توضیحات : این مجموعه شرح یکی از وقایعی است که به کشور عزیز ما گذشته و بیان جنایات مردمی است که در ادوار گذشته عامل اصلی بدبختی و عقب افتادگی ملت ایران بوده اند. بدین جهت شایسته است که این واقعه تاریخی در اختیار همگان قرار گیرد تا هموطنان گرامی، با هوش سرشار و موشکافی دقیق خود این این جنایات را بررسی نمایند. باشد که از آن عبرت گیرند و برای خوانندگان عزیز فایده در برداشته باشد. در این مجموعه سرگذشت رادمردان و جانبازان نامور ایران که با نثار خون خود آبرو و حیثیت کشور را خریده اند، از نظر شما می گذرد و حوادث تلخ و شیرین آن را به یاد شما می آورد…
توضیحات : کتاب حاضر درباره سرگذشت و اقدامات نادرشاه افشار است. این کتاب که در سالهای دور به همت کسروی منتشر شده مشتمل بر سه بخش است. در بخش اول متن کوتاه و روان شده کتاب ‘دره نادری’ اثر محمد مهدی بن محمد نصیر استرآبادی’ به چاپ رسیده است. در بخش دوم متن کوتاه و روان شده ‘سفرنامه شیخ محمد علی حزین لاهیجی’ به قلم مرحوم محمدی ملایری فراهم آمده است. گفتنی است حزین لاهیجی همزمان با سقوط اصفهان در اصفهان بوده و همزمان با حمله نادرشاه به دهلی در آن شهر سکنی داشته است. مسافرتهای او همزمان با سقوط صفویان, هجوم افغانها به ایران, عثمانیها به مغرب ایران, روسها به شمال و سربرآوردن نادرشاه صورت گرفته و ارزش تاریخی زیادی دارد. بخش سوم حاوی متن سخنرانی دکتر لارنس لاکهارت با عنوان ‘نادرشاه, ناپلئون شرق’ است که در نوروز سال ۱۳۱۷ در انجمن پادشاهی آسیای مرکزی لندن ایراد شده و در آن از نادر به عنوان نابغهای نظامی که کارهای بزرگ انجام داده نام برده است. کتاب همچنین با مقدمهای به قلم احمد کسروی همراه است که در آن از تواناییهای نظامی و عملکرد هوشمندانه و متناسب با شرایط زمانی نادر تمجید شده و انتقادهایی که بر عملکرد نادرشاه مطرح شده را وارد ندانسته است و آنها را با توجه به شرایط تاریخی آن عصر, اجتناب ناپذیر دانسته است.
توضیحات : شامگاهان بود که آفتاب زمستانی رنگ زردش را نشان می داد. حالا آخرین رمه های اسب و گله های گوسفند از یکانه دروازه حصار ابیورد بدرون رفته، گاواره چرانان با بانگهای پیاپی خود گاوان سرمست را از پل چوبی که بر فراز خندق بود، می گذرانیدند. براتقلی بیک دیده بان حصار، از فراز برجی که در سمت راست دروازه بود، بهر سوی دشت نگریسته و به حیدرقلی که جارانداز یا به گفته اهل محل هو انداز دروازه بود، بالای برج سمت چپ ایستاده بود، آواز داد:
“حیدرقلی دیگر کسی را نمی بینم. بو سرنا را بگذار و دعا کن که روز بی وقت است.”
حیدرقلی که تاکنون کاهی طبل میزد و گاهی سرنا می نواخت، آن دو آلت را کنار گذاشته، دستش را بیخ گوش برده، با آواز بسیار رسایی که در هر سوی دشت پیچید، این سخنان را گاهی ترکی و گاه فارسی با آهنگ قرائی برخواند:
ای قافله امید یک دم بشتاب
ای رهرو درمانده بیا یار اینجاست…
توضیحات : لارنس لاکهارت تاریخ نگار، پژوهش گر و ایرانشناس بریتانیایی است که از سال ۱۹۲۴ به مدت ۳۰ سال بهطور مرتب به ایران رفتوآمد داشت و بیشتر این ایام را در ایران زندگی کردهاست. از آثار او میتوان کتابهای نادر شاه (لندن ۱۹۳۸) و انقراض سلسلهٔ صفویه را نام برد؛ همچنین او جزو نویسندگان مجموعهٔ تاریخ ایران کمبریج بودهاست.
سخن مترجم : من برای تهیه این کتاب رنج فراوان بردهام، مدت چند سال منابع و مدارک ایرانی و خارجی را از نظر گذراندهام و به این نتیجه رسیدهام که الحق و الانصاف از میان کتابهایی که تاکنون درباره نادرشاه انتشار یافته کمتر کتابی مانند نادرشاه لکهارت انگلیسی که مدت چندین سال مؤلف آن با تحمل زحمات طاقتفرسا و کاوش در کلیه منابع معتبر دنیا مدارک متقن تردیدناپذیری برای تهیه آن بدست آورده و در سال ۱۹۳۸ بزبان انگلیسی در انگلستان بحلیه طبع آراسته شده است محل اعتماد و توجه تواند بود. لکهارت برای نگارش این کتاب توانسته است از تنها نسخه خطی تاریخ سلطنت نادر نگارش محمد کاظم که در کتابخانه (وستو کوودنیای) Vosto Kovedeniya لنینگراد مضبوط است عکس برداری نماید و کلیه مدارک موجود در کتابخانههای بزرگ جهان اعم از پرتقال و اسپانیا و هندوستان و فرانسه و آلمان و هلند و عراق و غیره را بدست آورد.
بنابراین کتابی که اینک از نظر خوانندگان عزیز میگذرد و بزعم من برای کلیه طبقات ایرانی قابل استفاده خواهد بود اقتباسی جامع از نادرشاه تألیف لکهارت با تطبیق دقیق آن با منابع مورد اعتماد ایرانی است و بجرئت میتوانم بگویم این نخستین بار است که کتابی باین تفصیل و دقت درباره نادرشاه انتشار مییابد و امیدوارم در این دوران رستاخیز ملی و بیداری وجدان ایرانیان مطالعه این اثر مفید شیفتگان مجد و عظمت ایران را در باز یافتن عوامل افتخار و عزت و سربلندی کشور خویش در دنیا کمک مؤثری نماید.
توضیحات : حاوی نامه های طبيب فرانسوی نادرشاه از شخصيت و ويژگيهای نادرشاه افشار. این کتاب مشتمل بر دو نامه از بازن فرانسوی, پزشک نادرشاه به روژه، درباره شرح حال نادر شاه و اوضاع ایران بعد از اوست. در تاریخ نادرشاه کتاب ها تالیف شده و تحقیق ها به عمل آمده است ولی انصافا نوشته بازن که خود معاصر با نادرشاه و در خدمت آن شهریار بوده چندان ساده و بی پیرایه و بی طرفانه است که تاثیری خاص می بخشد و خواننده را مجذوب میکند. در اهمیت این کتاب همین بس که با وجود کوچکی حجم خود یکی از منابع اصلی مورخین اروپایی از قبیل لکهارت انگلیسی بوده است.
توضیحات : جهانگشای نادری نوشتهٔ میرزا مهدی خان منشی استرآبادی -منشی و مورخ نادر شاه افشار است. محتوای کتاب دربارهٔ تاریخ ایران در اوایل سده ۱۲ خورشیدی/اواسط سده ۱۲ قمری و زندگی نادر شاه و لشکرکشیهای وی به مناطق مختلف است. این کتاب نثری فنی و مصنوع دارد و در آن از واژههای عربی بسیاری استفاده شدهاست. این کتاب مهمترین اثر مربوط به تاریخ ایران در زمان نادر است و چون نویسنده از نزدیکان نادر بودهاست و حوادث را به چشم خود دیدهاست، ارزش بسیار بالایی دارد.
نام این کتاب در متون تاریخی معاصر آن، تاریخ نادری ضبط شده و ظاهراً بعدها به جهانگشای نادری شهرت یافتهاست. البته در خود کتاب جهانگشای نادری نام کتاب، «روزنامچه ظفر» ضبط شدهاست. کتاب، گزارش رویدادهای تاریخی ایران را از ۱۱۲۱ تا ۱۱۶۱ قمری (یک سال پس از مرگ نادر شاه) دربردارد. مؤلف در خاتمه کتاب، به وقایع پس از مرگ نادرشاه اشاره کردهاست. همچنین نویسنده به تقلید از جوینی و بر شیوهٔ وصافالحضره شیرازی از نثری متکلف و سنگین و فنی استفاده کردهاست.
مطالب کتاب مختصر و به دور از اطناب کلام و حشو نگاشته شدهاست و از این جهت و هم از نظر متکلف بودن با نثر ساده -و در عین حال معمولاً پریشان- دورهٔ صفوی که کلام را به درازا میکشاند، تفاوت دارد. این کتاب از این جهت که مصنف آن از نزدیکان نادر بودهاست و بیشتر حوادث را به چشم خود دیدهاست، ارزش بالایی دارد. البته محتوای کتاب تاحدودی متملقانه نوشته شدهاست، به استثنای آخر کتاب که ماجرای قتل نادر و فرزندانش را شرح میدهد و بالطبع از خوشامدگویی به دور بودهاست. برخی معتقدند که تاریخ جهانگشا، اثر مولفی درباری است که نگاه طبقه حاکم از وقایع آن دوران را ارائه میکند.