توضیحات : زرتشت، پیامبر باستانی ایران، حدود سه هزار سال پیش در شرق ایران قدیم در آسیای میانه، جایی نزدیک خوارزم آیینی یکتاپرست آورد که بعدها تا غرب و جنوب ایران زمین گسترش یافت. این کیش بعدها توسط مغان زرتشتی صبغه ای ثنوی یافت که در دوره ی ساسانی رواج پیدا کرد تا اینکه در اواخر روزگار زرتشتی به گرایش زروانی منجر شد. فراز و نشیب های کیش زرتشتی در روزگاران سه گانه ی هخامنشی، اشکانی و ساسانی موضوع بحث بسیاری از دانشمندان و ایران شناسان غربی بوده که دوشن گیمن، دانشمند برجسته ی فرانسوی، در این اثر به بررسی، نقد و تحلیل دیدگاه های آنان پیرامون عقاید زرتشتی پرداخته است. سراسر تاریخ بررسی های غربیان درباره ی آیین باستان، هند و ایرانیان باستان، امشاسپندان یا نامیرایان مقدس زرتشتی، اهورا مزدا خدای بزرگ زرتشتیان در این کتاب به شیوهای علمی مطرح شده است.
توضیحات : استاد رشید شهمردان،موبد زرتشتی در سال ۱۲۸۴ خورشیدی در خانواده ای ایرانی در هندوستان متولد گردید،در هفت سالگی برای فراگیری زبان فارسی به ایران آمد.پس از چند سال به هند برگشت و زیر نظر دین شاه ایران شروع به فعالیت نمود همچنین سال ها از همراهی استاد ابراهیم پور داوود بهره برد.ایشان چند سال پایانی عمر خود را در آمریکا به سر برد و در سال ۱۳۶۲ دار فانی را وداع گفت.تلاش بسیاری در شناخت و شناساندن فرهنگ و تاریخ ایران و دین زرتشتی نمود و نزدیک به ۳۲ جلد کتاب تالیف نمود.
با توجه به آموزشهای زرتشت مبنی بر خردگرایی كاملا واضح است كه دانش نیز در كنار دین همواره نزد زرتشتیان از ارزشی روحانی و والا برخوردار بوده است و از دیرباز نیز همانند علوم دینی، سایر علوم زمان نیز نزد موبدان حفظ، توسعه، كتابت و نگهداری میشده است. در این كتاب این امر به روشنی بیان شده و بانگاهی اجمالی به تعداد فرزانگان زرتشتی كه نام موبد و دستور دارند، به راحتی میتوان به سطح دانش این قشر جامعه پی برد و این دانش و آگاهی، هنگامی با ایمان و غیرت همراه شود، میتواند بزرگترین تضمین جهت بقای یک فرهنگ در بدترین شرایط را ایجاد نماید. این کتاب در واقع تاریخ جامعی است از زرتشتیان و بزرگانی که سبب پویایی جامعه در گذشته و حال شدهاند. در واقع یک دوره کامل تاریخ زرتشتیان را در این کتاب میتوان یافت.
توضیحات : «وندیداد» یکی از بخش های پسین «اوستای نو» است که برخی از پژوهشگران آن را به کلی جدا و متمایز از دیگر بخش ها و نمایند آیین ها و دادگذاری های مغان باختری یا مادی می دانند. از این بخش – به جز فرگرد دوم آن (داستان جم) – تاکنون ترجمه ی پارسی رسایی که، هم از حیث زبان و هم از نظر یادداشت ها و توضیح ها و درک و دریافت دشواری های فراوان متن، امروزی و علمی باشد و بتواند پرسش های خوانندۀ پژوهندۀ کنونی را پاسخ گوید، انتشار نیافته است. در گزارش «اوستای پورداوود» نیز جای «وندیداد» خالی ماند. استاد گزارش این بخش را در سال های اوج کار و کوشش پژوهشی خود به انجام رسانده؛ اما ویرایش و تدوین نهایی آن را موکول به پایان یافتن کار انتشار دیگر بخش های گزارش خود کرده بود. وی در پاسخ این پرسش نگارنده که چرا اقدام به انتشار آن نمی کند، چنین استدلال می کرد که این گزارش چند ده سال پیش صورت پذیرفته و نیازمند بررسی و مقابلۀ دوباره با متن و منابع مربوط بدان و ویرایشی سرتاسری است که، در سال های پیری و ناتوانی، دیگر از وی برنمی آید و انتشار آن را به همان صورتی که هست نیز روا نمی داند و امیدوار است که روزی یکی از همکاران و دوستان جوان وی این کار را به نحو شایسته ای به سرانجام برساند.
دست نویس سالخوردۀ گزارش «وندیداد» تا واپسین روزهای زندگی استاد روی میز کار او بود؛ اما متاسفانه پس از درگذشت وی، دقت کافی در حفظ میراث پژوهشی او به عمل نیامد و آن دست نویس نیز در میان کاغذها و یادداشت های دیگر وی پراکنده شد و در نقل و انتقال های خانوادگی از میان رفت و بدین سان، کار انتشار گزارش پارسی «وندیداد» پورداوود به کلی منتفی شد. نگارندۀ این گفتار که در دو دهه ی اخیر دست اندرکار گزارش سرتاسری همه ی نوشتارهای اوستایی بود، بر این باور است که در یک پژوهش اوستاشناختی جامع، این بخش از نامه ی کهن را – به هر کدام از شاخه های دین زرتشتی که منسوب شمرده شود و نسبت سازگاری یا ناسازگاری مضمون و محتوای آن با دیگر بخش های اوستا به هر اندازه که باشد – نمی توان و نباید نادیده انگاشت.