توضیحات : ماجرا از هتلی متروک در نوادای آریزونا آغاز شد ، هنگامی که تعدادی از شناخته شده ترین سران شبکه های قاچاق قمار و فساد غرب آمریکا تصمیم گرفتند تا برای فرار از مالیات و البته عملیات پولشویی و تبدیل پولهای کثیفشان به سرمایه های قانونی ، بانکی در سوئیس باز کنند . جوفیوری ( طراح این پروژه و یکی از مهمترین افراد این جلسه سری ) برای فراهم شدن مقدمات کار پسرش و دو نفر از بهترین افرادش را( یک مزدور کارچاق کن و یک جعل کننده بسیار ماهر اسناد و اوراق بهادر ) به سوئیس می فرستد . بانک سیسیل و آمریکا ( نام مضحکی که اعضای هیئت مدیره آن به او داده بودند ) برای یافتن جای پایی محکم تصمیم گرفت تا در اولین قدم در یک پروژه بیع متقابل شرکت کند . پروژه ای برای سرمایه گذاری در یک معدن باستانی نقره در ایران . درست در هنگامی که توافقات طرف ایرانی ( از اشراف اصیل ایرانی ) و شرکای والامرتبه !! آمریکا ئیش به اجرا درآمد و با انتقال نقره به دبیو در حقیقت قاچاق آن قیمت نقره دچار تزلزل و بی ثباتی گشت ، پای افراد بسیار مهمتر و شرکت های قدرتمندی که در عرصه اقتصادی این فلز قیمتی فعالیت می کردند به ماجرا باز شد و هریک از آنان به نوبه خود برای بدست آوردن آن معدن نقره باستانی و کنترل مجدد بازار نقره به میدان آمدند و برای فشار آوردن به فیوری و شرکایش آس های خود را رو کردند و…
توضیحات : دخترک کبریت فروش نام داستان کوتاهی از نویسنده و شاعر بنام دانمارکی، هانس کریستیان آندرسن است که نخست در دسامبر ۱۸۴۵ به چاپ رسید. این داستان دربارهٔ دخترک کبریتفروش فقیری است که در سرمای منجمدکنندهٔ شب سال نو سعی دارد تا کبریتهایش را به مردمی که مشغول خرید هستند بفروشد اما کسی به او توجهی نمیکند و او که در پایان شب یکه و تنها در خیابان باقیمانده است با روشن کردن تکتک کبریتها و دیدن رویاهایش در نور آنها در گوشهٔ خیابان از سرما جان میسپارد.
توضیحات : مل بیکرزفلد مدیر فرودگاه بینالمللی و پر ترافیک لینکلن است که گرفتار کولاک شدید برف شده و تمام تلاش خود را میکند تا فرودگاهش بر روی پروازها بسته نشود. کاپیتان ورنون دمرست شوهر خواهر مل است که با او درگیری داشته و دو مرد روابط خوبی با یکدیگر ندارند. همان شب قرار است که کاپیتان دمرست به طور آزمایشی با پروازه شمارهٔ ۲ هواپیمایی ترنس گلوبال به مقصد ایتالیا پرواز نماید تا گواهینامهٔ بالاتر خلبانی خود را دریافت دارد. در بین مسافران هواپیما یک مقاطعهکار بازنشسته به نام گوئررو نیز هست که کیف کوچکی را با خود حمل میکند. او که تمام دارایی باقی ماندهٔ خود را صرف بیمه کردن خویش نموده است امید دارد تا با مرگش تمام حق بیمهٔ عمرش به همسرش برسد و به همین منظور میخواهد که هواپیما را منفجر کند. اما پس از پرواز هواپیما نقشهاش برملا شده و در حین کشمکش برای گرفتن کیف حاوی بمب از او ضامن آن رها شده و بمب منفجر میشود. گوئررو به خارج از هواپیما کشیده میشود و هواپیما که دچار آسیب شدید شده، چارهای جز فرود اضطراری در فرودگاه برف گرفتهٔ مل را ندارد. اما تنها باند موجود فرودگاه به سبب خارج شدن و گیر کردن هواپیمای دیگری در گل و شل بسته شده و تلاشها برای بازکردن آن بی نتیجه ماندهاست. سرانجام جو پترونی لحظهای پیش از فرود پرواز شمارهٔ ۲ موفق به حرکت دادن هواپیمای در گل گیرکرده شده و بوئینگ ۷۰۷ ترنس گلوبال موفق به فرود میشود.
توضیحات : شخصیت اصلی این رمان دختر جوانی است به نام سلیا که برای شرکتهای دارویی به کار بازاریابی اشتغال دارد .سلیا به سبب خودباوری, اعتماد به نفس و با کنار نهادن تمام موانعی که پیش رو دارد به بالاترین مقام داروسازی شرکت میرسد .شخصیت فرعی داستان نیز معلمی پاکباخته است که به خاطر علاقه وافر به شغل معلمی ساعتها در گوشه آزمایشگاه به کار تحقیقاتی خویش ادامه میدهد و بدین ترتیب این رمان با بن مایه روانشناسی اراده زن شکل میگیرد.
توضیحات : برنارد مالامد نویسنده آمریکایی، داستان را از محلههای فقرزده بروکلین نیویورک پی میگیرد .وی در این اثر با شرح رازهای خصوصی و خواستههای بشری فرانک قهرمان اصلی داستان ـ خاطر نشان میکند که انسان بدان حد توانایی دارد که حتی با گذشتهای تاریک سرنوشت خود را دگرگون سازد و آیندهای امیدبخش برای خود رقم زند. فرانک در کشاکش زندگی که در سراشیب تباهی است، با ارادهای استوار بر محرومیتها و عذاب زندگی فائق میآید و زندگی خویش را به عشق منتهی میسازد …
توضیحات : جنایت در مجتمع مسکونی رمانی جنایی اثر آگاتا کریستی است. این کتاب که از مجموعه داستانهای پوآرو میباشد در تاریخ ۱۵ مارس ۱۹۳۷ در بریتانیا توسط انتشارات کولینز کرایم کلوب و در ژوئن ۱۹۳۷ میلادی در آمریکا توسط انتشارات داد، مید اند کمپانی با نام آینه مردان مرده به چاپ رسیده است. قیمت کتاب در بریتانیا ۷ شلینگ و شش پنسی و در آمریکا ۲ دلار بوده است.
توضیحات : یان فلمینگ نویسنده انگلیسی و خالق داستانهای مشهور جیمز باند بود. یان فلمینگ در سال ۱۹۵۳ میلادی اولین کتاب از مجموعه جیمز باند را با عنوان «کازینو رویال» منتشر کرد. او یازده سال بعد در گذشت و در این فاصله مجموعاً ۱۴ کتاب از مجموعه جیمز باند نوشت. آخرین کتاب فلمینگ با عنوان «اختاپوس و روشناییهای روز»، در سال ۱۹۶۶، دو سال بعد از مرگ فلمینگ، منتشر شد.
توضیحات : خورشید، به آرامی درون تپه های اطراف سرسبرِ پرشکوه نپاولی می رفت. جرمیا ایستاده بود و رگه های پرتغالی رنگ را در آسمان تماشا می کرد، اما ذهتش هزاران مایل با آنجا فاصله داشت. او مرد بلند قامتی بود با شانه های پهن و پشتی کشیده، بازوان پرقدرت و لبخندی گرم. در چهل و سه سالگی، بیشتر موهایش فلفل نمکی شده بودند، اما دستهایش هنوز از همان توان زمان جوانی ـ به هنگام کار در معدن ـ برخوردار بود،نپاولی را در ۱۸۶۰ خریده بود. هنگامی که به نخستین رگه های نقره رسبد، هفده سال بیشتر نداشت، اما سالهای بسیاری فکر و ذکرش معدن بود، درست مانند پدرش که سال ۱۸۵۰ از شرق آمریکا آمده و غرب آمریکا اشتیاقش به طلا را پاسخ گفته بود. شش ماه پس از ورودش، با جیبهای پر از طلا، همسر و پسر شش ماهه اش را نیز فراخواند، و آنها هم آمدند. اما با تولد جرمیا، او تنها شده بود. همسرش در وقت زایمان جان داد. و به مدت ده سال بعد، جرمیا و پدرش شانه به شانه کار کردند، طلا در آوردند، و پس از کاهش میزان طلا به رگه های نقره رسیدند. بعد، در نوزده سالگی ِ جرمیا، پدرش فوت کرد و ثروتی برای او به جا گذاشت که در رویا هم نمی گنجید. ریچارد ترستون همه چیز برای پسرش پس انداز کرده بود، و به یکباره جرمیا از تمام ساکنان کالیفرنیا ثروتمندتر شد.
توضیحات : رولد دال، داستاننویس و فیلمنامهنویس اهل ویلز بریتانیا و از مشهورترین نویسندههای انگلیسی، که والدینش نروژیالاصل بودند و اوج شکوفایی او به عنوان نویسنده برای کودکان و بزرگسالان در دهه ۱۹۴۰ بود. مهمترین آثار او چارلی و کارخانه شکلات سازی، جیمز و هلوی غول پیکر، ماتیلدا و داستانهای چشمنداشتنی است. بیشتر آثار او به فیلم در آمدهاست. او در ۱۹۱۶ در لانداف گلامورگان به دنیا آمد. در جنگ جهانی دوم به نیروی هوایی انگلستان در نایروبی پیوست. مدتی در یونان و سوریه خلبان جنگی بود. در ۱۹۴۲ به واشینگتن رفت و نویسندگی را شروع کرد. اولین داستانهایش را بر اساس تجربههایش در جنگ در نشریان آمریکایی به چاپ رساند. اما خیلی زود به نوشتن برای کودکان گرایش یافت. آثار او اثر زیادی بر نویسندگان انگلیسی زبان پس از او گذاشت. او در سال ۱۹۸۳ برندهٔ جایزهٔ ویت برد شد و در نوامبر ۱۹۹۰ درگذشت. مجلهٔ تایمز او را «یکی از پرخوانندهترین و تأثیرگذارترین نویسندگان نسل ما» نامید و نوشت : «کودکان عاشق داستانهای رولد دال هستند و او را نویسندهٔ محبوب خود میدانند… داستانهای او آثار کلاسیک آینده خواهند بود.»
توضیحات : رمان ته کلاس ردیف آخر صندلی آخر برنده نوزده جایزه به انتخاب کودکان است. گاهی سخت ترین کار دنیا این است که توانایی هایت را باور کنی! برادلی چاکرز، بزرگترین شاگرد کلاس، تا دلت بخواهد دروغ می بافد؛ آن هم دروغ های شاخدار! او با هم شاگردی هایش توی مدرسه دعوا راه می اندازد و از درس و مشق متنفر است. در مدرسه هیچ کس جز کارلا ، مشاور جدید مدرسه، برادلی را دوست ندارد. کارلا از شنیدن داستان های عجیب و غریب و او خوشش می آید و فکر می کند او واقعا باهوش است. اما کارلا چه کند تا برادلی خودش را عوض کند؟ برادلی چاکرز، پشت میزش، ته ِکلاس …، ردیف ِ آخر …، صندلی آخر نشست. هیچ کس در صندلی کناری، یا جلویی او ننشسته بود. برادلی جزیره بود.
توضیحات : ابراهیم گلستان – داستاننویس و فیلمساز مطرح ایرانی – متولد ۲۶ مهرماه سال ۱۳۰۱ در شیراز که دهههای اخیر عمرش را در انگلستان گذراند ، همچنان از چهرههای مورد توجه و بحثبرانگیز بهشمار میرود. فعالیت ادبی را با ترجمهی داستانهایی از همینگوی و فالکنر آغاز کرد و نخستین مجموعه داستانش را با نام “آذر، ماه آخر پاییز” در ۱۳۲۸ منتشر کرد. از دیگر آثارش به “جوی و دیوار و تشنه”، “کشتی شکستهها”، “مد و مه”، “شکار سایه”، “خروس”، “اسرار گنج درهی جنی” (که فیلمی هم از روی آن ساخته شده است)، “خشت و آیینه” و ترجمهی نمایشنامهی “دون ژوان در جهنم” برنارد شاو و “زندگی خوش کوتاه فرنسیس مکومبر” ارنست همینگوی میتوان اشاره کرد. گلستان همچنین با ساخت فیلمهایی همچون “موج و مرجان و خارا”، “از قطره تا در دریا”، “یک آتش”، ” خواستگاری” و “تپههای مارلیک”، به عنوان یک فیلمساز شاخص مطرح شد. این کتاب شامل ده داستان به نامهای زیر است:
عشق سالهای سبز
چرخ و فلک
سفر عصمت
صبح یک روز خوش
ماهی و جفتش
طوطی مرده همسایه من
بودن یا نقش بودن
با پسرم روی راه
درخت ها
بعد از صعود
توضیحات : زنی به اسم آلتینای که استاد دانشگاه است، به دهکده آبا و اجدادی خود باز می گردد، جایی که در آن بزرگ شده و تقدیرش رقم خورده است. با مرد نقاشی از اهالی آنجا آشنا می شود و زندگی خود را برایش تعریف می کند که او بنویسد تا برای بقیه درس عبرتی باشد. او از مردی به نام دوی شن می گوید. کسی که حالا نامه رسان آئول شده است. آلتینای از جوانی خود و دوی شن می گوید. زمانی که دوی شن به آئول می آید تا برای بچه ها مدرسه درست کند. دوی شن نخستین آموزگار آلتینای است…