘﺎر ﻣﺆﺛﺮ ﺑﻮده اﺳﺖ . داﻧﺴﺘﻦ واﻗﻌﻴﺖ ﻫﺎی ﺟﻬﺎن ﻏﺮب، ﺑﻪ ﻧﻔـﻊ زﻧـﺪﮔﻲ ﺷﺨـﺼﻲ و ﺟﺎﻣﻌـﻪ اﺳﺖ؛ ﺑﻪ اﻳﻦ ﺻﻮرت ﻛﻪ اﻧﺴﺎن ﻗﺪرﺷﻨﺎس وﺿﻌﻴﺖ زﻧـﺪﮔﻲ ﺧـﻮد ﺧﻮاﻫـﺪ ﺑﻮد و ﺑﺎ اﻋﺘﻤﺎد ﺑﻪ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﻫﺎی ﺧـﺪادادی، در ﺟﻬـﺖ ﭘﻴـﺸﺮﻓﺖ و آﺑـﺎداﻧﻲ ﻛﺸﻮر ﺣﺮﻛﺖ ﺧﻮاﻫﺪ ﻛﺮد .