توضیحات : در دفتر کارم نشسته بودم که ناگهان تلفن روی میزم زنگ کشید. به سرعت گوشی را برداشتم و خودم را معرفی کردم و پرسیدم
– بفرمایید، چه کاری دارید؟
صدای هیجان زده و وحشت آلوده مردی از آن سوی سیم گفت:
– گوش کنید آقای کارآگاه… من… من در مخمصه عجیبی گیر افتادم.
او سکوت کرد و من صدای تنفس سریع وی را شنیدم و گفتم:
– خب بفرمایید چه اتفاقی برایتان روی داده و اصولا شما چه کسی هستید و از کجا صحبت می کنید؟
صدای مرد مزبور از آن سوی سیم بار دیگر به گوشم رسید:
– من ایدونیک بودرک هستم….
توضیحات : کتاب دیو و دلبر با سه حکایت تقریباً مشابه از نویسندگانی چون: داینا مالوک، لوگان مارشال و ادریک وردینبورگ که توسط اسماعیل پورکاظم ترجمه و تدوین گردیده و منضم به تصاویر مربوطه شده است، میتواند اهمیت رعایت به قول و قرارها را برای کودکان و نوجوانان فارسی زبان بازگو نماید.
قول و قرارها از قدیم الایام بخشی جدائی ناپذیر از روابط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بین انسانها بودهاند که میتوانند به صورتهای شفاهی و یا کتبی بین دو و یا چند نفر و حتی بین شرکتها و کشورها انجام پذیرند. محترم شمردن قول و قرارها حکایت از اعتبار و منزلت اشخاص حقیقی و حقوقی دارد و رعایت آنها میتواند وثوق و اطمینان به تداوم ارتباطات انسانی را تقویت نماید و مبیّن استحکام آنها باشند. در این میان بسیاری از افراد معتقدند که قول و قرارها باید متضمن سودمندی روابط برای همگی طرفین آن باشند و گرنه هر کدام از طرفین در صورت مغبون شدن میتواند به آن شائبهای وارد ساخته و آن را لغو نماید و یا موقتاً از اجرا ساقط گرداند. بخشی از افراد این گروه به شواهد تاریخی و حتی مستنداتی از نوشتههای کهن نظیر: “مؤمنان میتوانند هر پیمانی را بجز پیمانی که با خداوند بسته اند، نادیده انگارند و در آن صورت گناهی بر آنان شمرده نخواهد شد” استناد میکنند.
توضیحات : مبنای تدوین داستانهای این کتاب، تقدم تاریخ ایران و خاور زمین بر تاریخ باختر زمین است. از این گذشته کوشیده ام که داستانهای هریک از این دو بخش را بر حسب تقدم و تاخر تاریخی و زمان و وقوع آنها قرار دهم. بنابراین داستانهای هر بخش از این کتاب از دیرینه ترین روزگاران آغاز می شود و به تدریج به دوران نوین می رسد. بدیهی است در این تدوین حقایق تاریخی تا حد ممکن در نظر گرفته شده تقدم و تاخر زمان وقوع هر یک از ماجراها موجب پس و پیش قرار گرفتن آنها گشته است.
داستانهایی که در این کتاب از لابلای تاریخ گردآمده، از منابع گوناگون ولی موثق عربی و غربی به قلم نویسندگان و پژوهندگانی که کارشان کاوش در تاریخ به قصد عبرت آموزی بوده است، ترجمه یا اقتباس شده و در طول نیمی از عمر راقم این سطور فراهم گردیده و هریک و یا چندی از آنها در نشریه از نشریاتی آن سالهای دور درج گردیده و یادگاری از کوششهای روزنامه نگاری روزگار جوانی نویسنده این سطور به شمار می آید…
توضیحات : دیوید کاپرفیلد ، نام رمانی نوشتهٔ چارلز دیکنز نویسندهٔ انگلیسی و نیز نام شخصیت اصلی همین داستان است. این کتاب برای نخستین بار در سال ۱۸۵۰ میلادی منتشر شد. دیکنز آن را از سایر کتابهای خود برتر میدانست شاید از این رو که حوادث هیجانانگیز و بسیاری از عناصر داستان برگرفته از رخدادهای زندگی خود او است و میتوان گفت بیش از دیگر رمانهای او، قالب اتوبیوگرافی دارد. شخصیت اصلی این داستان، دیوید کاپرفیلد، کودک مورد علاقه خود دیکنز نیز میباشد. «دیوید کاپرفیلد» به دوران پختگی و کمال هنری دیکنز تعلق دارد. حجم انتقاد صریح اجتماعی در این رمان کمتر از نوشتههای دیگر او است. در اینجا توجه نویسنده بیشتر به ماجراهای خانگی و روحانی است تا بیدادهای اجتماعی. هرچند با توجه به زندگی خود نویسنده، همچنان در این رمان به مسائل روانشناختی از دید اجتماعی آشکارا توجه شدهاست. خفتهای شخصیت «پیپ» در این رمان، فرازجوییهایش، بزرگ منشیهای به خود بستهاش و نیز ترقی و تنزلش همه نمادهای اجتماعی قابل شناختاند.
توضیحات : عجایب هند، کتابى است به زبان فارسى که از روى متن عربى آن با عنوان «عجائب الهند بره و بحره»، به فارسى برگردانده شده و به موضوع سفرنامه دریایى یکى از ناخدایان قدیم ایرانى اختصاص یافته است. تاریخ نگارش کتاب را حدود سال۳۴۲ق. و داستانهایى را که نویسنده از ناخدایان، دریانوردان و بازرگانان دیگر آورده، وابسته به سالهای ۲۸۸-۳۴۲ق. دانستهاند. کتاب؛ مشتمل بر مقدمهاى به قلم مترجم است و مطالب آن در دو قسمت اصلى بیان گردیده است: قسمت اول؛ مشتمل بر۷۷ داستان و قسمت دوم؛ مشتمل بر۵۹ داستان و حکایت شگفت است. بنابراین کل کتاب حاوى یکصد و سى و شش داستان کوتاه و بلند است.
توضیحات : این کتاب مشتمل بر دو داستان با عناوین: پادشاه بینی دراز اثر داینا مالک و پادشاه زرین دست اثر الکساندر چودسکو است. این اثر میتواند گوشهای از دنیای پادشاهان و سلاطین را برای کودکان و نوجوانان فارسی زبان بازگو نماید و موجبات افزایش آگاهی و سرگرمی آنها را فراهم سازد. پادشاهان و سلاطین از جمله مهمترین شخصیتها و موضوعاتی هستند که همواره در ساختار قصهها، داستانها و افسانهها بکار گرفته میشوند. پادشاهان غالباً جزء جدایی ناپذیر تاریخ بشریت از ابتدا شکلگیری اجتماعات بزرگ تا اکنون بودهاند. بسیاری از مردمان کشورها پادشاهان را کانون همبستگی ملتهایشان میشناسند و حتی در قرن بیست و یکم میلادی نیز در حفظ آنها به عنوان نماد اتحاد و تاریخ کشورشان میکوشند گو اینکه تاریخ پادشاهان را با ویژگیهای گوناگون و متناقضی چون: عدالت خواهی، ستمگری، خونریزی، صلح دوستی، جهانگشایی، منقرض کننده، شجاعت، ترسوئی، جنگاوری، تن آسایی، آبادگری، ویرانگری و غیره معرفی کرده است.
توضیحات : کتاب اولین داستانهای که آیزاک آسیموف مجموعهای از نخستین آثار ارزشمند آسیموف است که در دوران جوانی نوشت و همگی در مجلات داستانهای علمی تخیلی چاپ شدند. تقریباً همۀ این داستانها، بعدها در قالب کتابهایی شامل مجموعه داستانهای کوتاه منتشر شدند اما تعدادی از آنها که از داستانهای دیگر ضعیفتر بودند، تا سی سال بعد از نخستین انتشارشان در جایی دیده نشدند.
توضیحات : این رمان نخستی در سال ۱۳۸۶ به سفارش بنیاد فارابی برای ساخت سریالی از زندگی غیاثالدین جمشید کاشانی نوشته شد. قرار و مدارمان با فارابی آن بود که رمانی نوشته شود و بر مبنای آن با همکاری خودم فیلمنامهای تنظیم شود و سریال از روی آن در کاشان و سمرقند ساخته شود. بعدتر البته داستان از چارچوب معنایی این رمان خارج شد و کارها به شکلی پیش رفت که سریالی که دربارهی جمشید کاشانی ساختند در عمل ربطی به این رمان نداشت، جز آن که گفتگوهایی و خط سیری محو و کلی را از آن حفظ کرده بودند. به هر روی این تجربهی سه همکاریام با نهادهای فیلمساز بارآور بود و به نوشته شدن سه چهار رمان تاریخی انجامید که هرچند با سلیقهی فیلمسازان سفارش دهنده سازگار نبود، اما جداگانه گروهی از مخاطبان را به خود جلب کرد.
توضیحات : کتاب ۱۵۰ داستان کوتاه مجموعهای منتخب از داستانهای نویسندگان مختلف است. داستان، بازآفرینش رویدادها و حوادث به ظاهر واقعی است. داستان واگویی و تکرار واقعیت نیست. داستان فراوردهای است تخیلی که در جهان خود واقعی نمایانده میشود.
توضیحات : حرامزاده استانبول رمانی است به قلم الیف شافاک نویسنده پرفروش ترک که در اصل به زبان انگلیسی نگاشته شدهاست و در سال ۲۰۰۶ توسط Viking Adult به چاپ رسیدهاست. «حرامزاده استانبول» داستان خانوادهای اهل ترکیه و خانوادهای اَرمنی-آمریکایی را از زاویه دید چهار نسل از زنان روایت میکند. داستانی دربارهٔ هنجارهای جامعه، رازهای خانوادگی و نیاز مبرم به گفتگو و البته مفهوم فراموشی است؛ فراموشی جمعی که ترکیه بهطور کل دچار آن شدهاست. «شافاک» به خاطر اشاره به نسلکشی ارمنیها، در رمان دوم خود «حرامزاده استانبول» از سوی دادگاه ترکیه به جرم اهانت به ترک بودن متهم شد. پرونده او در ژوئن ۲۰۰۶ بسته شد، ولی چند ماه بعد، دوباره باز و وی با احتمال سه سال زندان روبهرو شد. مترجم و ناشر او هم با همین مجازات روبهرو شدند، اما در ۲۱ سپتامبر ۲۰۰۶ بهخاطر کمبود مدرک، پرونده او بسته شد. این کتاب توسط گلناز غبرائی به فارسی برگردانده شده و در سال ۱۳۹۷ نشر مهری، لندن به چاپ رسیدهاست.
توضیحات : عناوین داستان ها : ردپــــا؛ استدلال منطقی؛ چند داستان جذاب مدیریتی؛ این نیز می گذرد؛ من آدم تاثیرگذارى هستم؛ فروش کوکاکولا در خاورمیانه؛ آتش گرفتن زندگی توماس ادیسون؛ تدى و تامپسون؛ حرف پس از گفتن!وزمان پس از انقضا؛ سخت کوشی، راز موفقیت هیلتون؛ شما را چگونه می شناسند؛ پنج هفته پرواز با بالون؛ زندگى همین است؛ من نمیتوانم آنرا ببینم؛ مدیـــر آمریـــکائی؛ گــــــربـــــــه و کــاســه؛ سنگ هـــای بــزرگ زنـــــدگی؛ بــــــازســــازی دنیــا؛ آخرش؛ پژواک؛ شتــر کنجکاو؛ ملا نصرالدین و بهره گیری از استراتژی ترکیبی؛ آرزوی مــدیـــــر؛ امیدواری تا آخرین لحظه؛ قـهـــوه؛ شرلوک هولمز؛ همیشه یک گام به جلو؛ روباه؛ فتحعلی شاه و ملک الشعرا؛ کوهنورد؛ سلطان محمود و ایاز؛ خودکار یا مداد؛ ارزش خوشرفتاری با والدین؛ داستانی برای نشان دادن قدرت کلام؛ آخر کار؛ آبدارچی شرکت مایکروسافت؛ چوپان؛ آلیس در سرزمین عجایب؛ فــــــــــورد؛ بد زبانی؛ پروانه
توضیحات : ساعت تقریبا ۹ صبح بود که ننه زری کلفت خانه در اتاق خواب خانم و آقا را زد و گفت: خانوم جون ساعت نُهِ.
اما خانم بیدار نشد. ننه زری که اخلاق گند خانومشو میدونست، چند دقیقه صبر کرد و دوباره تصمیم گرفت که در بزند. این دفعه کمی محکمتر در زد و گفت: خانوم جون نمی خواین پاشین؟ ساعت نُهِ.
که یکدفعه در اتاق باز شد و خانوم که از زور خواب چشمانش پف کرده بود، داد زد: بیشعور مگه تو آدم نیستی؟ چند دفعه بهت بگم منو تا ساعت ۱۰ حق نداری بیدار کنی؟
ننه زری که بیچاره از ترس دست و پایش می لرزید گفت:
خانوم جون به خدا دیشب آقا گفتن که صبح زود ما رو بیدار کن میخوایم بریم خرید. به خدا خودشون گفتن.
از سروصدای اینها آقا از خواب بیدار شد و در حالیکه خمیازه می کشید گفت:
چیه؟ دوباره چه خبره؟
که ننه زری زد زیر گریه و گفت:
آخه آقاجون من چه تقصیری دارم؟ مگه خودتون دیشب به من نگفتین فردا صبح زود ما رو بیدار کن می خوایم…
آقا تازه فهمید چی شده و با خنده گفت:
آره راستی یادم اومد. عزیزم ولش کن دیگه. عجب حوصله ای داری.