توضیحات : این کتاب کتابی است که در ساحه ای فن بیشتر روشنی می افکند زیرا نتیجه ای که از خواننده آن بدست می آید فن است یا به معنی دیگر، اختراع، تخیل و ابداع و نوآوری است که در این کتاب شکل میگیرد اما از صبغه دینی و علمی نیز نصیبه ای دارد زیرا صبغه دینی آن در قصه پیامبرانی نهفته است که حیوینات یاد شده در خدمت ایشان قرار داشته که اینگونه مطالب از تفاسیری چون قرطبی، منار، ابن کثیر و همچنین قصص الانبیا استفاده شده است.
توضیحات : هنر طنز نیاز به زمینه اولیه دارد. تا زمینه طنز پرانی نداشته باشید ، تلاش های بعدی هیچ سودی ندارد.بعد از زمینه داشتن ، مطالعه متون کهن و جدید و سپس تمرین و تمرین و تمرین ، بالاخره شما را طنزپرداز مطرحی می کند.البته دو فاکتور شانس و صبر هم بی تاثیر نیست.نشانه های زمینه داشتن هم همان انشاهای دوران مدرسه و مزه پرانی های به موقع و حاضرجوابی ها و جک گویی ها و خنداندن دوستان و سایر وابستگان است. سعی کنید هریک از آثارتان به خودی خود خوب باشند.تا می توانید سفارشی ننویسید.سفارشی نوشتن هم ذوق را می کشد ، هم وقت تان را تلف می کند.برای دل خودتان بنویسید.مخاطب پیدا می شود.مردم به خوبی تشخیص می دهند کدام کلام از دل نوشته شده و کدام کار برای پول. از آن هایی نشوید که برای دو سیر نان، یکی به نعل می زنند ، یکی به میخ. اگر این جور شد،کارهای خوب تان را هم خراب می کنید.
توضیحات : در این کتاب سعی شده است تا بیشتر تکنیک ها و ترفندهای این بازی پرطرفدار و مهیج را به صورت تصویری و کاربردی به شما این امکان را می دهد تا به نهایت قدرت در این بازی برسید و به یک فرد حرفه ای تبدیل شوید. فهرست مطالب: فصل اول – مقدمه ای بر pes13 ، درباره بازی، تغییرات انجام شده بازی ، حداقل سیستم مورد نیاز برای نصب بازی، نصب بازی در ویندوز xp، نصب بازی در ویندوز ۷ ،اجرا بازی، فصل دوم – شروع بازی ، محیط آتوران بازی، آشنایی باگزینه های آتوران بازی، انجام بازی دوستانه، تعویض کردن بازیکنان، فصل سوم – بررسی تیم های موجود در بازی، فصل چهارم – تکنیک های بازی، آموزش تکنیک های بازی ۱ ، ۲ ، ۳ ، استراژدی و گیم پلین ،فصل پنجم – تصاویر بازی
توضیحات : استاد ابوالقاسم حالت ، در ۱۲۹۸ هجری شمسی در تهران زاده شد از جوانی ، زبانهای عربی ، انگلیسی و فرانسه را آموخت و از سال ۱۳۱۴ به سرون شعر روی آورد . پس از تحصیلات متوسطه به استخدام شرکت نفت در آمد. همکاری خود با مجله ی فکاهی توفیق را از سال ۱۳۱۷ آغازید و تا آخرین شماره ی این مجله در آن قلم زد . به گفته ی خود او ، گاهی تا روزی ۱۰ ساعت در این مجله به سرودن شعر طنز انتقادی در قالبهای مثنوی و رباعی و بحر طویل …مشغول بود . اشعارش را با نام خروس لاری ، شوخ ، ابوالعینک و فاضل مآب ، امضا می کرد. او در آن سالها با مجلات امید ، تهران مصور و پیام ایرانی هم همکاری داشت . بهار او را به کنگره نویسندگان ایران دعوت کرد . او با موسیقی هم آشنا بود و ترانه سرایی هم می کرد . اولین سرود جمهوری اسلای را او سرده است . ( شد جمهوری اسلامی به پا…) او از سال ۱۳۲۳ هر هفته چند حدیث از مولا علی را به صورت رباعی ترجمه می کرد و بعدها در مجله ی دانستنیها ، ترجمه ی انگلیسی احادیث را هم در کنار رباعی می نوشت
حاجی که روزی ریش را کرده جدا
بیریشی او نبوده از روی رضا
وقت سحر اشتباهی اندر حمام
مالیده به ریش نوره را جای حنا
کنجکاوی ز عالمی پرسید
کز چه نام آدمی است بشر ؟
خنده ای کرد و در جوابش گفت
چون دو ثلثش درست باشد – شر
توضیحات : آخرین شماره از مجموعه ی ۹ جلدی (مقالات طنز اما جدی! ) در مورد مضرات نمکهای بظاهر سالمی که مصرف میکنیم! …. نکته : با اینکه سعی شده این مقاله بصورت طنز نوشته شود لیکن تمامی آن براساس مقالات معتبر پزشکی نوشته شده . بنابراین توصیه ها ، آمارها و دستورالعملهای این مقاله کاملا جدی و واقعی است!
توضیحات : امروزه به دلیل کمبود منابع غذایی در ۱۱۳ کشور جهان از حشرات به عنوان غذا استفاده میشود. به استفاده انسان از حشرات به عنوان غذا حشره خواری یا entomophagy گویند. ضمن اینکه از لحاظ تراکم مواد مغذی در هر گرم، ارزش غذایی حشرات به مراتب بهتر از گوشت گاو یا حتی ماهی می باشند. کمتر از یک پنجم انرژی مصرفی و تنها یک سوم از پروتئین روزانه مورد نیاز بشر در حال حاضر از گوشت تامین می شود.
توضیحات : ملا نصرالدین شخصیتی داستانی و بذلهگو در فرهنگهای عامیانه ایرانی، افغانی، ترکیهای، عربی، کردی، قفقازی، هندی، پاکستانی و بوسنی است که در یونان هم محبوبیت زیادی دارد و در بلغارستان هم شناختهشده است. ملا نصرالدین در ایران و افغانستان بیش از هر جای دیگر بعنوان یک شحصیت بذله گو، اما نمادین محبوبیت دارد. درباره وی داستانهای لطیفهآمیز فراوانی نقل میشود. اینکه وی شخصی واقعی بوده یا افسانهای مشخص نیست. برخی منابع او را واقعی دانسته و همروزگار با تیمور لنگ یا حاجی بکتاش دانستهاند. در نزدیک آقشهر از توابع قونیه در ترکیه محلی است که با قفلی بزرگ بسته شده و میگویند که قبر ملا نصرالدین است. او را در افغانستان، ایران و جمهوری آذربایجان ملا نصرالدین، در ترکیه هوجا نصرتین (خواجه نصرالدین)، در عربستان جوحا (خواجه) مینامند و در بین کردها به (ملا مشهور) معروف است. مردم عملیات و حرکات عجیب و مضحکی را به او نسبت میدهند و به داستانهای او میخندند. قصههای او از قدیم در شرق رواج داشته و دانسته نیست ریشه آنها از کدام زبان آغاز شده است.
توضیحات : این کتاب با استفاده از تخیل نویسنده٬ گرفتاری ها و رنجهای یک خر را بازگو میکند. در ابتدای این داستان که از زبان خر نقل می شود٬ می خوانیم: «من به یک کشاورز بد اخلاق و مغرور تعلق داشتم…اربابم تمام سبزیجات و میوههایی را که در طول هفته رسیده بودند٬ جمع میکرد و دررون سبدهایی بر پشت من گذاشته٬ مرا مجبور به طی کردن مسافت طولانی مینمود …با این وضع، من وقتی با زحمت میتوانستم حرکت کنم؛ این زن بدجنس بر پشت من، روی سبدها مینشست و مجبورم میکرد با همان حال تا بازار «لگل» که یک فرسنگ تا مزرعه فاصله داشت راه بروم. این کار هر بار مرا بیش از حد عصبانی و ناراحت میکرد، ولی از ترس چوب خوردن جرأت بیان آن را نداشتم… .» کتاب «خاطرات یک خر» که در ۱۵ فصل نوشته شده٬ دارای یک ژانر تخیل آمیز است که از این حیث به نظر میرسد قابلیتهای زیادی برای فیلم نامههای انیمیشنی دارد. «بازار روز»٬ «مخفیگاه»٬ «آتش سوزی»٬ «مسابقه الاغها»«سردابها»و «دزدها»از جمله فصول تشکیل دهنده کتاب به شمار میآیند.
توضیحات : بعضی از هنرپروران کاذب را که می بینم، یاد قضیه ای می افتم که عزت الله انتظامی تعریف می کرد: یک گروه تئاتری را از تهران برده بودیم به یکی از شهرهای شمال. رسیدیم و فرود آمدیم در خانه فرماندار. میهمان مان کرد و سر میز ناهار گفت: «چه خوب کردید به شهر ما آمدید. اینجا ما تئاتر نداریم. تئاتر یکی از چیزهای خوب زندگی است، زندگی بدون تئاتر معنایی ندارد. اصلامن معتقدم که زندگی یعنی تئاتر.» همین طور که داشت فسنجان را روی پلویش خالی می کرد، پرسید: «راستی آقا، این تئاتر شما رنگی است یا سیاه وسفید؟» زندگی «گله وار» دوباره جای خود را در زندگی بشر باز کرده است. بشر عصر ماشین، شده است عین بشر عصر حجر. این را می توان دید و حس کرد. با دیدن گله آدم هایی که یکسان و یکنواخت در اتوبوس ها و متروها در حرکتند. در سینما می نشینند، در میدان های مسابقه هورا می کشند، پای تلویزیون ها میخکوب می مانند، آدم یاد قبیله های باستانی می افتد که یکپارچه مجذوب آیین های مرموز بودند. وقتی که در برابر پیام های مشترک واکنشی یکنواخت داشته باشی، وقتی که با آگاهی های مشترک خواب و خیال های یکسانی داشته باشی و بیم و امیدهای مشترک و جمعی، انگار که به عنوان یک فرد نیستی، مهره ای هستی در یک ماشین عظیم و عددی در میان اعداد. چگونه می توانی در این یکسانی عظیم به خود بیندیشی؟ راهی جز راه گله برگزینی بی آنکه انگشت نمای خلایق شده باشی؟
توضیحات : عمران صلاحی زندگینامه خودنوشتش در معرفی خود چنین میگوید: «نامم عمران است و فامیلم صلاحی. نام کوچکم را عمویم مراد انتخاب کرده است؛ از قرآن و سوره آل عمران. ترکها به من میگویند عیمران و فارسها گاهی با کسره و اکثرا با ضمه صدایم میکنند… هم اسفند ۲۵ در تهران متولد شدهام؛ چهارراه گمرک امیریه. البته نه وسط چهارراه، اگر چه گفتهاند خیرالامور اوسطها. و اما زندگی ادبی و هنری من. قدیمترین شعر و نوشتهای که از خودم پیدا کردهام، تاریخ پنجشنبه ۳۷/۱۱/۳۰ را دارد. برخلاف تصور خواننده، خیلی غمانگیز است.» او سپس به خاطرهی مرگ خواهرش و سرودن اولین شعرهایش برای او اشاره میکند. صلاحی پس از فراغت از تحصیل از دبیرستان وحید (تهران) در سال ۱۳۴۱ به همکاری با روزنامه توفیق پرداخت و همانجا با پرویز شاپور آشنا شد. سال ۱۳۴۷ چاپ اولین شعر نیمایی در مجله «خوشه» به سردبیری احمد شاملو را به همراه داشت. در سال ۱۳۴۹ کتاب «طنزآوران امروز ایران» را با همکاری بیژن اسدیپور منتشر کرد. سپس در سال ۱۳۵۲ به استخدام رادیو درآمد و تا سال ۱۳۷۵ که بازنشسته شد، به این همکاری ادامه داد. او همچنین سالها همکار شورای عالی ویرایش سازمان صداوسیما بود. «طنزآوران امروز ایران»، «گریه در آب»، «قطاری در مه»، «ایستگاه بین راه»، «پنجرهدن داش گلیر و آینا کیمی» (به زبان ترکی)، «حالا حکایت ماست»، «رؤیاهای مرد نیلوفری»، «شاید باور نکنید»، «یک لب و هزار خنده»، «آی نسیم سحری»، «ناگاه یک نگاه»، «ملانصرالدین»، «باران پنهان»، «از گلستان من ببر ورقی»، «هزار و یک آیینه»، «گزینهی اشعار» و «مرا به نام کوچکم صدا بزن» (گزینهی شعرها) از جمله آثار منتشر شدهی این شاعر طنزپرداز هستند.
توضیحات : بارها برای اینجانب پیش آمده که در محفلی به محض اینکه م یگویم این مسئله نه « ! چه جالب ، پس یه جوک تعریف کن » : طنز نویسم ، می گویند تنها برای من ، بلکه برای اکثر طنزپردازان بارها و بارها اتفاق افتاده است . علت آن هم مشخص است ، چون عده کثیری از مردم تعریفشان از طنز در ولی به راستی طنز یعنی این ؟! « هر چیز خنده دار » : یک جمله خلاصه می شود فرق بین طنز ، جوک و سایر کلمات مترادف در چیست؟ برای آنکه این مسئله در همین مقدمه کتاب روشن شود ، به طور خلاصه به تعاریف چهار اصطلاح هزل ، فکاهه ، هجو و طنز اشاره ای م یکنم . هزل بیشتر شوخی یا خوشمزگی است به قصد خنده که جنبه شخصی دارد . فکاهه ، همان هزل است که دارای زبان پوشیده تریست و عمومیت بیشتری دارد . در اصل هزل و فکاهه فاقد انتقادند . هجو ، انتقادیست تمسخر آمیز که جنبه شخصی و خصوصی داشته باشد . هجو اگر جنبه عمومی به خود بگیرد و حرفی را که می خواهد بزند در پرده و لفافه بیان کند ، میشود طنز .
توضیحات : ابوالقاسم حالت شاعر، مترجم و محقق توانای معاصر در سال ۱۲۹۸ در تهران به دنیا آمد. وی پس از تحصیلات مقدماتی و متوسطه به استخدام شرکت ملی نفت ایران درآمد و تا زمان بازنشستگی در خدمت این سازمان بود. ابوالقاسم حالت در جوانی به فراگیری زبانهای عربی، انگلیسی و فرانسه پرداخت و از سال ۱۳۱۴ ه. ش به شعر و شاعری روی آورد و به سرایش شعر در قالب کهن و تذکرهنویسی همت گماشت. دیوان حالت که مشتمل بر قطعات ادبی، مثنویها، قصاید، غزلیات و رباعیات است، خود نمایانگر عمق دانش ادبی این محقق است. وی از سال ۱۳۱۷ همکاری خود را با مجله معروف فکاهی توفیق آغاز کرد و بحر طویلهای خود را با امضای هدهد میرزا و اشعارش را با اسامی مستعار خروس لاری، شوخ، فاضل ماب و ابوالعینک به چاپ میرساند. حالت در آن سالها با نشریات امید، تهران مصور و پیام ایرانی نیز همکاری داشت و ملکالشعرا بهار او را به کنگره نویسندگان ایران دعوت نمود. حالت در زمینه موسیقی اصیل ایرانی نیز فعالیت داشت و سراینده نخستین سرود جمهوری اسلامی بود. وی پس از انقلاب اسلامی نیز علیرغم کهولت سن مدت زمانی نسبتاً طولانی با مجله گل آقا همکاری کرد. از ابوالقاسم حالت آثار ادبی و فرهنگی فراوانی در زمینههای طنز، شعر، ادبیات و ترجمه باقی ماندهاست. وی در سوم آبان سال ۱۳۷۱ بر اثر سکته قلبی درگذشت. این کتاب در سال ۱۳۵۷ چاپ و منتشر شده بود.