توضیحات : دوران هلنی، به دورانی اطلاق میشود که پس از حملهی اسکندر به شرق آغاز شده و از فتوحات او تا استقرار سلطه روم تا آسیای صغیر و مصر به طول میانجامد. در کتاب “هلنیسم ” میخوانیم، هلنیسم یا یونانی مآبی فرهنگ مردم آریایی، هندوان ، ایران زمین و آسیای کوچک است که پس از یورش اسکندر مقدونی به آسیای کوچک و جنوب غربی ایران همراه سپاهیان و جانشینان اسکندر به یونان رفته است و تاریخدانان غربی آن را وارونه کردهاند تا خود را وارث تمدنی بزرگ جلوه دهند.
کتاب حاضر کاوشهایی در رابطه به هلنیسم و ریشهی آن به خواننده عرضه میدارد و با استناد به شواهد تاریخی و آثار باستانی نشان میدهد که یونانیان هندسه را از مصریها، نوشتن و حساب کردن را از فینیقیها و نجوم را هم از سریانیها یا آرامیها آموختند. پروفسور “پوپ ” خاورشناس آمریکایی مینویسد ” دنیای غرب از ایران باستان اگاهی مختصری دارد که آن نیز از روی گزارشهای خصمانه و پرغرض یونانیان است. ” تاریخدانان غربی نیز از بی مایه بودن فرهنگ یونان باستان و دروغ بودن افسانهی اسکندر، آن چنان که دروغ پردازان و ستایشگران نوشتهاند، باخبرند اما به روی خود نمیآورند و میگویند: دشوار است که تاریخ نوشته را برهم بزنیم و از نو تاریخ بنویسیم.!
توضیحات : هخامنشیان (۳۳۰ – ۵۵۰ پیش از میلاد) نام دودمانی پادشاهی در ایران پیش از اسلام است. پادشاهان این دودمان از پارسیان بودند و تبار خود را به «هخامنش» میرساندند که سرکرده خاندان پاسارگاد از خاندانهای پارسیان بودهاست. هخامنشیان، در آغاز پادشاهان بومی پارس و سپس انشان بودند ولی با شکستی که کوروش بزرگ بر ایشتوویگو واپسین پادشاه ماد وارد آورد و سپس گرفتن لیدیه و بابل، پادشاهی هخامنشیان تبدیل به شاهنشاهی بزرگی شد. از این رو کوروش بزرگ را بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی میدانند. به پادشاهی رسیدن پارسیها و دودمان هخامنشی یکی از رخدادهای برجسته تاریخ باستان است. اینان دولتی ساختند که دنیای باستان را به استثنای دو سوم یونان زیر فرمان خود در آورد. شاهنشاهی هخامنشی را نخستین امپراتوری تاریخ جهان میدانند. پذیرش و بردباری دینی از ویژگیهای شاهنشاهی هخامنشی به شمار میرفت. خاویر آلوارز عیلام شناس معتقد است که آثار و نقشبرجستههای موجود نشان میدهد که هخامنشیان هنر خود را در بخش معماری و نقشبرجسته از عیلامیها آموختهاند.
توضیحات : کتاب” تاریخ ایران باستان” تالیف دیاکونوف یکی از شرق شناسان برجسته و ممتاز روسی که از نظر خوانندگان گرامی میگذرد، قسمت اول یک اثر مهم و بزرگی است که نویسنده در نظر داشته قسمت دوم آن را تحت عنوان تاریخ ایران در قرون وسطی تدوین کند، این کتاب در سال ۱۹۴۴-۱۹۴۵ به رشته تحریر درآمده اما در زمان حیات نویسنده به زیور طبع آراسته نگردیده است. در سالهای بعد دیاکونوف به کار نگارش تاریخ ایران باستان ادامه داد و نسخه خطی کتاب او مورد استفاده وسیع دانشجویان و دانش پژوهان جوان قرار گرفت در سال ۱۹۵۴ که مقارن با مرگ ناگهانی مولف است، اثر مزبور هنوز برای چاپ آماده نبود. در نتیجه درخواستهای زیادی که کتبا و شفاها راجع به نشر این اثر خطی واصل شد، بدوا از لحاظ آشنایی بتاریخ ایران باستان و گردآوری اطلاعات و معلومات مربوط به آن تصمیم گرفته شد که اثر م.م.دیاکونوف که پس از درگذشت وی در دست بود، طبع و منتشر شود و بهمین جهت تصحیح آن بوسیله ای . م. دیاکونف و آ. گ. پری خانیان صورت گرفت. این کتاب در نوع خود یک اثر ارزنده در شناخت از تاریخ ایران از دوران حکومت مادها و پارسیان تا دوران سقوط سلسله ساسانیان است.
توضیحات : در آغاز قرن ۱۶ میلادی پیشرفت و ترقی محسوس در ادبیات و صنایع اروپا حاصل گردید و بواسطه ی امتیازاتی که از قرنهای پیشین داشت و تحول و تنوعی که در سبکهای معماری، سنگتراشی و سایر هنرهای زیبا و نویسندگی پدید آمد و اهمیت تاثیری که این پیشرفت و تحول در عالم ادبیات و فنون ظریفه یافت آن را ” رنسانس ” یا تجدید حیات ادبیات و صنایع گفته اند.
توضیحات : در چهل و پنج سال پیش از این در پایان سال ۱۲۹۹ فصلی از تاریخ ایران درهم نوردیده شد و فصلی از نو آغاز گردید. بازماندگان آن دوره چون در آن روزها زیسته اند هنوز پی بشکوه و جلال این فصل نوین نبرده اند. دریغا که گواهان حوادث جهان تازنده اند نمی توانند خوب و بدروزگاری را که بریشان گذشته است بسنجند و همیشه تاریخ نویسان باید رنج ببرند و حقیقت را از زیر پرده های خاموشی و فراموشی بیرون بکشند. درباره دوره ای که از ۴ اسفندماه ۱۲۹۹ تا۲۵ شهریورماه ۱۳۲۰ بیست سال و چهل و یک روز برایران گذشت می بایست یادگاری که حقیقت جویان تاریخ بپسندند و آنرا وارسته از هرگونه خوش آیندگویی و غرض ورزی بدانند برای فرزندان ایران که قطعا روز بروز برمجد و عظمت آن بیشتر پی خواهند برد باقی بماند. این وظیفه دشوار را من دراین اوراق برعهده گرفتم و کوشیدم درهرزمینه دوران پیش از آن را با این دوره بسنجم و ایزد داوآفرین گواهست که دست و پایم نلغزید و حق و حقیقت در هر ورق و هر سطر و هر کلمه گواهان من بودند.
توضیحات : این کتاب شامل گزارش هایی از سفیر امریکا سولیوان و کاردار امریکا ناس در آستانه انقلاب ۱۳۵۷ می باشد که جدیدا از سوی سایت ویکی لیکس منتشر شده است
متن فارسی اسناد ویکی لیکس :
نقشه اپوزیسیون برای عزل شاه ( طرحی که میناچی به سفیر انگلیس داد )
آتش سوزی سینما رکس با اجازۀ حکومت بود ( اطلاعاتی که منبع آگاه در اپوزیسیون داد )
شایعاتی درباره شاه : از بیماری سرطان تا ترور در شمال ( طوفانیان درباره ملاقات با شاه چه گفت؟ )
ارتش از دولت برای مقابله با تظاهرات ناراضی است ( گزارش سفیر آمریکا از کشتار ۱۷ شهریور )
پیشنهاد نهضت آزادی برای آیندۀ شاه ( راه حلی که اپوزیسیون به آمریکایی ها داد )
مردم به زودی جذب آیت الله خمینی خواهند شد ( پیش بینی سفیر آمریکا دربارۀ نظام پهلوی )
توضیحات : جنگهای انگلستان و ایران بین انگلستان و ایران در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار رخ داد. این جنگها که از نوامبر ۱۸۵۶ تا آوریل ۱۸۵۷ (نزدیک به پنج ماه) به طول انجامید به جدایی رسمی هرات از ایران منجر شد. سپاهیان ایران هرات را که حاکم آن با حمایت انگلیسیها اعلام استقلال کرده بود محاصره کردند. اما به علت اشغال جزیره خارگ به وسیله نیروی دریایی انگلیس و اولتیماتوم آن کشور به ایران، سپاهیان ایران به محاصره هرات پایان دادند و این امر بهتدریج مقدمات جدایی افغانستان را از ایران فراهم ساخت تا اینکه در سال ۱۲۷۳ هـ. ق از ایران جدا شد. هرات بخشی از ایران بود جیمز اوترام طی اولتیماتومی از ایران خواست که از هرات دست بکشد. انگلستان میخواست که افغانستان مستقل شود تا در دسترس روسها و توسط پادشاه قاجار قرار نگیرد. در این دوره روابط ایران و روسیه بصورت اتحاد بود. و این امر نگرانی بریتانیا را برانگیخت…
توضیحات : این کتاب بخشى از تاریخ ابوجعفر طبری شمرده مىشود که پروفسور نولدکه آن را به آلمانى ترجمه کرده و با تعلیقات مفصل به چاپ رسیده است. در راس حکومت ساسانی شاه قرارداشت که دارای اختیارات کامل بود. نخستین مقام اداری پس از وی وزرگ فرمادار نام داشت که باید کشور را تحت نظارت شاه اداره میکرد. اداره کشور در زمانی که در سفر یا جنگ بود معمولا به نیابت از وی در اختیار وزیر اعظم یا وزرگ فرمادار بود. وی گاهی یه سرداری سپاه نیز گماشته میشد و در جنگها شرکت میکرد. مذاکرات سیاسی نیز از وظایف وزرگ فرمادار بود. از وزرای مشهور ساسانی میتوان ابرسام وزیر اردشیر و مهرنرسه وزیر یزدگرد اول و سورن پهلو وزیر وهرام پنجم را نام برد.
جامعه ایران در دوره ساسانی به صورت طبقاتی اداره می شد.در راس جامعه خاندان شاهی بود و پس از آن روحانیان (آسَروَن)، جنگاوران(ارتیشتاران)، دبیران، و سپس توده مردم. عضویت در یک طبقه موروثی بود اما در قوانین امکان انتقال ارتقای طبقاتی هم وجود داشت که بسیار نادر اتفاق می افتاد. برای ارتقای طبقه شخص باید هنر یا قابلیت ویژه ای از خود بروز می داد تا بتواند به طبقه مناسبش ارتقا پیدا کند. قانون چنین بود که وی باید هنرش را به شاه عرضه کند و پس از تایید موبدان و هیربدان به طبقه مورد نظر ارتقا یابد. هر طبقه خود به طبقاتی جزیی تر تقسیم می شد که البته ترتیب یا جزییات کامل آنها مشخص نیست.طبقه روحانیان شامل قاضیان (دادوران) مغان، موبدان، هیربدان، دستوَران، اندرزبدان (آموزگاران) می شد.این دسته ها هریک وظایف مجزایی داشتند.
دبیران نیز دسته هایی داشتند که برخی را امروز می شناسیم عبارتند از منشیان، محاسبان، نویسندگان احکام دادگاه ها، نویسندگان قراردادها، مورخان، پزشکان، منجمان. تفکیک بین طبقات در ایران به شدت مراعات می شد به طوری که اگر شاه در حالت مستی از یک خواننده می خواست با نوازنده از طبقه دیگر همنوایی کند وی باید عذر می خواست. حقوق مدنی در این دوره بر اساس اوستا و زند بود.
توضیحات : مادام کارلا سرنا یک جهانگرد ایتالیایی قرن نوزدهم اروپا بود که در زمان حکومت قاجار و همزمان با سلطنت ناصرالدین شاه از طریق دریای خزر به ایران آمد. سفرنامه او با نام سفرنامه مادام کارلا سرنا ( یا آدمها و آئین ها در ایران) شناخته می شود که در احوال، خلق و خو و آداب و رسوم ایرانیان است. وی در این سفرنامه که تحت عنوان سفرنامه مادام کارلا سرنا یا آدمها و آئینها در ایران به چاپ رسیده است مطالب بسیار جالب و مهمی را به ثبت رسانده است. کتابی که به قول مترجم آن (آقای علی اصغر سعیدی)، اکنون به یمنش میتوان از آئینها، نحوهی معاشرت و یا سرگرمیهای سنتی و همچنین از پروسهی تحولات مدرن ایران با خبر شد. این طور که در مقدمه کتاب به قلم مترجم آمده، نخستین ملاقات این بانوی ایتالیایی با ناصرالدین شاه در پاریس صورت گرفته است، بنابراین قبل از سفر مادام کارلاسرنا به ایران، و نوشتن سفرنامهاش، پادشاه مستبد ایران (ناصرالدین شاه) با فرهنگ اروپایی آشنایی داشته است. ذکر این نکته کمک میکند تا دلیل تاب آوردن شاه را نسبت به انتقادات و بدگوییهای مادام کارلا سرنا در کتابش بفهمیم. انتقادات و به اصطلاح بدگوییهایی که وی از برخی شرایط ایران و زندگی ایرانی در کتاب خود آورده است.
توضیحات : معاهده گلستان؛ پیمانی است که در تاریخ ۳ آبان ۱۱۹۲ مصادف با ۲۵ اکتبر ۱۸۱۳، در پی جنگهای ایران و روسیه در دوره قاجار بین این دو کشور امضاء شد. به دنبال این قرارداد، حکومت بخشهایی از شمال دولت شاهنشاهی ایران شامل قفقاز ،ارمنستان و ایالتهای شرقی گرجستان یعنی کاختی و کارتلی از ایران سلب و به روسیه تزاری واگذار شد. همزمان با فعالیتهای گاردان فرانسوی برای تقویت قوای نظامی ایران، به دنبال قتل تسی تسیانف فرماندهی سپاه روسیه به عهده گوداوویچ افتاد. گوداوویچ در سال ۱۲۲۳ ه. ق به صورت ناغافل به ایروان حمله برد. اما شکست خورد و برگشت. عباس میرزا برای تنبیه سپاه روسیه از تبریز به نخجوان رهسپار شد و طی چند نبرد در اطراف شهر ایروان و دریاچه گوگچه سپاهیان روس را مغلوب کرد. در سال ۱۲۲۵ه. ق. حسین خان قاجار حاکم ایروان علیه روسها شورش کرد. او گروه بزرگی از روسها را به اسیری گرفت و به تهران گسیل داشت. این روزها همزمان با خروج گاردان از ایران و ورود هیئت نظامی انگلیسی به ایران است…
توضیحات : کتاب زندگی مسلمانان در قرون وسطی به زندگی مسلمانان بین قرن دهم تا سیزدهم میلادی می پردازد. سبک نگارش کتاب متأثر از دیدگاه تاریخ نگاری آنال می باشد. پیدایش دیدگاه آنال به یک معنی واکنشی است به نوعی تاریخ نگاری که عنصر فرمایشی و دستوری در آن از جایگاهی ویژه برخوارد است. اکثر آن تواریخ به فرمان شاه، وزیر یا حاکم تحریر می گشته و به زندگی مردم عادی توجه خاصی نداشته. علاوه بر فرمایشی بودن این نوع تواریخ باید از غلبه ی خُردنگری و توصیف صرف رویدادها در آنها یاد کرد. دیدگاه آنال نام خود را مدیون مجله ای است تحت عنوان آنال که از اوایل قرن بیست در فرانسه انتشار یافت. از نظریه پردازان این دیدگاه می توان از هانری بر، لوسین فور، مارک بلوخ و فرنان برودل نام برد.
توضیحات : با مطالعه این کتاب میتوان به این پرسش پاسخ داد که چگونه یک کشور شکستخورده، تجزیهشده و فروپاشیده در طی مدتی کوتاه توانسته است بر موانع و مشکلات فائق آید و به چنان سطحی از زیربنای اقتصادی و اجتماعی و درجهای از رشد، شکوفایی و پیشرفت برسد که امروز یکی از مهمترین قطبهای اقتصادی جهان محسوب شود. قهرمانی جام جهانی فوتبال (۱۹۵۴) در برن، اولین رویدادی بود که آلمان توانست به کمک آن، پس از جنگ جهانی دوم دوباره در جامعه بینالمللی با نقشی مثبت ظاهر شود. در حالیکه این قهرمانی از نظر دیگران آغاز شکوفایی مجدد و معجزهوار آلمان بود، آلمانیها به کلی منکر معجزه بودند و ادعا کرده و میکنند که این موفقیت و موفقیتهای بعدی حاصل پشتکار، برنامهریزی و هماهنگی میان نهادهای مختلف اجتماعی، فرهنگی و سیاسی این کشور بوده است.