توضیحات : پاییز همیشه برای من فصلی عاشقانه و ماندگار بوده و هست فصلی که برگها حرف می زنند صدای تپش قلب هایم را می شنوند و دارو تجویز می کنند همان اکسیری که با تنفس من به درون ریه هایم جاری می شود دوباره نو می شوم، و جانم رونق می گیرد نگاه من از پنجره همان اتاقی که عشق را برایم تداعی می کند دوباره به خیابان گره می خورد صدای باران می آید و هوا برای من خسته، عاشق و شکرگذار نعمت و فراوانی می آورد. زندگی بدون پاییز هیچ معنا نمی دهد شب ها که ماه خودش را به عاشقانه ها نشان می دهد انگار زندگی در رگ هایم جاری می شود .صدای سوز برف را می شنوم شما هم می شنوید نویدبخش کریسمس بود .همان برفی که همه جا را لباس سفید می دهد و یک رنگی را فریاد می زند من برای آن می میرم .فصل عاشقانه ها بیشتر هویدا می شود دست به قلمم گرم تر و شعر از دهان و ذهنم جاری .برای همین هم هست که دلنشین ترین روزها از آن فصل خزان است
توضیحات : خسرو و شیرین منظومهای از نظامی گنجوی است که در آن از لحن باربد سخن رفتهاست. نظامی این منظومه را در چهارچوبهای زندگی خسرو در بزم شیرین، هنگام فرار از مقابل بهرام چوبینه و شب نشینیهای آن دو با هم و غزل هر یک از کنیزان خسرو و شیرین و گفتگوی آن دو و سرود نکیسا و باربد، بیان میدارد. شخصیتهای اصلی داستان خسرو و شیرین به عبارتند از:
۱ – خسرو پرویز ( پسر هرمز و نوه انوشیروان )
۲ – شیرین ( برادر زاده ملکه آران )
۳ – شاپور ( ندیمه خسروپرویز )
۴ – فرهاد ( دلداده شیرین )