توضیحات : شامگاهان بود که آفتاب زمستانی رنگ زردش را نشان می داد. حالا آخرین رمه های اسب و گله های گوسفند از یکانه دروازه حصار ابیورد بدرون رفته، گاواره چرانان با بانگهای پیاپی خود گاوان سرمست را از پل چوبی که بر فراز خندق بود، می گذرانیدند. براتقلی بیک دیده بان حصار، از فراز برجی که در سمت راست دروازه بود، بهر سوی دشت نگریسته و به حیدرقلی که جارانداز یا به گفته اهل محل هو انداز دروازه بود، بالای برج سمت چپ ایستاده بود، آواز داد:
“حیدرقلی دیگر کسی را نمی بینم. بو سرنا را بگذار و دعا کن که روز بی وقت است.”
حیدرقلی که تاکنون کاهی طبل میزد و گاهی سرنا می نواخت، آن دو آلت را کنار گذاشته، دستش را بیخ گوش برده، با آواز بسیار رسایی که در هر سوی دشت پیچید، این سخنان را گاهی ترکی و گاه فارسی با آهنگ قرائی برخواند:
ای قافله امید یک دم بشتاب
ای رهرو درمانده بیا یار اینجاست…
توضیحات : لارنس لاکهارت تاریخ نگار، پژوهش گر و ایرانشناس بریتانیایی است که از سال ۱۹۲۴ به مدت ۳۰ سال بهطور مرتب به ایران رفتوآمد داشت و بیشتر این ایام را در ایران زندگی کردهاست. از آثار او میتوان کتابهای نادر شاه (لندن ۱۹۳۸) و انقراض سلسلهٔ صفویه را نام برد؛ همچنین او جزو نویسندگان مجموعهٔ تاریخ ایران کمبریج بودهاست.
سخن مترجم : من برای تهیه این کتاب رنج فراوان بردهام، مدت چند سال منابع و مدارک ایرانی و خارجی را از نظر گذراندهام و به این نتیجه رسیدهام که الحق و الانصاف از میان کتابهایی که تاکنون درباره نادرشاه انتشار یافته کمتر کتابی مانند نادرشاه لکهارت انگلیسی که مدت چندین سال مؤلف آن با تحمل زحمات طاقتفرسا و کاوش در کلیه منابع معتبر دنیا مدارک متقن تردیدناپذیری برای تهیه آن بدست آورده و در سال ۱۹۳۸ بزبان انگلیسی در انگلستان بحلیه طبع آراسته شده است محل اعتماد و توجه تواند بود. لکهارت برای نگارش این کتاب توانسته است از تنها نسخه خطی تاریخ سلطنت نادر نگارش محمد کاظم که در کتابخانه (وستو کوودنیای) Vosto Kovedeniya لنینگراد مضبوط است عکس برداری نماید و کلیه مدارک موجود در کتابخانههای بزرگ جهان اعم از پرتقال و اسپانیا و هندوستان و فرانسه و آلمان و هلند و عراق و غیره را بدست آورد.
بنابراین کتابی که اینک از نظر خوانندگان عزیز میگذرد و بزعم من برای کلیه طبقات ایرانی قابل استفاده خواهد بود اقتباسی جامع از نادرشاه تألیف لکهارت با تطبیق دقیق آن با منابع مورد اعتماد ایرانی است و بجرئت میتوانم بگویم این نخستین بار است که کتابی باین تفصیل و دقت درباره نادرشاه انتشار مییابد و امیدوارم در این دوران رستاخیز ملی و بیداری وجدان ایرانیان مطالعه این اثر مفید شیفتگان مجد و عظمت ایران را در باز یافتن عوامل افتخار و عزت و سربلندی کشور خویش در دنیا کمک مؤثری نماید.
توضیحات : حاوی نامه های طبيب فرانسوی نادرشاه از شخصيت و ويژگيهای نادرشاه افشار. این کتاب مشتمل بر دو نامه از بازن فرانسوی, پزشک نادرشاه به روژه، درباره شرح حال نادر شاه و اوضاع ایران بعد از اوست. در تاریخ نادرشاه کتاب ها تالیف شده و تحقیق ها به عمل آمده است ولی انصافا نوشته بازن که خود معاصر با نادرشاه و در خدمت آن شهریار بوده چندان ساده و بی پیرایه و بی طرفانه است که تاثیری خاص می بخشد و خواننده را مجذوب میکند. در اهمیت این کتاب همین بس که با وجود کوچکی حجم خود یکی از منابع اصلی مورخین اروپایی از قبیل لکهارت انگلیسی بوده است.
توضیحات : جهانگشای نادری نوشتهٔ میرزا مهدی خان منشی استرآبادی -منشی و مورخ نادر شاه افشار است. محتوای کتاب دربارهٔ تاریخ ایران در اوایل سده ۱۲ خورشیدی/اواسط سده ۱۲ قمری و زندگی نادر شاه و لشکرکشیهای وی به مناطق مختلف است. این کتاب نثری فنی و مصنوع دارد و در آن از واژههای عربی بسیاری استفاده شدهاست. این کتاب مهمترین اثر مربوط به تاریخ ایران در زمان نادر است و چون نویسنده از نزدیکان نادر بودهاست و حوادث را به چشم خود دیدهاست، ارزش بسیار بالایی دارد.
نام این کتاب در متون تاریخی معاصر آن، تاریخ نادری ضبط شده و ظاهراً بعدها به جهانگشای نادری شهرت یافتهاست. البته در خود کتاب جهانگشای نادری نام کتاب، «روزنامچه ظفر» ضبط شدهاست. کتاب، گزارش رویدادهای تاریخی ایران را از ۱۱۲۱ تا ۱۱۶۱ قمری (یک سال پس از مرگ نادر شاه) دربردارد. مؤلف در خاتمه کتاب، به وقایع پس از مرگ نادرشاه اشاره کردهاست. همچنین نویسنده به تقلید از جوینی و بر شیوهٔ وصافالحضره شیرازی از نثری متکلف و سنگین و فنی استفاده کردهاست.
مطالب کتاب مختصر و به دور از اطناب کلام و حشو نگاشته شدهاست و از این جهت و هم از نظر متکلف بودن با نثر ساده -و در عین حال معمولاً پریشان- دورهٔ صفوی که کلام را به درازا میکشاند، تفاوت دارد. این کتاب از این جهت که مصنف آن از نزدیکان نادر بودهاست و بیشتر حوادث را به چشم خود دیدهاست، ارزش بالایی دارد. البته محتوای کتاب تاحدودی متملقانه نوشته شدهاست، به استثنای آخر کتاب که ماجرای قتل نادر و فرزندانش را شرح میدهد و بالطبع از خوشامدگویی به دور بودهاست. برخی معتقدند که تاریخ جهانگشا، اثر مولفی درباری است که نگاه طبقه حاکم از وقایع آن دوران را ارائه میکند.
توضیحات : کلات از نظر ترکیب جمعیت وضع استثنایی و جالبی دارد. ترکیب جمعیت در اردوی جهانگیر نادر نیز از این گونه بود. قطعا جمعیت فعلی کلات ورثه همان حشم و خدم نادرند که چنین گوناگون در دره کلات و نواحی اطراف آن گرد آمده اند. جلایرهای کبود گنبد، ایروانیهای سیرزار، دربندیها، اهالی ژرف و حمام قلعه و برده و سررود و خشت اکثر ترکند. خشتیها ظاهرا از گنجه و قره باغ، سررودیها بقولی از کوچ داده شدگان یهود و دربندیهای ساری جوی باشند. اهالی نفطه و گرو اصلا عرب و در حال حاضر به زبان ترکی و ترکی اردلانی صحبت می کنند. ساکنان قله زو و سیرزارها نیز به ترکی اردلانی و ترکی ینگجه حرف می زنند و در مجموع می توان گفت نیمی از جمعیت کلات ترک، ۳۵ درصد کرد و بقیه فارس زبان می باشند.