توضیحات : افسانههای آذربایجان کتابی به روایت صمد بهرنگی و بهروز دهقانی، شامل افسانههای خطه آذربایجان است که عیناً به فارسی ترجمه شده و در بیشتر این افسانهها فرد دولتمند و ثروتمند چهرهای پلید و قهرمان تهیدست و یک لا قبا چهرهای پاک و اسطورهای دارد. ۳۹ قصه با روایت “صمد بهرنگی و بهروز دهقانی “در این مجموعه گرد آمده که عناوین آنها بدین قرار است : دختر حاجی صیاد، پدر هفت دختر و پدر هفت پسر، آدی و بودی، دختر درزی و شاهزاده، شتر و روباه، آلتین توپ، اذان گو، گل خندان، ای وای های، نخودی، پیرزن و سه دخترش، ملک محمد، بیزووم، گرگ و گوسفند، عروسک سنگ صبور، بیبی لی جان، موش گرسنه، دیو پخمه، شیر و روباه، هفت جفت کفش آهنی، هفت تا عصای آهنی، رفیق خوب و رفیق بد، به دنبال فلک، فاطمه خانم، پیراهن عروسی از سنگ آسیا، پسر زرنگ و دختر تنبل پادشاه، بز ریش سفید، انار خاتون، محمد گل بادام، گرگ و روباه، پرنده آبی، درویش و میومیو خانم و دختر غازچران، گل و سیناور، دختران انار، شاهزاده حلوا فروش، تیزتن، روباه و پیرزن خمره سوار، گنج، و کچل مم سیاه
توضیحات : باشگاه گان، باشگاهی بود که در زمان جنگ برای کشور آمریکا توپ و گلوله تهیه می کرد. حالا که جنگ به پایان رسیده بود، کار باشگاه گان نیز تمام شده بود. هر کدام از مسئولان آن در پی کاری دیگر بودند که ایمی باربیکن، رئیس باشگاه گان، پیشنهادی داد که همه از شنیدن آن هیجان زده شدند. پیشنهاد او… سفر به ماه، شاهکاری از ژول ورن نویسنده ی بزرگ فرانسوی است. او قبل از این که بشر موفق به سفر به ماه شود، این کتاب را نوشته است. از آن زمان که انسان ماه را به عنوان کرهای دیگر شناخت، آرزوی پرواز خود را با آرزوی دستیابی به تنها قمر زمین عجین ساخت اما سالهای بسیاری نیاز بود. حتی از زمانی که ژول ورن در داستان خود انسان را به ماه رساند نیز مدتها گذشت تا بالاخره این رویای انسان به حقیقت پیوست.
توضیحات : قرار بود انتخابات انجمن شهر جریان پیدا کند. اعضای برجسته دو حزب در دو طرف روبروی هم نشسته بودند پروپاگاندا (تبلیغات) در خانه ها، قهوه خانه ها، کوچه ها و بازارها خاتمه یافته و کار دستجات به سخنرانی در میدانهای عمومی رسیده بود. رقبای نامزدی انتخابات از یک طرف “بشیرخان” استوار بازنشسته سررشته داری و از طرف دیگر “کاظم خان” بقال بود. بشیر خان که سالهای سال دیسیپلین دیده، فرمان داده و فرمان شنیده بود، روال خاصی داشت و این روزها کار و کاسبی خود را با استفاده از اطلاعات سررشته داری آغاز کرده و با یک اشاره حساب مداخل و مخارج را تعیین و بررسی می کرد. از تنها مدرسه قصبه (که اولین تقاضای مردم آن شناخته شدن بعنوان “شهرستان” بود.) یک میز فکسنی آورده و در میدان گذاشته بودند و یک لیوان و تنگ آب هم روی آن قرار گرفته بود .
دو رقیب پهلوی هم پشت میز ایستاده به نوبت داد سخن میدادند. اول از همه وقتی بشیز خان پشت میز رفت با لحن بخصوصی خطاب برقیب خود گفت:
– بفرمایئد ” کاظم خان” اول شما حرف بزنید.
کاظم خان: استغفرالله ، ما چیکاره هستیم. فعلاً شما حرفاتونو بزنین. بشیر خان که سه دوره ریاست انجمن شهر را عهده دار بود با نازشتری و تبختر خاصی راه افتاد و مردو را مورد خطاب قرار داده و گفت:
– هموطنان عزیز ! …. سه دوره ریاست انجمن شهر را به من التفات کردید منهم با مساعدت خودتان تا آنجا که توانستم این وظیفه را با شایستگی به پایان رساندم. اکنون در آستانه انتخابات جدید هستیم، نمی گویم باز هم مرا انتخاب کنید زیرا از کار زیاد، خسته شده ام ولی با اصرار همشهریان گرامی آماده خدمت مجدد شدم. حال میل شماست که باز هم به من افتخار خدمت دهید یا به دیگری (با گوشه چشم به کاظم خان اشاره کرد) بهرحال میخواهم در باره اینکه یک شهردار و رئیس انجمن شهر باید چه شرایط و وظایفی را عهده دار باشد با شما صحبت کنم .
توضیحات : قصه های برگزیده از عزیز نسین ترجمۀ صمد بهرنگی. آه ، ما ! ما الاغها !… ما جماعت الاغها هم سابق بر این درست مثل جماعت آدمها حرف می زدیم . ما هم برای خودمان زبان به خصوصی … ما الاغهای عزیز نسین حکایت الاغی است که در حین چریدن بوی گرگی رو استشمام میکنه اما باور نمیکنه که گرگ باشه، صداش رو میشنوه اما بازم دوست …
توضیحات : «چخوف» نویسنده ای، بشردوست، آزدیخواه و روشنفکر بود و داستان های وی حکایت از افکار مترقی او می نماید. او با فساد و دروغ، خودنمایی، سرشکستگی، منفی بافی، کوته نظری، تحمل ظلم، آزادیخواهی دروغی و بالاخره صفات منفی با کمال خشونت مبارزه می کند و جامعه ی عقب مانده را به آینده ی درخشان و زندگانی سعادتمندانه امیدوار می سازد و برای رسیدن به اصول مترقی افکار برجسته ای به خوانندگان آثار خود تلقین می کند. چخوف نخستین مجموعه داستاناش را دو سال پس از دریافت درجهٔ دکترای پزشکی به چاپ رساند. سال بعد انتشار مجموعه داستان «هنگام شام» جایزه پوشکین را که فرهنگستان روسیه اهدا میکرد، برایش به ارمغان آورد. چخوف بیش از هفتصد داستان کوتاه نوشتهاست. در داستانهای او معمولاً رویدادها از خلال وجدان یکی از آدمهای داستان، که کمابیش با زندگی خانوادگی «معمول» بیگانهاست، تعریف میشود. چخوف با خودداری از شرح و بسط داستان مفهوم طرح را نیز در داستاننویسی تغییر داد. او در داستانهایش به جای ارائهٔ تغییر سعی میکند به نمایش زندگی بپردازد. در عین حال، در داستانهای موفق او رویدادهای تراژیک جزئی از زندگی روزانهٔ آدمهای داستان او را تشکیل میدهند. تسلط چخوف به نمایشنامه باعث افزایش توانائی وی در خلق دیالوگهای زیبا و جذاب شده بود. او را «مهمترین داستان کوتاهنویس همهٔ اعصار»نامیدهاند.
توضیحات : خسی در میقات یکی از معروفتزین سفرنامه های معاصر حج است که جلال آل احمد در سال ۱۳۴۳ و در سن ۴۱ سالگی طی سفر حج نوشته است. شاید اولین ویژگی “خسی در میقات” که به ذهن می رسد، موقعیت ویژه ای است که نویسنده در آن پا به چنین سفری گذاشته و به موجب آن این سفر می تواند فصل تازه ای از حیات نویسنده محسوب شود. به عبارت دیگر این سفر برای آل احمد یک سفر معمولی نیست. آل احمدی که به این سفر می رود، همانست که روزی پیوستن به حزب توده را تجربه کرده؛ آل احمدی که گریز از خانوادۀ مذهبی خود را و بی نمازی را و انتشار کتاب در اعتراض به سنت های دینی را تجربه کرده. دکتر شریعتی می گوید: «اگر کسی ادوار زندگی آل احمد را نداند و آل احمدِ خسی در میقات را با آل احمدِ سال های ۲۴ و ۲۵ -که توده ای شده بود- مقایسه کند، نمی تواند بپذیرد نویسندۀ سفر نامۀ حج، همو باشد.» آل احمد در این سفرنامه در هر منزلی و موقفی قلم را دست گرفته و آنقدر از جزییات و تفاصیل سفر خودش بطور بداهه برای ما نوشته که از خودمان می پرسیم چطور یک آدم در طول سفرش اینقدر فرصت نوشتن داشته؟
سفرنامه از فرودگاه جدّه آغاز می شود، محل آشنایی اولیۀ مسافران با یکدیگر. مسافرانی که از دهاتی ها و پیرزن ها تا نخبه هایی مثل جلال، همه به یک رنگ در آمده اند. دردسر ها و سختی ها و کمبود امکانات در سفر، برای همه یکسان است. «در آشیانۀ حجاج که به انتظار بودیم،جوانک های بازرس با آمیخته ای از اعجاب و تحقیر نگاه می کردند؛ همه را. به خصوص مرا. (شاید خیال می کردم؟ چون خودم را توی جماعت برخورده می دیدم؟) و که «بله چه احمق هایی!»، لابد. و خودشان؟ بهترین مصرف کنندگان تیغ ریش تراشی و کراوات و خمیردندان! و «حاجی بعد از این» ها: دهاتی ها و بازاری ها و خاله خانم ها و اُمّل ها و تک و توکی آدم های مثل من. و اعجاب انگیز. و همه تیغ ریش تراشی و آن خررنگ کن های دیگر را رها کرده، و روانه به کشفی. هرکدام یک جور. یکی به کشف سفر؛ دیگری به کشف کعبه؛ و دیگری به کشفِ خودِ کشف..»
توضیحات : “مسخ” تنها رمان و مشهورترین اثر فرانتس کافکا است که در پائیز ۱۹۱۲ نوشته شده و در اکتبر ۱۹۱۵ به چاپ رسیده است. ولادیمیر ناباکوف در مورد این داستان گفته است: «اگر کسی ‘مسخ’ کافکا را چیزی بیش از یک خیال پردازی حشرهشناسانه بداند به او تبریک میگویم چون به صف خوانندگان خوب و بزرگ پیوسته است.» لحن کافکا روشن و دقیق و رسمی در تضادی حیرت انگیز با موضوع کابوس وار داستان دارد؛ او در “مسخ” تنهایی بشر و سرگشتگی و گسیختگیش را از جامعه پرآشوب نشان میدهد.
مسخ سر گذشت انسانیست که تا وقتی میتوانست فردی مثمر ثمر برای خانواده خود باشد و در رفع نیازهای آنان بکوشد، برای آنان عزیز و دوست داشتنی است. اما همین که به دلایلی دچار از کار افتادگی می گردد و دیگر قادر تامین مایحتاج خانواده نیست، نه تنها عزت و احترام خود را از دست میدهد بلکه به مرور به موجودی بیمصرف، مورد تنفر خانواده و حتی مضر تنزل پیدا می کند. این خانواده سمبل جامعهایست که نسبت به افراد ضعیف و ناتوان بیرحم است و آنها را مضر و مخل برای خود میبینند و از انسانهایی فرصت انجام کوچکترین کارها را دریغ میکند که شاید بتوانند منشا کارهای بزرگ در آینده شوند. انسان رمان مسخ انسانیست که جامعه او را طرد کرده و او ناخواسته به گوشه تنهایی پناه برده و بدون اینکه آزاری برای دیگران و جامعه داشته باشد، جامعه قادر به تحمل موجود بیآزاری چون او نیست. هر لحظه زندگی برای او و اطرافیانش غیر قابل تحملتر میشود تا جایی که دیگران و حتی خود او نیز، از سر شوق، لحظهها را برای رسیدن به مرگ می شمارند.
توضیحات : چوبک هنرمندیاش را در خلق داستانهای کوتاه در عرصه ادبیات داستانی به نمایش گذاشت. داستانهایش با درونمایهای یگانه بهصورت موجز و خلاصهوار است که مبین پیچیدگیها و پستی بلندیهای زندگی روزمره در اجتماع و عصرش بوده است. در کل تراوشات اندیشه و تفکر چوبک در باب بعضی از واقعیات محض نظیر مرگ و زندگی در داستانهایش با گفتگوهای شخصیتهای ساختگیاش نمایان میگردد. حال به طور اجمالی به بیان دیدگاه چوبک در باب مرگ و پیامدهای حاصل از آن میپردازیم. در کل چوبک مرگ را در همه افراد چه متمول و چه گدا و فقیر، بهسان حاج معتمد در داستان روز اول قبر و چه جهان سلطان در داستان سنگ صبور همه را یکسان میپندارد چراکه غمبارگی و عذاب و رنج توأم با نارضایتی حتی برای حاج معتمد که به مال و مکنت فراوانی رسیده بود نیز وجود دارد. اما از نظر چوبک حاصل مرگ میتواند نوعی عبرتپذیری و دست برداشتن از بسیاری کردارهای نادرست حتی در برههای از زمان کوتاه را دربر گیرد. یعنی با یاد مرگ انسان میتواند عاقبتاندیشانهتر به پیرامونش بنگرد و از آن بهره صحیحتری ببرد. مرگ را نشانه و نمونه قاطعی برای عبرت انسانهای طمعکار و رذل میپندارد و رهایی از تعلقات و وابستگیهای پرمشقت دنیوی که پیرامون ما را فراگرفته و گاه توأم با زرقوبرقهای هوسانگیز است. که اگر عاقبت همه ما بدانجا ختم میشود و این امر نیز تا به امروز کاملاً محقق گشته است پس چرا خوب نباشیم و به حقوق یکدیگر تجاوز کنیم.
توضیحات : رمان «گردان قاطرچیها» درباره یکی از گردان های تدارکاتی در جبهه هاست که در آن، تعدادی رزمنده با استفاده از چند قاطر، آذوقه و مهمات مورد نیاز گروهی از رزمندگان در بالای ارتفاعات کردستان را حمل می کنند. ماجرا از آن جا آغاز می شود که شخصیتی به نام یوسف که یک مجروح جنگی است، پس از مصدومیت، دوباره به جبهه اعزام می شود و این بار بنا به صلاحدید فرمانده گردان قرار می شود مسولیت نگهداری و آموزش چند قاطر برای حمل آذوقه و مهمات به مناطق صعب العبور در ارتفاعات کردستان برای رزمندگان به او سپرده شود. یوسف گردان جدید را که متشکل از چند نوجوان جسور و بازیگوش است تشکیل می دهد و اتفاقاتی که در ادامه رخ می دهد منجر به تغییرات زیادی در اخلاق ، روحیه و برخورد بچه ها می شود.
این رمان به موضوع جنگ از زاویه طنز نگاه کرده که همین موضوع باعث شده تا حدودی تصویر شاد و مفرح از حضور رزمندگان نوجوان در صحنه های مختلف جنگ برای خواننده نوجوان روایت شود. علاوه بر شخصیت یوسف که جزو آدمهای محوری در داستان است، شخصیت «سیاوش» هم جزو آدم های دوست داشتنی در این رمان است که با توجه به روحیه شاد و بازیگوشی که دارد، تصویر شاد و سرزنده ای از یک نوجوان رزمنده در سال های دفاع مقدس را به نمایش می گذارد. از دیگر شخصیت های این داستان می توان به کربلایی، مش برزو، اکبر خراسانی، علی نجفی، دانیال، حسین و کرامت اشاره کرد که بیشتر آنها مانند سیاوش و یوسف روحیه طنز دارند یا در موقعیت های طنزی که قرار می گیرند، رفتارهای طنزی آلودی از خود بروز می دهند. با توجه به عنوان رمان (گردان قاطرچیها) تعدادی قاطر با نام های گوناگون در طول داستان حضور دارند که البته این نام ها را یوسف و بقیه شخصیت ها روی قاطرهای زبان بسته گذاشته اند. مانند رخش رستم، آتش پاره، تورنادو، کوسه، بروسلی، آذرخش، چپول، پیکان، جفتک آتشین، قزمیت، پهلوون، لب شتری، عقاب کوهستان، شاهین، رییس بزرگ، دماغو، گنده بک و لنگه جوراب. داستان نثر ساده و روانی دارد و لحن راوی در هنگام توصیف صحنه های داستانی در عین برخورداری از رگه های طنز قوی، چنان بی تفاوت و خونسرد است که گویی دارد یک واقعه ساده و روزمره و خیلی معمولی را روایت می کند
توضیحات : داستان های این کتاب از میان بهترین آثار چند نویسنده ی خارجی که همه از مشهورترین داستان سرایان جهان اند برای خوانندگان جوان برگزیده شده است. این داستان ها که در انتخاب آن ها سعی فراوان به کار رفته است. گذشته از آن که در خور فهم و استفاده ی جوانان است. با زبان دل پذیر افسانه آنها را به راه راستی و مردم دوستی و جوانمردی می خواند و دل های پاک و جوانشان را با عشق و محبت و امید به زندگی صفا می بخشد. مترجم این کتاب خود نویسنده ای توانا و خوش سخن است و همه کم و بیش با داستان های دل انگیزش آشنایی دارند و داستان هایی را که او بر می گزیند و به فارسی شیرین بر می گرداند سودمند و سرگرم کننده و دل نشین است.
توضیحات : تائیس رمانی است از آناتول فرانس رمان نویس فرانسوی درباره زنی به نام تائیس. این رمان که در ۱۸۹۰ چاپ شد، داستان زاهدی مسیحی به نام پافنوس است که شیفتهٔ تائیس روسپی اسکندرانی میشود و به زهد چندساله اش پشت پا میزند.
آناتول فرانس را سلطان نثر خوانده اند چرا که در نثر او هر کلمه به جای خود نشسته است. جابه جا کردن واژگان در آثار فرانس ناممکن است. طنزپردازی آثار او را خواندنی می کند ولی او هیچ گاه به طنز اکتفا نمی کند و به سوی هجو می رود. اما هجو او با نثر آهنگین، گرمی شاعرانه و عشق به زیبایی کلام، لطف خاضی دارد. انتقادهای او تلخ و زننده است ولی چون به خاطر دلسوزی برای بشریت و برقراری عدالت است، به دل می نشیند. در نظر آناتول فرانس، وجود هیچ چیز به خودش بستگی ندارد؛ به طور مثال، نادانی از امور لازم عالم هستی است و اگر همه چیز را می دانستیم، نمی توانستیم زندگی را حتی برای یک ساعت تحمل کنیم. احساسی که زندگی را برای ما شیرین یا دست کم قابل تحمل می کند، تنها زاییده دروغ و پندارهای سست و ناپایدار است. این که زندگی یا خوب و یا بد است، حرفی بی معنی است و باید گفت که زندگی امور خوب و بد، گوارا و ناگوار، پرجاذبه و نفرت انگیز، شیرین و تلخ و خلاصه همه چیز را در بر می گیرد و حال که آداب و رسوم و عادتهای زندگی، قرن به قرن تغییر می یابد، پس عقل ایجاب می کند که زندگی را آن چنان که هست، بپذیریم. محمد قاضی، شجاع الدین شفا و سیدمحمدعلی جمال زاده از مشهورترین مترجمان ایرانی هستند که آثاری از آناتول فرانس را به فارسی بازگردانده اند. محمد قاضی با ترجمه یکی از آثار آناتول فرانس توجه خوانندگان ایرانی به این نویسنده بزرگ را جلب کرد. آناتول فرانس در ۱۹۲۱ به دریافت جایزه ادبی نوبل نایل آمد.
توضیحات : در آمریکای لاتین در دهه های ۵۰ و ۶۰ میلادی می شد اوج تضاد طبقاتی و مظالم سیستم های سرمایه داری و فئودالیسم را مشاهده کرد. برای نمونه به کشور پرو نگاه کنیم. جان گراسی روزنامه نگار امریکایی در کتاب وحشت در آمریکای لاتین می نویسد: روزی از یکی از محله های شهر لیما به نام «ال – مونتون» دیدن کردم کودکان عریانی را دیدم که بعضی کوچک تر از آن بوده اند که بتوانند راه بروند. با این همه برای به دست آوردن اندک غذایی که به تصادف در زباله ها پیدا می شد با خوک ها کشمکش می کردند. به گفته گراسی این مناظر به کرات و در همه کشورهای آمریکای لاتین به چشم می خورد مانند محله «کولوکولو» در سانتیاگو پایتخت شیلی که در آن صدها کودک نوپا با شکم های برآمده (به علت خوردن غذاهای نشاسته یی که تنها غذای آنان است) و پاهایی به نازکی نی (به علت کمبود کلسیم و دیگر مواد معدنی) دیده می شوند.