توضیحات : آنچه می خوانید عبارت از بخش بسیار کوچکی از اثر علمی کلاسیک، یازده جلدی و ناتمام تاریخ تمدن نوشته ویل دورانت و همسرش آریل دورانت است که از سالهای ۱۹۳۰ به بعد به تدریج انتشار یافت و به زودی به زبانهای مختلف ترجمه شده و به اثری درجه اول و مرجع درباره تاریخ تمدن جهان تبدیل گردید. این سلسله کتابهای ویل و همسرش آریل دورانت تاریخ تمدن بشریت را از ابتدای آن (تمدن خاورزمین) تا قرن هجدهم (عصر ناپلئون) بررسی می کند. بخش بسیار کوچکی از این اثر درباره ایران باستان (اساساً مادها و هخامنشیان) و فصل کوچکتر بیستم از جلد هفتم همین سلسله کتابها تحت عنوان «چالش اسلام، ۱۵۶۶ – ۱۶۴۸» است که به فراز و نشیب دو دولت بزرگ مسلمان یعنی امپراتوریهای عثمانی و صفوی می پردازد. همین دو بخش کوچک از کتاب پرحجم دورانت است که در اینجا به شما تقدیم می شود. همچنین بی مناسبت ندیدم که مقدمه جلد نخست «میراث شرقی ما» این مجموعه را به عنوان بخشی از مقدمه همین کتابچه به آن اضافه کنم. شاید برای خوانندگان این کتابچه نظریات کلی ویل دورانت درباره عوامل فراز و فرود تمدنها و انطباق آن در مقیاس کوچکتر ایران باستان و بعدها شرق مسلمان آموزنده باشد…
توضیحات : کتاب تاریخ تمدن نام مجموعه کتابی ۱۱ جلدی است که ویل دورانت به همراه همسرش آریل دورانت دربارهٔ تاریخ زندگی انسان از دوران پیش از تاریخ تا سدهٔ هجدهم نوشتهاند. این مجموعه ناتمام است. دورانت میخواست نگارش آن را تا تاریخ معاصر غرب (تا سال ۱۹۳۳) ادامه دهند اما با مرگ تقریباً همزمان آنها، مجموعۀ تاریخ تمدن (The Story of Civilization) تا جلد ۱۱ که اختصاص به دوران ناپلئون دارد پیش رفت. در ۶ جلد نخست این مجموعه نام ویل دورانت به عنوان نویسنده آمده و آریل دورانت ویراستار است ولی در جلدهای بعدی هر دو نویسنده هستند.
ویل دورانت در این اثر به جای پرداختن به جنبهای خاص از تاریخ، نگاهی تحلیلی به جوانب مختلف تاریخ بشریت دارد. او در پیشگفتار جلد نخست این مجموعه، در این باره چنین بیان داشته است: «…مدت مدیدی است که من به این عقیده رسیدهام که طریقۀ نوشتن تاریخ به شکل قسمتهای مجزا از یکدیگر، که من آن را ترتیب طولی نام میدهم (مانند تاریخ اقتصادی، تاریخ سیاسی، تاریخ مذهبی، تاریخ فلسفه، تاریخ ادبیات، تاریخ علوم، تاریخ موسیقی، و تاریخ هنر) حق وحدت زندگانی بشری را ادا نمیکند، و تاریخ در عین حال که به صورت طولی نوشته میشود باید متفرعاتی هم داشته باشد، و جنبۀ ترکیبی و تحلیلی هر دو باید مراعات شود؛ تاریخ وقتی به صورت کمال مطلوب نزدیک خواهد شد که مورخ، برای هر دورهٔ تاریخی، صورت کاملی از سازمانها و حوادث و طرق زندگی را که از مجموع آنها فرهنگ یک ملت ساخته میشود رسم کند…».