توضیحات : غرض نویسنده از نوشتن این کتاب در حقیقت تهیه وسیلهای بوده است برای مطالعه دانشجویان و کسانیکه میخواهند آگاهی کلی درباره سرگذشت پایتختهای ایران داشته باشند. به همین جهت است که نویسنده تا حد ممکن در اختصار و سادگی کلام کوشیده و از ذکر اقوال بیشماری که مولفان متعدد آوردهاند خودداری کرده است. ترتیب فصول کتاب بر منوال تقدم و تاخر تاریخی شهرهایی که به پایتختی برگزیده شدهاند قرار گرفته است یعنی سخن را از همدان که نخستین پایتخت در تاریخ به شمار میرود آغاز کرده و به تهران پایتخت امروز ایران پایان داده است.
توضیحات : کتیبههای کوروش کاملترین و جامعترین کتابی است که تاکنون در باب کوروش بزرگ نوشته شده است. این کتاب از یکسوی دربردارنده متن تمام کتیبهها و سنگنبشتههای بازمانده از کوروش است. و از سوی دیگر شرح پادشاهی کوروش و همچنین تحقیقی در منش و کردار و اندیشه کوروش هخامنشی میباشد.
کتیبههایی که متن آنها در این کتاب آمده است از قرار زیر هستند:
ترجمه کامل متن منشور حقوقبشر کوروش
ترجمه کامل متن لوح رویدادنامهی نبونائید و کوروش
ترجمه کامل متن کتیبههای پراکندهی پاسارگاد
تفسیر و تشریح سنگنگاره مرد بالدار
اما جدای از این کتیبهها، کتاب به تشریح کامل و جامع زندگی کوروش از دوران طفولیت تا زمان مرگ او -بر پایه قدیمیترین اسناد تاریخی و باستانشناختی- پرداخته است. همچنین چند موضوع بسیار جذاب نظیر «بررسی دین و مذهب کوروش» و «نوع نگرش ادیان گوناگون و اقوام غیرایرانی به کوروش بزرگ» نیز در کتاب کتیبه های کوروش آمده است. این مباحث برای نخستینبار است که با این دقت بررسی شده و رمزگشایی میشوند.
توضیحات : در سرزمین پهناور ایران خاندانهای متعدد به سلطنت رسیدهاند که پادشاهان آن به علل جغرافیایی و سیاسی و نظامی شهرهای مختلفی را در قلمرو خود به عنوان پایتخت و مرکز حکومت انتخاب کردهاند؛ چون در خصوص این پایتختها که با تاریخ و عظمت شاهنشاهی ایران ارتباط مستقیم دارد کتابی مجزا تدوین نشده است، شورای مرکزی جشن شاهنشاهی از لحاظ اهمیت موضوع و معرفی مراکز تمدن و فرهنگ و هنر این مرز و بوم عدهای از نویسندگان صاحبنظر را مامور تالیف کتابی که این منظور را تامین نماید کرد و نویسندگان مزبور کتاب حاضر را که عنوان “پایتختهای شاهنشاهی ایران” دارد با مراجعه به منابع و ماخذ لازم زیر نظر آقای دکتر خانبابا بیانی رئیس کمیسیون مطالعات تاریخی تدوین نمودند.
توضیحات : نزدیک به دویست سال از اثبات مشهد مادر سلیمان به عنوان آرامگاه کوروش و دشت مرغاب به عنوان پاسارگاد قدیم می گذرد و در این مدت نیز درباره صورت و معنی «پاسارگاد» سخنان بسیاری عنوان شده است. نخستین کسی که اظهار نظر کرده است هرودوت می باشد او می گوید که«پاسارگادی» نام مهمترین طایفه و عشیره پارسیان بوده است و هخامنشیان از این طایفه برخواسته اند. نخستین کسی که نام پایتخت کوروش را یاد کرده ، کتزیاس پزشک یونانی داریوش دوم و اردشیر دوم هخامنشی است که در ایران می زیست و لابد به این نام آشنایی کامل داشته است. وی نوشته است که کوروش در « نزدیک پاسارگاد» بر آخرین پادشاه ماد پیروزی یافت. پس از او آریستبولوس، از یاران اسکندر مقدونی، می گوید که این سردار «گنج پاسرگاد» را تاراج کرد.استرابو جغرافیانویس و مورخ سده اول میلادی و همچنین نیکلائوس دمشقی و پلیانوس از پاسارگاد نام برده اند،پلینی می گوید:«رودخانه ای است به نام سیتپ.گانوس که اگر بر آن هفت روز کشتی برانند به شهر پاسارگاد می رسند.پلوتارخوس، کنتوس، کوریتوس و استفانوس بیزانسی که در سده یازده و دوازده میلادی می زیسته از پاسارگاد نام برده اند. چنانچه می بینیم یک دسته از روایات باستانی نام شهر را« پاسارگاد» دانسته و دسته دیگر آن را با «پارس ، پرس» ارتباط داده اند تا جائیکه به عنوان نمونه ویلیام اوزلی که در ۱۸۱۰ تا۱۸۱۲ به همراه نماینده بریتانیا در ایران بود در سفر نامه خود تخت جمشید و پاسارگاد را یکی می داند و می گوید کلمه «پرسه پلیس» را به نادرست یاد کرده اند و آن « پارسه گرد» بوده یعنی « نشیمنگاه پارسیان» .