توضیحات : اگر نخستین قرون زندگی بشر را استثنا کنیم میتوان با یقین بسیار گفت که در گذشته میان سطح رشد اقتصادی و فنی کشورهای مختلف چندان تفاوتی وجود نداشته است. در روزگاران پیش سطح رشد کشورهایی که امروز رشد یافته بشمار می آیند در بعضی موارد و زمینه ها از سطح رشد بیشتر کشورهائی که اکنون رشد نیافته اند پائین تر بود.
اگر بررسی خود را فقط به اروپا و دو قدرت اساسی آسیا یعنی چین و هند محدود کنیم بی تردید باید بگوئیم که میان فرانسه زمان لوئی چهاردهم، انگلستان دوران گیوم دوم، پروس عهد فردریک اول و روسیه عصر پطر کبیر از یک طرف و هندوستان زمان پادشاهی «اورنگ زیب» و چین دوران حکومت «کی یانگ هی» از جانب دیگر از لحاظ بنیانها و نهادهای اجتماعی و مذهبی اختلافات عمیقی وجود داشته است؛ همچنین از لحاظ اقلیمی – یعنی عامل ثابت و مداوم اختلاف – میان این کشورها تفاوتهای بسیار مهمی موجود بوده است. اما اگر وضع آن زمان این ممالک را بطور کلی و در مجموع با یکدیگر بسنجیم، دشوار بتوان حکم کرد که کدامیک از این دو گروه جوامع، از نظر رشد اقتصادی پیشرفته تر بوده و سطح زندگی بالاتری داشته اند. شک نیست که در آن هنگام، اختلاف میان دو کشور هر یک از دو گروه از این نظر بیشتر از اختلاف میان دو گروه بوده است…
توضیحات : سوزان جرج، در کتاب «چگونه نیمی دیگر می میرند» ضمن تأسف بار خواندن وضعیت زنان در جهان سوم می گوید: «این حقیقتی تلخ در دنیای گرسنه جهان سوم است که کودکان، زنان حامله و زنانی که کودک خود را شیر می دهند، ارزش اقتصادی کمتری دارند. چون نمی توانند در مزارع کار کنند، لذا سهم کمتری از غذا به آنها می رسد. در این سرزمین فقرزده، فقط مردان جوان یا میانسال هستند که ارزش اقتصادی دارند. هر چند ممکن است زنها در شرایطی طاقت فرسا کار زیادی داشته باشند، ولی چون کارشان مربوط به خانه داری و تهیه غذا و نگهداری بچه ها است، از نظر بازار اقتصادی ارزش چندانی ندارند. حتی در بعضی از این جوامع زنها مجاز نیستند که همراه با مردان خود غذا بخورند. بلکه مجبورند بعد از آنکه شوهرشان غذا خورد، اگر چیزی ماند آنها هم لقمه ای بخورند، در بعضی از نواحی آمریکای لاتین فقیرترین مردانی که مورد بالاترین ستمهای اقتصادی قرار می گیرند، تلافی آن را بر سر ضعیف تر از خود یعنی زنهایشان در می آورند و این قاعده کلی در مورد بیش از ۵۰۰ میلیون زن محروم این گونه جوامع حکفرماست.»