توضیحات : در نوشتن کتاب حاضر فرض بر این بوده است که شما هیچ تخصصی در زمینه الکترونیک ندارید و به همین جهت کتاب به طیف وسیعی از علاقهمندان الکترونیک توصیه میشود. برخی از مطالب ذکر شده در جلد اول کتاب عبارتند از: فهمیدن الکتریسیته، ساختن آزمایشگاه، حفظ ایمنی، خواندن نمودارهای شماتیک، ساخت پروژهها، رازهای لحیم کاری موفق، اندازه گرفتن با مالتی متر و غیره.
توضیحات : در این کتاب به صورت کامل به مطالبی مهم و کاربردی نظیر شخصیت شناسی، تقویت حافظه، زبان بدن، بیوگرافی و نکات برجسته دانشمندان و مشاهیر، فلسفه، روانشناسی، جامعه شناسی و غیره پرداخته شده است و میتوان دو درصدیها را بهترین کتاب موجود برای افراد درونگرا و نیز همه کسانی که در پی یادگیری بیشتر و بهتر هستند به شمار آورد. مطالعه این کتاب برای هر انسان در جست و جوی موفقیت و آرامش امری کاملاً ضروری است. در فرهنگ شرقی، کارما یکی از مفاهیم اساسی هندوئیسم، بودائیسم، سیکیسم و جینیسم است. مفهومی که به طور کلی به اهمیت اعمال بشر اشاره دارد و میگوید کردارهای هر انسان، بر کیفیت این زندگی و زندگیهای بعدی او اثر میگذارد. رفتارهای خوب کارمای خوب میسازند و رفتارهای بد کارمای بد اما در فرهنگ عامه غربی، کارما چنین مفهوم روحانی عمیقی ندارد. در باور عامه، کارما یک قانون پاداش و جزا است. یک نیروی ماورائی که به کارهای خوب پاداش میدهد و در ازای کارهای بد ما را تنبیه میکند. این برداشت از کارما توضیحی برای گرفتاریهایی است که همه ما گاهی با آنها مواجه میشویم.
توضیحات : اگر شما حافظهتان را به طور کامل از دست میدادید باید مثل یک نوزاد از ابتدا شروع به یادگرفتن میکردید. (اگر درک حس فردی که حافظهاش را از دست داده برایتان جالب است میتوانید رمان «بیهوشی» نوشته «گردنکرمن» را مطالعه کنید). در چنان حالتی شما نمیدانستید چطور لباس بپوشید، ریشهایتان را بزنید (اگر آقا هستید) یا آرایش کنید (اگر خانم هستید)، یا چهطور اتومبیل خود را برانید و حتی چگونه از قاشق یا چنگال استفاده کنید و… . همانطور که میبینید همه آنچه که ما به آن عادت کرده ایم در حافظه ما ذخیره شده است و به عبارت بهتر «عادت، حافظه است».
واژه mnemonic به معنای کمک کردن به حافظه است و چیز عجیب و غریبی نیست. جالب است بدانید واژه مذکور از اسم یکی از خدایان یونان Mnemosyne گرفته شده؛ و روشهای یادسپاری از مدتها پیش در تمدن یونان یه کار بسته میشدند. چیز عجیب آن است که روشهای آموزش و بهبود حافظه به جز توسط عده کمی از مردم فرا گرفته و به کار بسته نمیشوند. اغلب آنهایی که راز «کمک کردن به حافظه» را فرا گرفتهاند نه فقط در افزایش توانایی خود در به خاطرسپاری شگفت زده شدهاند بلکه ستایشهایی نیز که از سمت آشنایان و خانواده به طرف آنها سرازیر شده است نیز موجب تعجبشان شده است.
توضیحات : از کودکی به یاد داریم که ما را به ارتباط با محیط و افراد تشویق کردهاند و بسیار شنیدهایم که انسان موجودی اجتماعی است و بدون برقراری ارتباط با افراد پیرامون خویش دچار انزوا و افسردگی خواهد شد. اما آیا به ما گفتند که اول باید با خودمان و درون خودمان ارتباط برقرار کنیم؟ شاید هم گفته باشند ولی به یاد ندارم روش انجام این کار را در کودکی لااقل به من یاد داده باشند! پیش از آنکه دیگران را قضاوت کنیم ابتدا باید خود را قاضی کرده و خویش را محکوم یا رها کنیم؛ در غیر این صورت خودمان را گم میکنیم.
اغلب انسانها از خودشان میترسند، برای همین دوست دارند بیش از آنکه با خودشان ارتباط برقرار کنند، به دیگران رجوع کنند. تنها شدن با خود نه به معنای قفل کردن درها و بستنشان به روی خود، که به معنای خود را شناختن است. ما اگر خودمان را نشناسیم بقیه را هم نخواهیم شناخت و با این خیال که معاشرت سازنده ای با سایرین داریم به گول زدن خود و پوشاندن عیبهایمان ادامه خواهیم داد. کسانی که عیب خود را خودشان پیدا نکنند آن را از بقیه خواهند شنید و از آنها خواهند رنجید؛ در چنین حالتی فرد میتواند به آگاهی برسد و هم صحبتی با کسانی را که مثل خودش از برملا شدن عیبهای خود ناراحت شده و در آشکار کردن عیوب سایرین پیشرو هستند، به پایان برساند و به خودشناسی روی بیاورد یا باز از تنهایی بترسد و به پیمودن مسیر اشتباهی که در آن گام نهاده، ادامه دهد.
واقعاً چرا انسانها از خود هراس دارند؟ حقیقت آن است که آدمی متشکل از رفتارها و افکار خویش است. کسی که از خلوت با خود میترسد از رفتارها و افکار خویش و مخصوصاً از اصلاح آنها هراس دارد.